- ارسالها
- 2,142
- امتیاز
- 29,740
- نام مرکز سمپاد
- هاشمی نژاد 1
- شهر
- مشهد
- سال فارغ التحصیلی
- 91
- دانشگاه
- فردوســـی
- رشته دانشگاه
- مـهـنــدســی شــیـمــی / حسابداری / روانــشناســی
ندیدم تاپیک مشابه ، اگه هست ادغام کنید
چیزی که من توی این سه سال دیدم نسبت به اون چیزی که فکر میکردم ، بیشتر بود در رابطه با تغییر رشته
اغلب هم از مهندسی اتفاق میفته
یعنی از رشته ی مهندسی به سایر رشته ها تغییر رشته میدن بچه ها و رتبه ی بعدی رو هم رشته های علوم پایه داره مث فیزیک و شیمی
دلیل عمده ش هم اینه که چشم بسته و بر اساس جو غالب جامعه ، بچه های ریاضی میرن سمت مهندسی ها و تجربی ها هم سرازیر میشن سمت پزشکی ، دندون و دارو و زمانی که پیش میرن تو این رشته ها میبینن علاقه یا استعداد لازم واسه این رشته ها رو ندارن
این درصورتیه که از نظر علوم انسانی ، یه فقر جدی رو داریم سپری میکنیم تو کشور
در واقع نیروی کار خبره و کافی رو داریم تو مهندسی و پزشکی ، اما یه مدیریت درست و حسابی و کارامد نداریم برای به کار گیری این منابع که خب این قسمت برمیگرده به مدیریت و علوم انسانی
دید خوبی هم نسبت به این گروه از رشته ها تو کشور وجود نداره غالبا اینطور میشه که اگر داوطلبی اون رشته های به اصطلاح تاپ رو نیورد ، اجبارا میره سراغ ادبیات و مدیریت و اقتصاد و ...
اگه دیدگاهی دارید اینجا بیان کنید و از وضعیت تغییر رشته تو دانشگاتون بگید
چیزی که من توی این سه سال دیدم نسبت به اون چیزی که فکر میکردم ، بیشتر بود در رابطه با تغییر رشته
اغلب هم از مهندسی اتفاق میفته
یعنی از رشته ی مهندسی به سایر رشته ها تغییر رشته میدن بچه ها و رتبه ی بعدی رو هم رشته های علوم پایه داره مث فیزیک و شیمی
دلیل عمده ش هم اینه که چشم بسته و بر اساس جو غالب جامعه ، بچه های ریاضی میرن سمت مهندسی ها و تجربی ها هم سرازیر میشن سمت پزشکی ، دندون و دارو و زمانی که پیش میرن تو این رشته ها میبینن علاقه یا استعداد لازم واسه این رشته ها رو ندارن
این درصورتیه که از نظر علوم انسانی ، یه فقر جدی رو داریم سپری میکنیم تو کشور
در واقع نیروی کار خبره و کافی رو داریم تو مهندسی و پزشکی ، اما یه مدیریت درست و حسابی و کارامد نداریم برای به کار گیری این منابع که خب این قسمت برمیگرده به مدیریت و علوم انسانی
دید خوبی هم نسبت به این گروه از رشته ها تو کشور وجود نداره غالبا اینطور میشه که اگر داوطلبی اون رشته های به اصطلاح تاپ رو نیورد ، اجبارا میره سراغ ادبیات و مدیریت و اقتصاد و ...
اگه دیدگاهی دارید اینجا بیان کنید و از وضعیت تغییر رشته تو دانشگاتون بگید


.... من شهرستانیم و این 4 ترم به قدری برام دوری از خانواده سخت بوده که تصور اینکه یه ماه از خانوادم دور باشمم محال محاله چه برسه به تموم عمرم و سر این مسئله که من آدم اپلای کردن نیستم کنار اومدم با خودم.از طرفی من دیگه عاشق نرم افزار نیستم این شریف لعنتی باعث میشه تو اگه عاشق درسیم باشی اونو معمولی ترین چیز دنیا میکنه برات....با این حرفا من فقط چون آدم درس خونیم دارم درس میخونم و تحمل میکنم نرم افزارو کسی که مث من داره مث سال کنکورش درس میخونه براش یک درصدم ممکن نیست که ایران بمونه و خودتون میدونید اینجا کجا و رویاهای من تو گوگل کجا ... و اینه که حالا میخوام اگه قراره ایران بمونم تهش یه استاد دانشگاه نباشم و تباه نشم میخوام تابستون طوری بخونم که انگار 96 کنکور تجربی دارم.و بعد آخر تابستون که 2.5ماه برای کنکور تجربی خوندم ببینم آیا درسای تجربی رو دوست دارم بیشتر یا این چیزایی که الان دارم تحملشون میکنم. و اینکه لااقل دیگه حرص و جوش آیندمو نمیخورم و ترس نتیجه نگرفتن تو ایرانو ندارم و دیگه آینده داروساز یا پزشک یا دندون پزشک معلوم و مقبوله. میخوام یه کفه ترازو بیستو یک سالگی دانشگاه رفتن به جای نوزده سالگیو فراموش کردن این دوسالو پزشک یا داروساز شدن و اون درسا رو خوندن باشه یه کفشم اپلایو هر شب و هر روز غم دوریو درسا روتحمل کردن باشه.


) علاقه ای ه که به درسهاش دارم. یعنی درسها رو میخونم چون دوست دارم و انتخاب دیگه م هم یه جورایی تهش همین درسها میشدن و راضی ام. خلاصه اینکه اگه علاقه ای نداشته باشید واقعا وارد این رشته ها نشید! البته من خودمم تقریبا با بی میلی انتخاب کردم وچون با رشته های دیگه نمیتونستم کنار بیام اومدم این رشته ولی بعدا دیدم همونی بود که میخواستم! (لااقل در این ترم اول که همون بود!) هرچند از دوستان سال بالایی هم بهم گفته بود : پزشکی طوری عمیق ه که هیچ وقت دلت نمیخواد ازش بیای بیرون!
ولی بعدا که از جو امتحان اومدم بیرون خجالت کشیدم از کارم! 
