• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

جانا! سخن از زبان ما می‌گویی :-"

ارسال‌ها
938
امتیاز
17,327
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1920
مدال المپیاد
نقره
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
فیزیک
We held one another, and it was as though she caught my madness, shared my folly, and all the wild delight of lunacy belonged to both of us.

Daphne du Maurier​
 

Kiamehr

A special genius
کنکوری 1403
ارسال‌ها
176
امتیاز
4,509
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد ۱
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
مدال المپیاد
نقره زمین شناسی
آنان که می‌رقصند
در چشم کسانی که صدای آهنگ را نمی‌شنوند
همیشه دیوانه به نظر می‌آیند...:)
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
723
امتیاز
9,651
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام
خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسی رخ بنما
سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همی‌فرماید
برو ای شیخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همی‌زد ز سر سدره صفیر
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بیمار مرا خواب نه در خور باشد
من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ ینام
تو ترحم نکنی بر من مخلص گفتم
ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تلکَ الایام
حافظ ار میل به ابروی تو دارد شاید
جای در گوشه محراب کنند اهل کلام
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,561
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
ای عفیف!
به چه مي‌انديشی؟
قفل ها ؟
دستهای آزاد
برترین هدیه به زنجیر و غل و دیوارند.
بهترین هدیه ی زنجیر به دست آزاد
قفل می باشد ، قفل

ای عفیف!
قفل ها واسطه اند
قفل ها فاسق شرعی در و دیوارند
قفل ها...

رمز آزادی در چنبر هر زنجیر است
یعنی که امیدی هم هست قفل
قفل یعنی که کلیدی هم هست
قفل یعنی که کلید.

نصرت رحمانی
 

کلم بروکلی

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
7
امتیاز
92
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تنبل خونه شاه عباس
سال فارغ التحصیلی
1400
چرا این چنین مرا

در جاده های بی سوار رها کردی؟

دوری این همه راه بس نبود

که این گونه تنها و بی کس

به سوی ناامیدی رهایم کردی؟

هیچ هستی خوشایندی

در این جاده نمیبینم

همه چیز سراب است

و حتی چشمه ای کوچک هم

در کار نیست!
 

...Maryam...

مرمرائیسم:)
ارسال‌ها
129
امتیاز
2,760
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شهر لبخند:)
سال فارغ التحصیلی
1400
مرگ هرگز دشوارتر از تولد نیست!

آناتول فرانس
 

Reyhuneeeh

A Dreamer
ارسال‌ها
236
امتیاز
2,347
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
{شاید خوشبختی این باشد که با خودت نگویی:
کاش جای دیگری بودم،کار دیگری داشتم،آدم دیگری بودم...} -آلدوس هاکسلی
 

MRΣZA

کاربر حرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
346
امتیاز
4,043
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ابهر
سال فارغ التحصیلی
1403
گر در آتش می پسندد رای دوست
می روم آن سان که خاطرخواه اوست

عاشقان از نیک و از بد فارغند
هر چه از نزدیک یار آید نکوست

هر که بینی جستجویی می کند
آنکه من جویم برون از جستجوست

هر کسی را آرزویی در دل است
آنکه من خواهم برون از جستجوست (آرزوست)

رشته ای بر گردنم افکنده دوست
می کشد هر جا که خاطرخواه اوست
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,768
امتیاز
40,775
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
من از مرگ نمیترسم. من کلا با مرگ مخالفم. به نظرم هم پایبندم. از اونجا معلوم میشه که تا حالا تو زندگیم نمرده‌م. به همه تون نصیحت میکنم که تا وقتی زنده اید، نمیرید! مردن خوب نیست...


:))
 

saba.hjm

Olmazsa alışırız(:
ارسال‌ها
873
امتیاز
25,768
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
یک نفر با صدای بلند موسیقی گوش میدهد
یک نفر مدام سیگار میکشد
زنی هنگام آشپزی ترانه ایی غمگین زمزمه میکند
دختری به بهانه فیلم اشک میریزد
پسری نیمه شب در خیابان پرسه میزند
همه دلتنگند...
دلتنگ یه آدم
یه جا
یه حسرت
یه آرزو
همین
 

Scarlett

✷‿✷
ارسال‌ها
357
امتیاز
6,188
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1404
وقتی به دنیا می‌آییم افکاری نداریم.

این افکار از کجا می‌آیند؟

این افکار در مورد زندگی و مرگ؟

چرا برای به دنیا آمدن جشن می‌گیرم و برای مردن عزا؟ آیا نمی‌توان این‌طور فکر کرد که بریدن بند ناف شایدخودش یک مرگ باشد؟ چرا از این نمی‌ترسیم؟ و از آن می‌ترسیم؟

آیا ما وارث افکار هستیم؟

آیا ما در فکر کردن دنباله‌روی دیگران هستیم؟ این که فکر کنیم چه چیز درست است و چه چیز نادرست؟

آیا اصولا درست و یا نادرست مطلقی در روی کره‌ی زمین می تواند وجود داشته باشد. در بعدی که هر درستیای معنایش را از نادرستی می‌گیرد، و حتی خود مطلق که معنایش را از نسبی می‌گیرد؟

پس شاید باید تجدید نظری در افکارمان بکنیم. بخصوص در آن‌هایی که برای‌مان تولید درد و رنج می‌کنند. شایدباید در نقطه‌ی بین درستی و نادرستی قرار بگیریم، در نقطه‌ی صفر، در نقطه‌ی هیچ، در نقطه‌ای که همه‌یافکارمان را، چه مثبت و چه منفی دور بریزم و از نو شروع به انتخاب بکنیم، هر چند که کاری بسیار سخت وطاقت‌فرساست، چون ما به افکارمان معتاد هستیم، درست مثل اعتیاد به مواد مخدر و حتی اگر بدانیم اشتباههستند و اعتباری ندارند باز هم ناخوداگاه به آن‌ها چسبیده‌ایم و مشکل می‌توانیم کنارشان بگذاریم.

اما وقتی در این مسیر راه بیفتیم و وقتی به اولین قله برسیم متوجه‌ی دو چیز می‌شویم. اول این که متوجهمی‌شویم چشم‌اندازی که از آن بالا می‌بینیم ارزش این مسیر سخت و طاقت فرسا را داشته است. دوم این کهمتوجه می‌شویم این قله‌ها بی‌نهایت هستند. بی‌نهایتی که در کنار نهایت معنا پیدا می‌کند و بی‌نهایتیپارادوکسیکال است. آن‌وقت است که دیگر همیشه می‌خواهیم با تمام سختی‌ها و با تمام طاقت فرسایی‌ها درمسیر باشیم، چون زندگی همین مسیر است.
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,561
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
گفتم که کرایی تو بدین زیبایی
گفتا خود را که من خودم یکتایی

هم عشقم و هم عاشق و هم معشوقم
هم آینه جمال و هم بینایی

از زیباترین رباعیات عرفانی،درود به روان پاک ابوالخیر.
 
بالا