• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

ساقی نامه

  • شروع کننده موضوع saray
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
ای یار دل آزارتر از هجر تو اندر دو جهان نیست
از روی تو ای ماه رخ زهره جبین ماه نشان نیست
ای زمزمه بارش عشق از دل و از جان
ای گلبن زیبای جهان در تو خزان نیست
ای عشق تو در محکمه عقل تو محکوم
ای آتش سوزنده که ظلمت چو شهان نیست!
ای اشک من و آه من و سوز سحرگاه
ای روشنی ماه شبم بی تو شبان نیست
ای روی توام آیت دادار حقیقت
ای زلف تو در سلسله ی زلف بتان نیست
بشنو غم دل گفتنم و اشک دو چشمان
این زمزمه در غایت افلاک و جهان نیست
ساقی که سکوتش برسد در بر و آغوش
راز دل او فاش شود گرچه نهان نیست!
آبان 90
ساقی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

"مویت رها مکن که چنین برهم اوفتد
کاشوب حسن روی تو در عالم اوفتد"
چشمت نگر به ناز و کرشمه چه می کند
زخمش به دیده دل من مرهم اوفتد
مستانه قول لب به لبت تا سحر چه شد؟!
بد مستی و خماری ساقی کم اوفتد!
تا از لب سکوت قدحی ناب برخوریم
قدم کمان شد و کمرم هم خم اوفتد
یک شب نشد که دست به زلف تو برکشم
در گوش یار ناله عاشق بم اوفتد
هردم به چشم تو مینگرم آه می کشم
راز درون سینه من در دم اوفتد!
26آذر90
ساقی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

"شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد"
بگذار لعل سرخت به لب خمار عاشق
که تو سر به پای نازی و مرا نیاز باشد
چه شود که تیره شبها به برم کشی و گریم
چو کبوتری ضعیفم که اسیر باز باشد
تو به بوسه های شیرین بنواز ساقی ات را
که شراب لعل خوردن بخدا مجاز باشد!
من از آبرو نترسم که برفت آن ز دستم
که سمند نام و ننگم ز پی ات به تاز باشد
به دعا حوالتی کن به دل اسیر عاشق
که من خراب می را چه سر نماز باشد؟!
به سکوت ساقی امشب که رساند این غزل را؟!
به کدام پیک گویم که محل راز باشد؟!
29 آذر 90
ساقی
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : ساقی نامه

شعر آخر خیلی زیبا بود
و البته دو بیت آخر شعر اول....
 

F@temeh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,877
امتیاز
15,502
نام مرکز سمپاد
فرزانگـــان
شهر
کاشـــان
مدال المپیاد
مرحله اول ریاضی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
سخت افزار
پاسخ : ساقی نامه

خیلی خوب بودن :د
وزن و قافیه، همه چی!

منتظر ادامش هستیم!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

"دوش بی روی تو آتش به سرم بر می شد
و آبی از دیده میامد که زمین تر می شد"
یاد لبخند تو شیرین من فرهاد بکشت
قصه لعل لبت باز مکرر می شد
ساقی ات مست به میخانه فتاده شب و روز
تا که عکست به بر جام مصور می شد
در شب هجر تو حافظ شده هم صحبت من
شکر حافظ!که شبم با تو منور می شد
چشمه شعر من امشب چو نخشکد عجب است
این هم از مطلع سعدی ست میسر می شد
تا سکوتم به برم نیست دمادم نوشم
زهر اندوه که از دیده به ساغر می شد!
4دی 90
ساقی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

ممنون از لطف بیکرانتون!
خیلی دوسدارم اگه اشکال فنی ، لغوی...هست تذکر بدین!
دوسدارم از شعرام بی رحمانه انتقاد کنید!
مرسی که افقتخار دادین و خوندین.
منتظر نظرهای سازندتون هستم!
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

"وه که جدا نمی شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من"
یکشب اگر گذر فتد بر در ما مکن دریغ
زان لب لعل بوسه ای زین هوس محال من
یک نظر از دو چشم من دور مرو که می کشد
دوری آن رخ پر از دام سیاه خال من
می گذری ز کوچه ها دست به دست دوستان
می زنیم به تیغ جان یار فراخ گام من
بوسه شهد می دهی بر لب غیر..وای من!
مست و خراب بگذری گلبن نیک فال من
آتش عشق گو بسوز جان من و جفای او
ساقی عشق گو بده باده سرخ فام من
تا به بر سکوت خود جام میی به سرکشم
می کشدم فراق او تیر زند به بال من
15 دی 90
ساقی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

