به نظر من و خیلی آدمای دیگه حتی اگر کارتون های اون مجله توهین آمیز بوده هیچ -هیچ- دلیلی بر این نمیشه که بگیم کشته شدنشون طبیعیه و خب میخواستن نگن این چیزارو. جواب قلم رو باید با قلم داد.
افرادی که به قولی تروریست هستن و این کارهای غیر انسانی رو انجام دادن، تفکرات قرون وسطی رو دارن. اینها از گروه های رادیکال وتندرو هستند که با سطحی نگری شون اسلام رو بهانه کردن چون که متاسفانه همینطور که شما اعتقاد دارید تو قرآن فوحش و کشتار هست اون ها هم همینقدر سطحی ولی در جهت مخالف شما برداشت کردن که آره باید کشت. غافل از این که زبان عربی مثل انگلیسی یا فارسی نیست و هر کلمه معانی بسیار زیادی داره جدا از این که شان نزول خیلی خیلی مهمه و چیزیه که حتی آدم هایی که ادعای اسلام دارن یا بهش بی توجهن یا شان نزول هایی رو باور دارن که 10 قرن بعد از ظهور قرآن توسط یه کلاه بردار دیگه برای منفعت خودش نوشته شده از طرفی کسی که ادعایی نداره رو نمیشه سرزنش کرد.
وقتی ترجمه های قرآن با دانش عربی ِ یه بچه سوم راهنمایی نوشته شده نمیشه از ترجمه ی آیه استفاده کرد. اگر میخواین یه آیه رو به چالش بکشید باید به عربی مسلط باشید بعد برید به منابع قدیمی و مستحکم و نه حتی منابع ترجمه شده بلکه منابع به زبان عربی در مورد شان نزول اون آیه "تحقیق" کنید و بعد اونو به چالش بکشید. من خودم همچین دانشی رو ندارم در نتیجه به خودم اجازه نمیدم به راحتی قضاوت کنم.
شما هرچقدر هم به دانش استدلال و فلسفه و غیره مسلط باشید وقتی چیزی که میخواید زیر سوال ببرید رو کامل نشناسید کل استدلال بدون اعتبار خواهد بود. مطمئن باشید به دست آوردن حقایق سخت تر از سرچ کردن تو یه رساله یا گوگل کردن هست. اگه اسلام فقط یک تفسیر داشت ما الان این بحثو نداشتیم. (باعث تاسف البته) و فقط یک مرجع تقلید وجود داشت. همین یکی نبودن مرجع تقلید و رساله تفاوت نظر رو در "تفسیر" دین نشون میده. عده ای هم این تفسیر رو به جاهای باریک میکشنونن و میکننش دستاویز آدم کشی.
کافر معنیش عمیق تر از چیزیه که ما خوندیم. کفر یعنی پوشاندن. کافر کسیه که با وجود دونستن واقعیت و حق خودشو به اون راه بزنه و حقیقت رو "بپوشونه". این صفتیه که هرکسی با هر دین و عقیده ای میتونه داشته باشه. خود ما در طول روز میتونیم کافر باشیم. کافری که قرآن ازش حرف میزنه کسی نیست که مسیحی و غیره ست. برای مثال راهبی هست که زمان پیامبر میدونست که آره این پیامبر خداست ولی انقدر جاه طلبی و کوته فکری و تعصب اون رو دربر گرفته بود که حاضر نبود قبول کنه و باعث شد عده ای پشت سر اون غافل بشن. از طرفی فردی هست که امروز تو آمریکا زندگی میکنه و مسیحیه و تنها چیزی که از اسلام بگن یادش میاد القاعده و تروریسم عه. این فرد کافر نیست. شاید تا آخر عمرش هم نفهمه اسلام چیه چه بسی خیلی از مسلمون های اسمی مثل ما تا آخر عمرمون نفهمیم، در نتیجه اون میره بهشت و هیچ چیزیش هم نمیشه ولی کسی که فکر میکرده مسلمونه انقد تو عمرش کافر بوده که خدا میدونه. (مخاطب این حرفام قطعا کسی هست که به چیزی اعتقاد داره)
(ببخشید که از بحث اصلی منحرف شدم ولی اینا چیزایی بودن که خودتون لای حرفاتون اشاره کردید و من خواستم نظرمون بگم)
به طور کلی هم آزادی بیان ظرفیت لازم داره. من ِ نوعی وقتی ببینم یکی چیزی که من بهش اعتقاد دارم رو مسخره میکنه میرم و باهاش منطقی بحث میکنم که چی باعث شد این حرفا رو بزنه نمیرم بزنمش. اگه اون کارتون بکشه من هم سعی میکنم کارتون بکشم یا بنویسم. ولی به نظر من آزادی بیان هم باید خط قرمز داشته باشه نه به این معنا که اگه از خط گذشت باید طرفو زد! مثلا من کارتونی بکشم و به بهانه صهیونیست بگم همه ی یهودی ها تروریستن. قطعا عده ی زیادی از یهودی ها احساس توهین میکنن و انقد عصبانی میشن که این رو به عنوان یک آزادی بیان نبینن بلکه توهین ببینن. در مورد ری اکشنشون حرف نمیزنم در مورد اینکه آزادی بیان خیلی خوبه خیلی درسته ولی باید حواس آدم باشه به توهین و ریشخند تبدیل نشه چون دیگه اون بیانیه ارزششو از دست میده. ( در مورد شارلی ابدو نمیگم - کلی میگم)
دلیل دیگه ش هم اینه که ظرفیت آدم ها پایین و بالا داره. یه دولتی ظرفیتش پایینه ولی انقدر زیرک هست که انتقاد رو گوش کنه و واسه خودش امتیاز ِ انتقادپذیری جمع کنه ولی یه دولت دیگه هم ظرفیتش پایین باشه هم زیرک نباشه و بگیره طرفو ناپدید کنه و قطعا حالت سوم و البته کمیابی هست که ظرفیت بالا باشه.
ظرفیت داشتن به همراه زیرکی صفتیه که خیلی ها و خیلی جاها هنوز بهش نرسیدن (و خود من) و خب خوب نیست قطعا ولی وقتی میشه آزادی بیان داشت که ظرفیت همه بالا بره و تو بتونی نظر مخالفت رو "قبول" کنی بدون جنگ بدون کبوندن بدون له کردن.