شیطنت ها

نظر شما راجع به گول زدن چیه؟

  • انجام دادم.بد نیست.

    رای‌ها: 52 73.2%
  • انجام ندادم.بد نیست.

    رای‌ها: 4 5.6%
  • انجام دادم.بده.

    رای‌ها: 9 12.7%
  • انجام ندادم.بده.

    رای‌ها: 6 8.5%

  • رای‌دهندگان
    71
  • Poll closed .
پاسخ : شیطنت ها

در اتاق مشاورو یکی از بچه ها قفل کرد......
مشاور تو اتاقش حبس شد
 
پاسخ : شیطنت ها

یه روانشناس اومده بود مدرسه تو کفشش آب ریختیم...آخه رفته بود نماز خونه.. :D
از حرصمون ماشین مدیر رو خط انداختیم.... :D
تخته پاک کن رو نفله کردیم تا معلم کلافه شه بی خیال درس دادن شه..آخه خیلی حرف میزد...!! :D
 
پاسخ : شیطنت ها

کلاس فیزیک داشتیم همه مونم خیلی خسته بودیم قفل و دستگیره ی کلاس از اول خراب بود ما هم کندیمش که دیگه نشه بریم تو کلاس بعد معلممون گفت بریم یه کلاس دیگه ما هم گفتیم گیف هامون توی کلاسه کلا معلممون بیخیال شد :D :D :D :D
 
پاسخ : شیطنت ها

معلم فیزیکمون داشت میومد سر کلاس حس اذیت کردنم گرفت پشت دیوار قایم شدم و ترسوندمش. خلاصه 6 متر پرید هوا و 10 دقیقه توی دفتر نشست تا حالش خوب. البته از اون جا که معلم باحالی بود به معاونمون هیچی نگفت!!!!!!!!!
همون روز معلم فیزیکمون داشت می رفت . همین که ماشینشو از پارک دراورد توپه بسکتمو پرت کردم رو شیشه ی ماشینش. بیچاره از ترس چنان ترمز گرفت که با سر رفت تو شیشه!!!!!!!!!
جلسه ی بعد معلم فیزیکم که هرسش گرفته بود منو واسه حل تمرین برد پایه تخته. وقتی دید ریلکس ایستادم و تمرین رو حل نمی کنم جامدادیه یکی از بچه ها رو برداشت و پرت کرد طرف من(البته به شوخی!). منم سریع جاخالی دادم و جامدادی دوستم یک راست رفت تو سطل اشغال!!!!!!!!!
البته این فقط یک روز از اذیتام بود! (;
 
پاسخ : شیطنت ها

من کلا بچه سری یستم و یکم گوشه گیرم ولی اهل حالم و حاضرم برای خوشحالی دوستام هر کاری بکنم
زیاد یادم نمیاد کاری کرده باشم ولی این یادم میاد که
یه بار با آیدی دوست خالم که پسوردشو که یه بار داشت میزد رو فهمیدم، آنلاین شدم و با یه پسره قرار ازدواج گذاشتم {-8
 
پاسخ : شیطنت ها

ما تو مدرسه کلیپ میساختیم :D
پیش دانشگاهی بودیم،یکی از دوستامون از دوره باشگاه برگشته بود،آموزش پرورش بهش بنر داده بود،در کمال پر رویی با گوشی دوستم واسادیم جلو دفتر معاونت با اون بنره یه کلیپ چند دقیقه ای ساختیم :D
بعد دیدیم دبیرا دارن بر و بر منو نگاه میکنن،شخصیت اول کلیپ!!! =))
-------------
اون اوایل پیش دانشگاهی(تابستون)،یه روز تو هفته زنگ آخر آزمون داشتیم،قبل شروع آزمون یه میکروفون از دفتر پیچوندیم؛میکروفون سالن اجتماعات رو هم ران انداختیم صدای یه آهنگ هم بلند کردیم،3دقیقه کلیپ ساختیم =))
 
پاسخ : شیطنت ها

سوم راهنمایی بودیم خیلی شیطنت میکریم.
یکیش این بود:

آخرای سال بود که بند کفش هامونو به هم بستیم. =)) =)) =)) =)) =))
اینطوری که پای هر نفر به یه نفر دیگه وصل بود و هر نفر به دو نفر وصل بود....

