نویسنده: سعید

مجمع عمومی اول برگزار شد

امروز نقطه عطفی در تاریخ سمپادیا بود.

جلسه مجمع عمومی سمپادیا با حضور 27نفر از اعضای سایت و دوستانمان در سالن کنفرانس سازمان ملی جوانان استان تهران برگزار شد.
ابتدا بحث هایی در مورد اینکه سمپاد باید تغییر کند و یا سمپادی و اینکه ما باید رو کدام کار کنیم بحث شد. سپس در مورد کارهایی که می توانیم انجام دهیم و کارهایی که در آینده باید انجام دهیم صحبت شد. در مورد مشکلات سایت سمپادیا و روش های حل این مشکل هم پیشنهاداتی داده شد.

در این جلسه برنامه ریزی و انتخاب اعضای جدید برای ایجاد هسته های جدید سمپادیا برای سرپرستی سایت، نشریه و تبلیغات انجام شد.همچنین معاونت اجرایی و معاونت روابط عمومی دو بازوی دبیرکل سازمان مردم نهاد سمپادی ها با رای دوستانمان انتخاب شدند. پست قائم مقام سازمان مردم نهاد به عنوان نماد حقوق برابر، به یکی از دانش آموختگان فرزانگان داده شد.

بدین ترتیب پست های شورای مرکزی اولین دوره سازمان مردم نهاد برای یک دوره یک ساله به افراد، با رای گیری تقدیم شد:
1- میلاد حمزه- فا 88 حلی تهران: مدیر تبلیغات
2- امین اقرلو- فا 89 حلی تهران: سرپرست نشریه
3- سعید زارعیان-فا 88 شهید سلطانی کرج: سرپرست سایت
4- نیما مضروب- فا 87 حلی تهران: معاون اجرایی
5- محمد مطهری- فا 89 حلی تهران: معاون روابط عمومی
6- فائزه میری- فا 89 فرزانگان تهران: قائم مقام
7- پیمان تاجیک- فا 88 شهید سلطانی کرج: دبیرکل
8- آرمیتا ثابتی اشرف- فا 91 فرزانگان تهران: علی البدل
9- آرش بدیع مدیری- فا 89 حلی تهران: علی البدل
10- حسین بهادری- فا 89 شهید قدوسی قم: بازرس

مژده: در هفته آینده جلسه ای با یکی از معاونین رئیس سازمان جوانان کل کشور خواهیم داشت و مشکل بودجه و اسم سازمان مردم نهاد حل خواهد شد، انشالله.

دعوت به مراسم مجمع عمومی سمپادیا

بسم الله…

دوست عزیز، سلام؛
سمپادیا به عنوان بزرگترین جامعه سمپادی های کشور مصمم تا قدم در راه رسمیت یافتن نهاد و اولین سازمان مردم نهاد واقعی، برای سمپادی های کشور عزیزمان را تاسیس نماید.
هدف از این اقدام، استفاده از حقوقی است که قانون برای نهادهای ثبت شده در نظر گرفته است تا بتوانیم فعالیت های خود را  در خارج از دنیای مجازی گسترش دهیم.

بدین وسیله از شما دعوت می شود تا در اولین مجمع عمومی سازمان مردم نهاد مذکور شرکت کنید، تا سهمی در پایه گذاری اولین حامی سمپادی های کشور داشته باشید.

این جلسه در سالن کنفرانس ساختمان یکی از مراکز دولتی تشکیل می شود و برای ورود به این ساختمان، حراست آن سازمان محدودیت تعداد در نظر گرفته است. برای همین منظور از شما استدعا می شود از ایمیلی که در پایان این متن قرار داده شده، نام، مرکز سمپاد، و سال فارغ التحصیلی خود(حتی اگر آینده باشد!) و همچنین نام کاربریتان را در سایت ارسال نمایید.
تمام درخواست ها بر اساس الویت زمان ارسال ایمیل بررسی شده، آدرس مراسم برای شما ارسال می شود. در ایمیل پاسخ داده شده، یک شماره وجود دارد، این شماره عددی است که حراست آن سازمان برای نامه های اداری دعوتنامه دعوت شدگان این مراسم در نظر گرفته است که ما در اختیار شما قرار می دهیم. برای هر نفر، یک شماره در نظر گرفته شده است.

این مراسم با حضور بیشتر اعضای اصلی سایت برگزار خواهد شد.

این تصویر مکانی است که در آن مجمع عمومی برگزار می شود.

از این که محدودیت شرکت در مراسم را داریم، متاسفیم. امیدواریم به زودی در یک سالن بزرگ تر و با امکانات بیشتر بتوانیم پذیرای مهربانی و توجه شما باشیم.

زمان مراسم:
چهارشنبه 20 مرداد1389 – ساعت 16تا 18 – (دو روز بعد از این پست)
مکان مراسم: تهران.
(توضیح اینکه مراسم در جایی برگزار می شود که هم مترو و هم تاکسی ها دسترسی خوبی دارند و مشکل رفت و آمد نخواهید داشت.)
ایمیل ارتباطی: saeed_zareean[at]yahoo

آپدیت: تمام دعوتنامه ها ارسال شد.ایمیلتان را چک کنید. اگر دعوتنامه شما نرسیده است، دوباره میل بزنید.
هنوز چند ظرفیت برای دعوت باقیست.

