دگرباش‌ها

[حلزون]

من منبع درست و حسابی برای حرفم ندارم اما فکر می‌کنم گرایش جنسی لزوما به طور ذاتی جهت نمی‌گیره، همونطور که تقریبا هیچ رفتار و ویژگی انسانی به طور ذاتی و دست نخورده و خام وجود نداره و طی فرآیند پیچیده و غیرخطی رشد می‌کنه و نهادینه میشه.

 

[جوجه]

من تو مرکزی درس می خونم که ترنس ها برای گواهی گرفتن باید بیان ، بیست سال بیشتره که تمام موردهای ترنس کشور میان اینجا ، اوایل وقتی بین کلاسا از کلینیک رد می شدم، یه کمی مکث می کردم و نگاهشون می کردم ، خب تیپاشون یه مدل خاصیه، الان مدتی هست که برام عادی شدن. ترنسا بعضا از بچگی قابل تشخیص هستن (یه موردهایی هم بوده ، مثلا یکی فکر می کرده ترنسه، حتی دکترشم نفهمیده که اشتباه می کنه ، با کلی عمل تغییر جنسیت داده ، بعد اومده بود مرکز ما که من اشتباه کردم ، دلم می خواد همون قبلی باشم(اینجا باید اون دکترو کشت!))


اما در مورد مابقی که از جنسیتی که دارن راضین و صرفا مساله گرایشه، یه چیزی هست، که می گه این گرایش انتخابی نیست و ژنتیکیه (صحبتی که متن اول این تاپیک شده) . طرف اصلا از رابطه با جنس مخالفش لذت نمی بره ، صرفا از همجنس لذت می بره. خب چیکارش کنیم؟
اینجا من همیشه چهارشاخ می مونم که پس بقیه پارافیلیا ها چی؟ ببینین مثلا کسی که پدوفیلیا داره (بچه باز) به شکل مرضی ، اصلا فقط از همون مدل رابطه لذت می بره. مثلا می رن عکس از بچه نشون می دن به دو گروه (پدوفیلیک ها و معمولی) و بخش مربوط به تحریک جنسی مغز پدوفیلیک ها ، با دیدن بچه هایی که کم لباس هستن بیشتر از آدم های عادی فعال می شه. الان بگیم مساله ارگانیکه اینم شد مثل همون همجنس گرایی . حق اینو چیکارش می کنیم؟ یا مثلا بقیه پارافیلیاها . هستن کسایی که می گن مثل درمان باقی پارافیلیاها اینم درمان پذیره (و هستن کسایی که می گن بیماری نیست که درمان بشه) و روشش هم از بین بردن این شرطی شدنی هست که اتفاق افتاده. (اینو کسی خواست توضیحش بدم تو پ خ)

یه سری حرف و حدیث تو سرعت فراگیری تحقیقات مربوط به همجنس گرایی هست. انگار یکی همچین محکم پشتش گذاشته باشه که تو 20 سال اخیر سریع رسانه هی فیلم بسازه ، شخصیت خوب و مظلوم گوگولیه همجنس گرا باشه، علم هر چی توش بود از بیماری بودن این مساله پاک کنه ، قانون هم سریع حمایت کنه.
اونایی که فلسفه علم خونده باشن ، می دونن اصلا یه چیز صاف و پوست کنده نیست. یه پیچیدگی هایی داره. بعلاوه ، مسیری که می ره هم بی ارتباط به قدرت و رسانه نیست. (اون تصور معصوم و حقیقی از علم که همه مون داریم، یه جاهایی جواب نمی ده) .

خلاصه برخلاف اون چیزی که رسانه غالب نشون میده، ابهام تو قضیه کم نیست.

