نمیدونم «حقوق» حساب میشه یا نه، ولی کلاس چهارم - پنجم دبستان که بودم، میرفتم مغازهی یکی از آشناهامون به عنوان فروشنده مثلاً کار میکردم :)) بعد خب تو اون سن خیلی سخته اون همه خوراکی و بستنی و غیره رو ببینی و دلت نخواد، واسه همین یه دفترچهای برداشتم و به صاحب مغازه گفتم که من مثلاً اجازه دارم از اینا بردارم بخورم؟ گفت باشه فقط بنویس. هر روز میرفتم فقط خوراکی اینا میخوردم مینوشتم :)) تابستون بود اون سال و یادم نمیاد یک ماه کار کردم یا سه ماهو کامل بودم، ولی به عنوان «حقوق» اومد گفت اقلام این دفترچه رو نمیخواد حساب کنی. فکر کنم یه مبلغی هم اضافه بر این بهم داد. به من که نه البته به بابام داد، بابام هم که عین وعدهی پساندازِ پولای قلّک اونا رو گذاشت در جیب مبارک خودش.