بچه که بودم عاشق بوی دیوار بودم دور از چشم مامانم تمام دیوار های خونه رو بو میکردم و لیس میزدم
چند بارم مهر نماز رو گاز گرفته بودم
الانم عاشق اینم که توی کف دستم چسب رازی بریزم خشک بشه بعدش بکنم
کندن پوست هر چیزی مخصوصا اگه لب خودم باشه یا گوشه های ناخونم
کندن ناخونام منظورم ذره ذره اس البته دیگه نمی کنم
پلک چشمامو برگردونم مثل پسر خالم
زل زدن به یه نقطه
بوی سیگار در حد ملایم نه خفه کننده
مقنعه دختر مردم رو کشیدن:/
تو نماز خونه و راهروها تیک آف کشیدن و زانو های خویش را به فنا دادن(راهنمایی)
پ.ن: خیلیییی بچه ای
بوی الکل(با حفظ فاصله و شعائر اسلامی )
جوراب هامو لنگه به لنگه میپوشم ببینم کدوم به کدوم میاد ست جدید درست میکنم.
برچسب خریدن و تو دفتر چسبوندن
باز و بسته کردن قیچی
هر از گاهی سراغ کمد بابام میرم و کت و هودیاشو امتحان میکنم.خیلییی کیف میده(^^)