 

[mohad_z]

من کلا با این ادما مشکلی ندارم، اما اگه یه روز بچم بیاد بهم بگه گرایش جنسی متفاوتی داره احتمالا بگرخم
جدا چه باید کرد؟

 

[حلزون]

اینجا من همیشه چهارشاخ می مونم که پس بقیه پارافیلیا ها چی؟ ببینین مثلا کسی که پدوفیلیا داره (بچه باز) به شکل مرضی ، اصلا فقط از همون مدل رابطه لذت می بره. مثلا می رن عکس از بچه نشون می دن به دو گروه (پدوفیلیک ها و معمولی) و بخش مربوط به تحریک جنسی مغز پدوفیلیک ها ، با دیدن بچه هایی که کم لباس هستن بیشتر از آدم های عادی فعال می شه. الان بگیم مساله ارگانیکه اینم شد مثل همون همجنس گرایی . حق اینو چیکارش می کنیم؟ یا مثلا بقیه پارافیلیاها . هستن کسایی که می گن مثل درمان باقی پارافیلیاها اینم درمان پذیره (و هستن کسایی که می گن بیماری نیست که درمان بشه) و روشش هم از بین بردن این شرطی شدنی هست که اتفاق افتاده. (اینو کسی خواست توضیحش بدم تو پ خ)

خب به نظرم مثال خوبی نزدی چون پدوفیلیا ذاتا تجاوزآمیزه، حتی اگه تجاوز صورت نگیره هم تجاوز آمیزه. (منظورم از تجاوز آمیز اینه که مثلا مرکز رفتار جنسی اون شخص، خیالپردازی صرف باشه، نه عمل تجاوزگرانه) و اینکه انحرافات معمولا با هنجار شکنی هایی که به عنوان جرم شناخته میشن همپوشانی دارن. (مالش دوستی و نظربازی و برهنگی در ملاء عام و غیره)
فقط با انحراف بی آزاری مثل فتیشیسم می‌شه مقایسه‌ش کرد و درباره ی انحراف بودن/نبودنش حرف زد.
@جوجه

 

[جوجه]

خب به نظرم مثال خوبی نزدی چون پدوفیلیا ذاتا تجاوزآمیزه، حتی اگه تجاوز صورت نگیره هم تجاوز آمیزه. (منظورم از تجاوز آمیز اینه که مثلا مرکز رفتار جنسی اون شخص، خیالپردازی صرف باشه، نه عمل تجاوزگرانه) و اینکه با هنجار شکنی هایی که به عنوان جرم شناخته میشن همپوشانی دارن. (مالش دوستی و نظربازی و برهنگی در ملاء عام و غیره)
فقط با انحراف بی آزاری مثل فتیشیسم می‌شه مقایسه‌ش کرد و درباره ی انحراف بودن/نبودنش حرف زد.
@جوجه

بذار جاش فتیشیسم. من چون از اون پژوهش دیده بودم گفتم اخه . مساله مشترکم ارضا نشدن با راه جامعه پسند و در نتیجه جواز جامعه پسندی به دیگر راه ها رو دادن هست راستش. اون بخش جرم مساله دیگه ایه.

 

[حلزون]

بذار جاش فتیشیسم. من چون از اون پژوهش دیده بودم گفتم اخه . مساله مشترکم ارضا نشدن با راه جامعه پسند و در نتیجه جواز جامعه پسندی به دیگر راه ها رو دادن هست راستش. اون بخش جرم مساله دیگه ایه.

جامعه [به هر وسیله ای] در حال تغییره و وقتی به شکلی تغییر کنه که زندگی طبیعی و بدون مشکل هم‌جنسگرا ها توش ممکن باشه، حتی جامعه پسند نبودن رو هم نمیشه بهش نسبت داد. و خب به هر دلیلی که من نمی‌دونم این تغییر داره اتفاق میفته و حتی معیارهای عرفیِ ما عموم مردم هم تغییر میده و جایی برای نا به هنجار بودن و پیامدهاش باقی نمی‌ذاره. (اینکه سیر تحول هنجارها تو این مورد از کجا شروع شده و چرا، نمی‌دونم)
اما جدا از این، فروید معتقد بود تمدن با کنترل و محدود کردن رفتارهای جنسی شکل گرفته تا از رسیدن به ابژه ی جنسی و ارضای کامل جلوگیری بشه و یه جور حس جنسی بدون ابژه (دوستی) شکل بگیره و افراد رو مایل به کنار هم زندگی کردن نگه داره. اگر این رو قابل استناد فرض کنیم، میشه گفت آزاد کردن محدودیت هایی که توسط جامعه اعمال شده، زمانی که دیگه برای جامعه تهدیدی به حساب نیاد، برای حفظ تعادل نیازهای بشر، قابل پیش بینیه.

