• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

کسی که شما را عصبانی میکند دوست دارید با چه چیزی او را بزنید؟(طنز)

کسی که شما را عصبانی میکند دوست دارید با چه چیزی او را بزنید؟(طنز)


  • رای‌دهندگان
    194
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,682
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
لطافت گل در زیر انگشتان تشریح میپژمرد.

نمیدونم جمله ای که نوشتم چقدر به حرفم ربط داره ولی بچه ها چرا اینجوری میکنین؟
بابا طنزه! طنز!
چرا سعی میکنین تاپیک رو جدی کنید؟
یعنی واقعا بعضیا اینقدر صبورن و تا حالا حتی یه بار هم جوش بالا نیووردن؟؟خودتون حتی یکبار هم نشده از دست کسی اعصابتون خورد بشه؟
دو دقیقه بحث رو به فلسفه و سیاست و نظام شاه و...نکشین.والا :))
;;)take it easy
ببینید همه ی ما لحظه هایی داشتیم که عصبانی بودیم و بسته به شرایط واکنشایی هم نشون دادیم،ولی عصبانیت و خشم معنای یکسان ندارن.
کسی قصد نداره شوخی رو جدی کنه،جلوی چیزی رو بگیره،ولی صرفا طنز کردن این موضوع جای بحث داره.
 

fteh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
636
امتیاز
4,884
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
خوزستان
سال فارغ التحصیلی
90
ببینید همه ی ما لحظه هایی داشتیم که عصبانی بودیم و بسته به شرایط واکنشایی هم نشون دادیم،ولی عصبانیت و خشم معنای یکسان ندارن.
کسی قصد نداره شوخی رو جدی کنه،جلوی چیزی رو بگیره،ولی صرفا طنز کردن این موضوع جای بحث داره.
شما خودتون مدیرید...ایا این تاپیک جای این بحثه؟
 

miena.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
656
امتیاز
8,128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
فناوری اطلاعات سلامت
اینستاگرام
دلم میخواد طرفو بزنم 4 تا شه بعد سه تاش ازبین بره بعد کیسه رویانی تشکیل بشه و ...


وبعد با دیوار پشت سرش یکی بشه
 

Leo

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,579
امتیاز
21,897
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1399
البته خلاقیتتون هم قابل تحسینه :-"
نمیدونم logan رو دیدید یا نه :| ولی دوست دارم مثل ولورین باشم :|
ببینید همه ی ما لحظه هایی داشتیم که عصبانی بودیم و بسته به شرایط واکنشایی هم نشون دادیم،ولی عصبانیت و خشم معنای یکسان ندارن.
کسی قصد نداره شوخی رو جدی کنه،جلوی چیزی رو بگیره،ولی صرفا طنز کردن این موضوع جای بحث داره.
خب البته توجه بنمویید که مطمئنا هیچ کس اگه موقعیتش پیش بیاد هیچ کدوم از این کار هارو نمیکنه. صرفا محض خنده ست. این که مثلا این کار میتونه باحال باشه! هیچ کس حتی میلی هم به اینکارا نداره!(امیدوارم که اینطوره :|)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #46

ɐudɐrgnilɐ⋊.∀

هرچه هستی بمان و داراباش هرچه داری ببخش و مسکین شو
ارسال‌ها
343
امتیاز
1,769
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی ناحیه 1 (طلایه داران سابق)
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
95
مدال المپیاد
برنز المپیاد فیزیک*
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی برق قدرت - فیزیک محض
ارسال‌ها
211
امتیاز
396
نام مرکز سمپاد
حلی ۲ #شوش
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
یک ترم تهران جنوب :)
رشته دانشگاه
نرم افزار
اتومبیل لوکس ؟ کام آن
اگه ب من اتومبیل لوکس بدید قول میدم بوسش کنم طرفو اصن.
قول!
 

reza__sh

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
84
امتیاز
1,245
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 3
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران؟
رشته دانشگاه
برق
سه بار سرشو بکوبم ب سرامیک بعد با اره برقی تک تک اعضای بدنشو جداکنم
و در نهایت ی سلفی یهویی و پست تو اینستا
 

Katerina

کاربر جدید
ارسال‌ها
0
امتیاز
53
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 بوشهر
شهر
بوشهر
دلم میخواد مثل خون آشام های the vampire diaries بهش حمله کنم گازش بگیرم یه دل سیر با لگد و کف گرگی و مشت بزنمش دستشو بپیچونم بعد گلوشو بگیرم بچسبونمش به دیوار بعد قلبشو در ببارم و در آخر خیلی ریلکس مثل آلایژا(یکی از شخصیت های این فیلم )دستام رو با دستمال پاک کنم بعد هم جنازشو یا بندازم تو دریا یا خاکش کنم اما اگه کسی زیاد حرف بزنه فقط دلم میخواد سریع یا گردنش رو بپیچونم گردن و ستون فقراتش نابود بشه بمیره یا قلبشو در بیارم گاهی اوقات هم دوست دارم یکی رو مثل استفن جرواجر کنم
بینید چه دل پری دارم:D:))
 

miena.m

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
656
امتیاز
8,128
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
اسفراین
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
فناوری اطلاعات سلامت
اینستاگرام
مثل کوهستان اشباح بذارمش توی یک قفس ببرمش بالای یک عالمه تیر و چاقو و نیزه و پرتش کنم پایین.
 