همین جوری از طبقه دوم راه افتادیم اومدیم تا حیاط (به چه مصیبتی) تو راه هم همه بهمون میخندیدند..... :)) :))
 
پاسخ : شیطنت ها

کلا ما برای شیطنت به مدرسه میریم و وقتی بیکار شدیم درس میخونیم
یکی از شیطنت هامون این بود
یه بار تو آزمایشگاه فیزیک دیدیم که حوصلمون به شدت داره سر میره به بهانه ی این که نمی تونیم آزمایش رو خوب ببینیم رفتیم پشت معلم وایستادیم و براش شاخ گذاشتیم :)) :)) :))
ولی متاسفانه چون آزمایش مربوط به آینه ها بود ما رو از اینه دید که براش شاخ میذاریم و به شدت ضایع شدیم :-[ :-[ :-[
 
پاسخ : شیطنت ها

دوم راهنمایی بودیم در کلاسمون یکم ایراد داشت.
زنگ تفریح قبل از عربی اصلا حوصله معلمه رو نداشتیم اینقدر به در فشار آوردیم تا بسته بشه و نتونه بیاد تو کلاس :)) :)) :)) :)) =)) :D :D

اما خیلی زود معاونین محترم مدرسه به قصد نجات دادن ما (این طور فکر میکردن (; ) سرایدار مدرسه رو صدا کردن و ما اونروز عربی داشتیم ~X(
 
پاسخ : شیطنت ها

یکلار از اون موش ها که شبیه موش های واقعی میشن...گذاشتیم رو صندلی معلم..بدبخت زهره ترک شد...ولی چون خیلی پایه بود هیچی نگفت...بعدشم کلی خندید..
 
پاسخ : شیطنت ها

کلاس سوم راهنمایی بودیم کلاس فوق برنامه اجباری داشتیم با اون کلاسیا.بعد چون ساعتش 4 شنبه ها 1.5-3 بود اصن حوصله کلاس رفتنو نداشتیم :-" منو آنتارس مقتدرانه به بچه ها پیشنهاد دادیم که بریم توی حیاط و نریم سر کلاس که فقط سه پنجیا برن!دیگه بهرحال 3/6 بودو یه دنیا اقتدار دیگه... :Dبچه هام با آغوش باز دعوت مارو پذیرفتن و پراکنده شدن! خلاصه اینکه تا اومدن جمعشون کنن ساعت 2:15 شده بود و خب مسلما وقت نشد که درس بدن بهمون :D
×جالبترین نکتش این بود که به محض اینکه یکی از سه پنجیا اومد دنبال بچه ها که برن سرکلاس هیشکی نرفت من داشتم با ترس و لرز میرفتم سرکلاس که آنتارس منو نبینه بگه تو اول از همه داری میری کلاس :D بعد در کلاسو که باز کردم از بچه های 3/6 فقط آنتارس اونجا بود!نشسته بود ردیف دوم برای منم جا گرفته بود :-"×
 
پاسخ : شیطنت ها

مامانم خیلی از مارمولک میترسه منم یه دونه از این ژله ای های لزج خریدم گذاشتمش تو کمدش اخه طفلی زهر ترک شد :D :D :D

البته بعدش سابی از خجالتم در اومد :D :D
 
پاسخ : شیطنت ها

من یه بار تخت یه بنده خدایی رو پر از سوزن کردم ... (<

یعنی به شکل حرفه ای ... فقط 0.5 سانتشون دراومده بود ... چسبم زدم که رفت روشون داخل خوش خواب فرو نرن! :-"

شب همه داشتن می خوابیدن یهو از اتاقش صدای جیغ وحشتناکی اومد! :D

خدایی حقش بود ... B-)
 