با تشکر، سعید زارعیان

درخواست کمک برای لیست مدارس جدید سمپاد

سلام،
برای یک کار تحقیقاتی در مورد سمپاد نیاز به لیست مدارس جدید التاسیس سمپاد دارم، اما هر چه می گردم هیچ جایی ثبت نشده اند!  برای همین از دوستانم در سمپادیا تقاضای کمک دارم.
هر کس اسم مدرسه هایی که در شهر یا استانش تازه باز شده اند، همراه با اسم شهر، بنویسد.
این طوری می توانیم لیست کامل مدارس جدید را داشته باشیم.
وقتی که این کار تمام شد، قول می دهم نتایج این تحقیق را برای شما در سایت بگذارم که مطالعه کنید.

باتشکر

انتقاد از جناب رئیس

نه! اشتباه نکنید! این یک متن انتقادی نیست. تنها یک خاطره است.

هشت آذر ماه1388 بود که برای یک کار اداری و دیدن دوستان دوران دبیرستان به دانشگاه شریف رفتم. با کمی تلاش توانستم چند نفر از دوستانم را پیدا کنم و کنار حوض جلوی تالار ابن سینا نزذیک یک صندلی نشستیم و مشغول گپ و گفت شدیم.

دکتر اعتمادی

پیرمردی لاغر که موهای لخت و ته ریش و  ظاهری معمولی داشت آمد و روی صندلی کنار ما نشست؛ جوری که حرف های ما را می شنید. دغدغه آن روزهای من ریاست دکتر اعتمادی بر سمپاد بود، دکتر اعتمادی را یک بار از نزدیک در مدرسه مان برای چند ثانیه دیده بودم، آن پیرمرد هم شبیه او بود و مرا به یاد او انداخت.

با خود فکر کردم که شاید او باشد، اما چون ساعت اداری بود، اما پیرمرد اصلا قیافه اش به مدیران نمی خورد و حتی به کارمندان دانشگاه بیشتر شبیه بود.

همین شد که شروع کردم از گفتن در مورد سمپاد و بحث با دوستانم که آیا سمپاد رو به افول است یا خیر و با رئیس جدید که آمده این همه طلایه داران باز کرده چه بر سر سمپاد خواهد آمد. جایتان خالی دوستان که از اهل ادب و فرهنگ بودند چند فحش جانانه نصیب دکتر نمودند.

ناگهان پیرمرد از جا بلند شد و به سرعت رفت.

امروز  شهاب، دوست دوران دبیرستانم در مترو می گفت: دکتر اعتمادی در شریف الکترونیک تدریس می کند.
بله!

اژه ای رفته بود، اعتمادی رفت، حیدری آمد!

این یک خبر خوش است، برای کسانی که از این جو انتقاد مطلق و نامیدی سمپادیا خسته شده اند.

صبح دیروز مراسم تودیع دکتر اعتمادی و معارفه آقای حیدری برگزار شد. آقای حیدری معاون وزیر آموزش و پرورش بوده است. این یک خبر خوش است، چرا که این وزیر می داند چه می کند، او “معلم” بوده است، نه “سیاست مدار“. ضمن آرزوی موفقیت برای دکتر اعتمادی در عرصه های دیگر زندگی، به عنوان یکی از اعضای کوچک سمپادیا از آقای حیدری می خواهم تمام تلاش خود را برای خروج سمپاد از این ظلمت و انزوا مبذول نمایند.

اما! در دوران ناپایدار دکتر اعتمادی، سنگ هایی به ته چاه انداخته شد، از جمله:

  1. دانش آموزان طلایه دار “دین مدار”
  2. مدارس قارچ گونه طلایه داران
  3. دو دبستان سمپاد
  4. دو دبیرستان جامع سمپاد شامل رشته انسانی
  5. یک هنرستان سمپاد

اگر شما جای رئیس سمپاد بودید، با این مسائل چه برخوردی می کردید.

برای هر مورد راهکار ارائه دهید، مسئولان سمپاد این وبلاگ را می خوانند.

پ ن:
به دلایل شخصی برای مدتی نامعلوم دیگر در سمپادیا نخواهم بود.

لجبازي..

اين پست فقط يك انتقاد است؛ از خودمان كه شايد ديگر از ما گذشت و از شما كه اكنون مي توانيد اين وضعيت را اصلاح كنيد.

چند روز پيش با يكي از دوستان دور، كه دانش آموخته علامه حلي است صحبت مي كردم. او مي گفت: “مهمترين ويژگي سمپادي هاي كرج لجبازي آن هاست.” و اين ذهنم را مشغول كرد…

همين لجبازي باعث سو استفاده خيلي ها شمده است. مثل دكترشاكري، خاني (دبير عربي)، آموزشگاه قلم چي، باشگاه نجوم، پژوهشسراي معلم و بچه هاي مراكز ديگر و خيلي ها كه در اين مجال كوتاه فكرم به آن ها قد نمي دهد.

صحبت من، لجاجت بين دو مركز پسرانه و دخترانه نيست (كه البته اين هم جاي بحث دارد) بلكه همين لجبازي ها در ميان خودمان، در ميان ما ومعاونانمان براي اين موضوع كفايت مي كند. خودتان؛ خودتان يك بار بنشينيد و يك بار فكر كنيد “لجبازي“تان كجا ها بوده و آيا همين لجبازي باعث پسرفت، افت و يا حتي از بين رفتن خيلي چيز ها نشده است؟
و سوالي كه احتمالا بتوانيد در اين جا به آن پاسخ دهيد اين است كه آيا با اين وضعيت مديريتي در سمپاد و آموزش و پرورش، ما دانش آموزان و دانش آوختگان نبايد به جاي لجبازي هاي بي جا به فكر پيشرفت و يا حداقل خراب تر نشدن اين سمپاد عزيز باشيم؟