شانا

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
421
امتیاز
13,364
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1396
رشته دانشگاه
پزشکی
با ناخونام نیشگون بگیرم از بازوش جوری ک اشکش در بیاد.. موهاشو بکشم (ولی این روش در مورد دخترایی که موهاشون بلنده کاربرد داره:-")..بعد کوچیک بودم ی فیلمی دیدم که طرف با ناخونای بلندش چشمای یک نفرو از کاسشون در إورد خیلی دوست دارم این روشو یک بار اجرا کنم:-"
 

Mobina26

کاربر فعال
ارسال‌ها
25
امتیاز
134
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
می ایستم و نگاهش میکنم تا به کاری که کرده پی ببره و بفهمه که چقد خودشو کوچیک کرده
(بلد نیستم طنز گونه بنویسم):D
 

Radikal_2002

عزازیل
ارسال‌ها
265
امتیاز
1,037
نام مرکز سمپاد
یکی از مدارس سمپاد گیلان(شرق)
شهر
گیلان
سال فارغ التحصیلی
1400
اگه توی کلاسمون کسی عصبانیم کنه گردنشو میگیرم میخوابونمش رو میز و سه بار با مشت میزنم تو ت..م هاش :D:D که البته کمتر کسی عصبانیم میکنه و این که کلا این اتفاقات معطوف به مدرسه هست و خارج از مدرسه کلا از کسانی که عصبانیم میکنن دوری میکنم.
 

hanita.ard

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,832
امتیاز
25,975
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
....
سال فارغ التحصیلی
99
دانشگاه
قزوین
رشته دانشگاه
شیمی محض
دیه دارع خعلی زیاد دیه هر دندون خعلیییی زیاده ها از من گفتن بود.....



پ.ن میدونم اسمپه حذفش میکنم
به نظرم لگد تو دهن بهترین گزینست چون هم دندوناش میشکنه هم دیگه نمیتونه حرف بزنه.
باتشکر:D
 

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,045
امتیاز
38,771
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
با لنینجر می‌کوبم روش :-"
بعله... ما از بچگی فرهنگی کار می‌کردیم :-"

پ.ن: هر کی متابولیسم لنینجرُ دیده باشه، می‌دونه که از پاره آجر خطرناک‌تره :-
 
آخرین ویرایش:

Orelia

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,045
امتیاز
38,771
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
0000
اول تو یه کوچه تاریک با اتر بیهوشش میکنم. بعد میبرمش تو یه سیلوی دورافتاده. وقتی بیدار شد تا یه هفته تو یه اتاق سفید با مهتابیای همیشه روشن زندانیش میکنم. بدون غذا. بعد میبرمش به اتاق شکنجه و ازش میخوان اعتراف کنه درحالیکه اصلا سوالی ازش ندارم. برای شروع یکی از پاهاشو مثل کالباس ورقه ورقه میبرم. روز بعد یکی از دستاشو با میخ به زمین میچسبونم و یه غلطک سنگین به سمتش هل میدم تا مجبور شه یجوری از زمین خودشو جدا کنه و به نفعشه که همونجا بمیره.
اگر زنده موند روز بعد یکی از پاهاشو آتیش میزنم. سه روز بعدش دوتا از عزیزانشو میارم و بهش یه کلت میدم و بهش میگم که فقط یه گلوله داره و باید بینشون انتخاب کنه. وقتی انتخاب کرد و شلیک کرد تازه میفهمه هیچ تیری نداشته. بعد اون دوتا رو آزاد میکنم.
در نهایت میندازمش داخل یه اتاق تاریک برای چند روز و بعد با صدای آژیر یا هرچیز دیگه ای بهش امید نجات القا میکنم اما وقتی در باز میشه باز منو میبینه که دارم با یه کاتانا به سمتش میام و بعد با اون یه ضربه کاری توی شکمش میزنم و رهاش میکنم تا با درد بمیره. جنازه ش رو هم توی اسید حل میکنم.

اینا برآیند فیلمها و داستانها و فانتزیامه. ولی احتمالا با زانو میزنم تو صورتش:D
فیلم ترسناک زیاد می‌بینی... -__-
 
آخرین ویرایش:

Anita H

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
571
امتیاز
2,987
نام مرکز سمپاد
حلّی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
کامپیوتر
سعی می‌کنم باهاش مهربون باشم بهم اعتماد کنه
بعد باهاش قرار کوه می‌ذارم
تو کوه یه جای مناسب پیدا می‌کنم پرتش می‌کنم پایین.
یا این که برم باهاش یه جای دورافتاده و خالی از سکنه (مثل جنگل یا کویر) شب که خواب بود وسایلشو برمی‌دارم با ماشینم فرار می‌کنم.
 
بالا