پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم کلاس پنجم که بودم،رفتم سر کلاس ـه اول ـها به عنوان ـه معلم و بهشون گفتم من پسره معلمتون هستم پس گوش کنید به حرفمبعد یکی بلند شد داد زد :گ.. نخور! تو کوچه ی ما میشینین و مادرت رو ـهم میشناسم! با همین صراحت گفت منم ترجیح دادم برم تو افق محو شم بعد ـه این اتفاق...