 

[جوجه]

.

جامعه [به هر وسیله ای] در حال تغییره و وقتی به شکلی تغییر کنه که زندگی طبیعی و بدون مشکل هم‌جنسگرا ها توش ممکن باشه، حتی جامعه پسند نبودن رو هم نمیشه بهش نسبت داد. و خب به هر دلیلی که من نمی‌دونم این تغییر داره اتفاق میفته و حتی معیارهای عرفیِ ما عموم مردم هم تغییر میده و جایی برای نا به هنجار بودن و پیامدهاش باقی نمی‌ذاره. (اینکه سیر تحول هنجارها تو این مورد از کجا شروع شده و چرا، نمی‌دونم)
اما جدا از این، فروید معتقد بود تمدن با کنترل و محدود کردن رفتارهای جنسی شکل گرفته تا از رسیدن به ابژه ی جنسی و ارضای کامل جلوگیری بشه و یه جور حس جنسی بدون ابژه (دوستی) شکل بگیره و افراد رو مایل به کنار هم زندگی کردن نگه داره. اگر این رو قابل استناد فرض کنیم، میشه گفت آزاد کردن محدودیت هایی که توسط جامعه اعمال شده، زمانی که دیگه برای جامعه تهدیدی به حساب نیاد، برای حفظ تعادل نیازهای بشر، قابل پیش بینیه.

چند تا مساله اینجا هستش
یکی این که دلیل این تغییر سریع رو این موضوع چیه؟ من نقش مدیا رو کم نمی بینم. یعنی می تونه یه فرایند طبیعی نباشه
دوم این که کجا رو می گیم پاتولوژی؟ یادگارخواهی هم به قول تو خیلی بی آزاره.
مساله بعدی اینه که حتی با پذیرش تبیین فروید، مشخص نیست بعد تر که جلو بره ، چه ابعاد تمدنی ای رو می خواد تحت تاثیر قرار بده. یهو دیدی تو یه نقطه ای از تاریخ وایساده بودیم که کل تمدن رو پاچوندیم!

 

[حلزون]

.


چند تا مساله اینجا هستش
یکی این که دلیل این تغییر سریع رو این موضوع چیه؟ من نقش مدیا رو کم نمی بینم. یعنی می تونه یه فرایند طبیعی نباشه
دوم این که کجا رو می گیم پاتولوژی؟ یادگارخواهی هم به قول تو خیلی بی آزاره.
مساله بعدی اینه که حتی با پذیرش تبیین فروید، مشخص نیست بعد تر که جلو بره ، چه ابعاد تمدنی ای رو می خواد تحت تاثیر قرار بده. یهو دیدی تو یه نقطه ای از تاریخ وایساده بودیم که کل تمدن رو پاچوندیم!

نه رسانه واضحا نقش داره به عنوان یه موتور حرکت. اینکه چرا ایفای نقش می‌کنه و چیزهای دیگه بر ما مشخص نیست صرفا پدیده و پیامد و اثر رو میشه دید که باعث شده پاتولوژیک بودن قضیه از بین بره. (همون مورد های تکراری رنج و اخلال در زندگی اجتماعی و فردی و کارکرد و فلان که تیک هاش هی داره از کنار همجنسگرایی، همسو با تغییرات هنجاری و پذیرش اجتماعی کمرنگ تر میشه )
اما خب فقط این موضوع نیست که مورد تاکید سریال ها و برنامه های دیگه ی رسانه ای قرار می‌گیره. مثلا نژاد پرست نبودن و شخصیت مثبت دادن به بازیگر سیاه پوست هم رایجه، خیلی هم واضح و هدفمند نشون داده میشه. یا توانمند بودن زن ها و این چنین مسائل اجتماعی مورد توجهِ زمانه.