پاسخ : شیطنت ها

ما از معلم قرآن پارسالمون خیلی بدمون میومد
هر سه سال راهنماییم باش داشتیم و هر سال سر امتحان قرائت من گریم میگرفت بچه ها زورش میکردن بم 20 بده
یه بار بچه ها ملات ساختمان اوردن گچ درس کردیم مالیدم به دسته در بالای درم یه لیوان از ملات گذاشتیم
تا معلمون درو باز کرد چشمتون روز بد نبینه
ریخت رو سرش =)) =)) =))
شانس اوردیم
چون معاونمون اومد ریش گرو گذاشت
 
پاسخ : شیطنت ها

با جمعی از دوستان یه سیستم بستیم که کلیدو که می زدی جریان میرفت به یه buzzer میخورد ...

صدا که میداد یه سنسور فعال می شد بعد سیستم اطفاء حریق شروع به کار می کرد و از سوراخاش آب فوران می کرد ... :D

اینو گذاشتیم بالای سر مدیر بدبخت که یه فرورفتگی که جای لامپ بود ... اصلا به چشم نمیومد وقتی وارد می شدی

تا نشست سر جاش ... کلیدو زدیم و ... :D

حیف اینو تو مدرسه خودمون اجرا نکردم ... بچه هامون حال این حرفا رو نداشتن ... نقشه رو دادم به یکی دیگه! :-"
 
پاسخ : شیطنت ها

یه روز معلم آزمایشگاه ما کلید آزمایشگاه را گم کرد ... یکی از بچه ها پیدا کرد ... :-" :-" :-"
ما هم جوانمردی کردیم یکی از روش زدیم و دوباره اصلشو انداختیم توی جیب معلممون
خلاصه هر موقع میخواستیم یه سری میزدیم
آزمایشی انجام میدادیم و ...
حالا اگه شد امسال که دیگه نیازی به کلید نیست ... میفروشیم به سال پایین تری ها
:D :D :D
 
پاسخ : شیطنت ها

بابا شما خیلی پایه این!
یک روز یه پلیس اومده بود مدرسه ما(فقط کلا3 ما) پشت سرش صف بست9ه بودیم و باحاش حرکت می کردیم! =))
همه بچه ها داشتن به پلیسه تو مدرسه می خندیدن! :D
آخرشم پبیسه رو فراری دادیم رفت! :D


درود بر شهید دستغیب 1 شیراز :D
 
پاسخ : شیطنت ها

این اتفاقی که میگم سر خودم اوده
میخواستیم بریم اردو من دوربین تاره ای رو که خریده بودم اوردم اخه میخواستیم بریم یه باغ بچه ها هم که میدونستن من دوربینمو خیلی دوست دارم قایمش کردن منم نگران همه جا رو گشتم نامردا خودشونو لو هم نمیدادن اخر بار که من اشکم در امد و یه دل سیر اشک ریختم با خنده و مسخره بازی دوربینمو دادن :D :-w :D
 
پاسخ : شیطنت ها

تا دلت بخواد كه كلاس ها رو مي پيچونديم (به هر بهانه اي )
سر كلاس هم همه كار مي كرديم جز درس خوندن ( اس بازي ، جك خوندن ، وب گردي ، آهنگ گوش دادن و ... )
عكس هم تا دلت بخواد از دبير ها گرفتيم نمونش :
اگه عكس هارو كامل نديديد تو يه صفحه ديگه باز كنيد
4mdx9n41q9xwu7f2fjxy.jpg

اين احمق دبير جبره اسمش طاهونچيه 24 ساعته خوابه
u5wxe3zfm0vw4ef8sukw.jpg

اينم همون بالايي تو يه جلسه ديگه
حوصله ندارم بقيش رو آپلود كنم بقيش باشه بعدا
 
پاسخ : شیطنت ها

کلاس یعنی این......کفشم موکت :Dه
 
  • لایک
امتیازات: L.E
Back
بالا