+امیدوارم اون روزو ببینم خیلی جذابه

 

[Mooni]

اصولا کسی حق نداره حق زندگی رو برای کسی تعیین تکلیف کنه و همه افراد تا وقتی که آزاری نرسونن نباید آزاری ببینن
ولی در عین حال حق هر کسی هم هست مخالف چیزی باشه و دلایلش رو بیان کنه
چیزی که درباره LGBT برای من به شخصه اذیت کننده است تبلیغات و بزرگنمایی هست که پشتشه.همونطور که قبلا این ها رو از جامعه جدا میکردن و برچسب هایی مثل منحرف بهشون میزدن الان هم دارن از جامعه جداشون میکنن ولی به عنوان فرشته و مظهر مظلومیت!
[

 

[dr.namingstuff]

عاره ولی میتونیم متوجه تفاوته LGBTنما و LGBTعه واقعی هم بشیم
ینی یه جزعه تاثیر گذار تو اینا کاملا متفاوته و تفاوتشون رو نشون میده

من نفهمیدم تو پسری یا دختر:/

 

[dr.namingstuff]

من به نظر طبیعیه که انسان از هوموسکشوالیتی خوشش نیاد و این افراد رو طرد کنه. چون این افراد نمیتونن تولید مثل کنن.
البته با پیشرفت علم فکر کنم تا چند سال آینده تولید روابط جنسی فقط به عنوان یه عنصر دارای لذت در زندگی انسان باقی بمونه.

 

[dr.namingstuff]

گیی که دوست دختر داشته باشه دختره یا پسر؟://

دختر قاعدتا ولی تو پروفایلت نوشته پسر

 

[negaar_mgd]

من کاری ندارم که حسی که این افراد دارن قابل کنترله یا نه
ولی خب الان همه جا پر شده از LGBT نما ها که اصرار دارن LGBT هستن اما رفتارشون و حرفاشون همچین چیزیو نمیگه
مثلا دختره با افتخار میگه من LGBT ام و با دوست پسرش رویت شده!
یا مثلا امروز همچين حرفی میزنه چند روز دیگه بهش میگی به دختر حس داری میگه اه گمشو چندش!!
کلا جامعه انگار اینطور شده که یه سریا خودشون و میکشن که جزو این دسته باشن یه سری دیگه هم جون به جونشون کنی میگن درست نیست و این حرفا...
اما کلا این نظر شخصیه منه که گرایش جنسی میتونه تحت تاثیر عوامل محیطی هم قرار بگيره
مثلا شما بیا یه نفرو جدا کن از اول تو گوشش بگو رابطه با همجنس خوبه اما جنس مخالف نه، خب تحت تاثیر قرار میگیره!

 

[Leo]

گیی که دوست دختر داشته باشه دختره یا پسر؟://

اگه به اون دختر گرایش داری، تو گِی نیستی و یه دوجنس گرایی که نسبت به هر دو جنس گرایش داره. و چیز خیلی رایج تر و مقبول تریه نسبت به همجنسگرایی.
اگه بهش گرایش نداری، خیلی دلم میخواد حرف های بی ادبانه ای بهت بزنم ولی خب صرفا میگم که توی این یه مورد درک و فهمِ خیلی پایینی از خودت نشون دادی. بیشتر درمورد کارت فکر کن. اون دختر نباید آسیبی از گِی بودنِ تو ببینه. یعنی چه از نظر نیاز های جنسی و چه از نظر نیاز های عاطفی درقبالش مسئولی.

 

[حلزون]

نکنه با رابطهٔ جنسی با محارم هم مشکلی ندارین؟ چون از نظر انجمن روانشناسی آمریکا اون هم یه شکل از رابطهٔ سالم جنسیه

مدرک داری؟ کجا دیدی این رو؟
@mim.mim.ghaf

 

[nils]

به نظرم یه چیزی هنوز اینجا حل نشده برای یه عده البته و اونم اینه که هر کسی که رابطه ای با غیر هم جنس خودش داره رو خارج از این دسته بندی میدونن که غلطه!
Asexual :کسایی که هیچ میل جنسی ای به هیچ جنسی ندارن ( دقت بشه که میل جنسی ندارن نه میل عاطفی بعضی از آسکشوال ها میتونن رابطه ی عاطفی داشته باشن که توش رابطه ی جنسی نباشه ! و این رابطه با هم جنس یا جنس دیگه میتونه باشه )
Pansexual: کسی که محدودیتی تو جنسیت خودش یا طرف مقابلش نداره پس تو این نوع رابطه هم میتونیم دو جنس متفاوتو ببینیم
Bisexual: کسی که به یک هم جنس یا غیر هم جنس میتونه علاقه مند باشه
اینا چندتا مثال بود که یه دختر و پسر میتونن رابطه داشته باشن و در عین حال تو دسته بندی LGBT باشن

 

[Leo]

گِی: پسر است و گرایش جنسی به پسر دارد.
لزبین: دختر است و گرایش جنسی به دختر دارد.
ترنس: دختری که گرایشات پسرانه دارد یا پسری که گرایشات دخترانه دارد.
من درک نکردم الان. علامه حلی میخونی یعنی پسری. لزبینی یعنی دختری. دوست دختر داری یعنی یا لزبینی یا پسری. یکم پیچیده شد.
به من چه اصلا.
بای

 

[mim.mim.ghaf]

سالم بودن؟!!
+ من یه مریضم، میتونی به خودت اجازه بدی حقه یه مریضو بگیری؟؟
یعنی نظرتون اینه که باید مثه احمقا منو با کلی قرصو روانشناس مجبور کرد که از دخترا خوشم نیاد و جذبه پسرا شم و بشم یه استریت؟
یا اینکه باید بدونه توجه به نیازه جنسیه یه ادم باید اونو محکوم کرد که هیچ وقت نتونه لذت جنسیو تجربه کنه؟!

فعلا که شما عصبانی شدی. من حرفی از یقه گرفتن نزدم. در مورد دومی بله، از نظر خیلی از روانشناسا جنسیت و گرایش جنسی محدود میشه به همون موارد سنتی. نمیفهمم به احمق بودن چه ربطی داره. در کل هم من حرفم این بود که بیشتر جماعت گوششون پر شده از سر و صدای رسانه‌ای و این خوب نیست، باعث میشه از حقیقت دور بشیم، من ادعا نمیکنم میدونم حقیقت چیه اطلاعات زیادی هم ندارم. فقط مواردی که مطرح کردم مثل حضانت بچه و… رو فکر میکنم اکثرا قبول کنن که غلطه.

پی نوشت: آروم‌تر برون، شما تنها LGBT روی زمین نیستی

 

[mim.mim.ghaf]

مدرک داری؟ کجا دیدی این رو؟
@mim.mim.ghaf

راستش اینو از یه روانشناس معتمد شنیدم، شرمنده سرچ کردم نیافتمش

 

[Asdfghjk]

اضافه کن که دهمم و کنکور هم دارم
گی هم برای دختره همجنس گرا استفاده میشه و هم پسر همجنسگرا

سلام . واژه گی معمولا واسه پسرها استفاده میشه اولین باره میبینم واسه دختراهم استفاده کنن نمیدونم شاید اشتباه کنم ولی حالا جدا یه سوال شما پسری یا دختر یا ترنس؟ اگردختری با اطلاعات پروفایلت نمیخونه ایا دلیل خاصی داره؟
من سوالای زیادی دارم اگه دوستان اطلاعاتی دارن ممنون میشم کمک کنن . تو منطقه ما و تو اکثرجاهای دیگه فکر میکنن همجنسگرایی یه پسر یعنی طرف بچه بازه و تو دوران بچگی بهش تجاوز شده و داره عقده خالی میکنه حالا واقعا من که اینجوری نبودم چرا هرکاری میکنم این حس از وجودم نمیره . کسی هست بتونه راجع به دلایل ژنتیکی بیشتر توضیح بده؟ اصلا یعنی چجوریه ؟ اثبات یا توضیح علمی خاصی داره ایا ؟