ای سراپا همه احساس و غرور
ای تپش های من خسته دور!
شیوه آه شب و شکر سحرگاهی را
نه تو میدانی و بس!
دستها بگشایم!
شبی از دست جفاکاری ها!
شکوه ها از همه عالم ببرم سوی خدا...
شاید او باز ستاند به دلم
داد چشمان فریبای تو را!
حافظم در بغل است!
می زنم گاه به گاه...
باده و جام می ساقی حافظ به نگاه
"زده ام فالی و فریاد رسی می آید"
گویم ای پیر دراین تیره شب سرد و سیاه
من دراین حال نزارم ناگاه
ظلم آخر شد و فریاد رسی می آید؟!
انرین شهر مسیحا نفسی می آید؟!
گویم ای حافظ عشق...
که شراب است محیا
کنج امنی ز همه شهر جدا
مهربان یار که نیست!
ز که حاجت طلبیم؟
تو بگو حال زیادت طلبیم؟!
تو که در گوشه گلگشت مصلا
همره یار خود و عشق خودت
باده ناب خوری
و دگر باره لب لعل به سیراب خوری
و دگر باره سرایی غزلی خوش ز فراق
آتش دوری یار...
ناله و شکوه ز خار...
تو زیادت طلبی!
18 دی 90
ساقی
 
  • شروع کننده موضوع
  • #10

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

دل من گرفته ای دوست مپرس وصف حالم
دو شب است سیل خونین ز دو دیدگان ببارم
که چه خاطرات شیرین و چه خاطرات تلخی
بگذشت سالیانی چو شرار در خیالم
بهم الفتی گرفتیم و چه زود آخر آمد
شب شعر و خاطراتش شب مستی و خمارم
می ناب صبحگاهی و شراب شامگاهان
نه دگر نیفکند شور به شعر سوزناکم
چه خیالها به سر بود چه سود دست نگشود!
چه ترانه ها به لب بود و کنون نوای زارم!
چه شد آن لبان خندان چه شد آن نوای شیرین
که کنون به چشم خون و به دلم غبار دارم
ببرم به آسمان دست ز مکر دور گردون
به امید آنکه یکدم دو جهان نگاه دارم!
چو دو روز بود یکسال کنار دوست بودن
به فراق روزها را چو دو سال می شمارم
بگذشت سال دیگر بشد آن بهار دیگر
تو مگو که عمر باقیست امید آن ندارم!
بده آن شراب ساقی که نه تاب گفتنم ماند
و نه تاب گوش دادن به نوای زارزارم
و شما عزیز استاد دلتان به غم نیالاد
مبرید هرگز از یاد من و دوستان جانم
و شما رفیق دیرین به خدا سپارمت جان!
به امید آنکه یکروز ببینمت کنارم!
ساقی
اسفند90
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : ساقی نامه

به نقل از saray :
ای یار دل آزارتر از هجر تو اندر دو جهان نیست
از روی تو ای ماه رخ زهره جبین ماه نشان نیست
ای زمزمه بارش عشق از دل و از جان
ای گلبن زیبای جهان در تو خزان نیست
ای عشق تو در محکمه عقل تو محکوم
ای آتش سوزنده که ظلمت چو شهان نیست!
ای اشک من و آه من و سوز سحرگاه
ای روشنی ماه شبم بی تو شبان نیست
ای روی توام آیت دادار حقیقت
ای زلف تو در سلسله ی زلف بتان نیست
بشنو غم دل گفتنم و اشک دو چشمان
این زمزمه در غایت افلاک و جهان نیست
ساقی که سکوتش برسد در بر و آغوش
راز دل او فاش شود گرچه نهان نیست!
آبان 90
ساقی

مشکل هجایی داره مثلا بیت اول 2 هجا از بیت دوم بیشتر داره
وزن خوبی انتخاب شده
خوشم اومد ک بیت تخلص آوردی ایول /m\
 
  • لایک
امتیازات: saray
  • شروع کننده موضوع
  • #12

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه


می روم در پس پس کوچه ی عشق
زیر نور مهتاب
بی تو مهتاب شبی!
چشم میبندم و میبینم زود...
چون تو در گلشن و گل داغ زنی...
می روم در بر او...
می رسم در بغل بی غم او...
دست می افشانم
می گشایم گیسوش...
می نهم لب به لبش تا به سحر...
آه!
می کشم آه ز بدمستی خویش!
بی تو من...
مست شبی باز از آن کوچه گذشتم!
چشم هایم بستم
تا سحر خواب تو را دیدم دوش
می کشیدم آغوش!
آه!
میدانم نیست...
نه مجال سخنی...آغوشی...
به خیالم زده ام نقش وصال...
به خیالت شده ام مست و خمار!
خوب میدانی چیست....
تو به جامم امشب!
قطره زهریست پر از نور امید...
بوسه بر جام جهان خواهم زد...
پشت پا من به جهان گذران خواهم زد!
ساقی 1/12/2011
 
  • لایک
امتیازات: ayda
  • شروع کننده موضوع
  • #13

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

"ساغرم شکسته ای ساقی...
رفته ام ز دست ای ساقی...
در میان طوفان بر موج غم نشسته منم...
در زورق شکسته منم...ای ناخدای عالم...
تا نام من رقم زده شد...
یکباره مهر غم زده شد...
بر سرنوشت آدم!
نابرده بر لب جامی...
می کشم بر دوش از حسرت
بار مستی و بدنا می ها!"
یک جام دگر بگیر مستانه برقص
با جام شکسته در میان آی بچرخ
یک جام دگر می دهمت صبری کن
تا صبح به گرد شهر دیوانه بگرد
تو خود می ناب ساقی بی جامی
لب نه به لبش وز پی مطرب تو مگرد
یک شب ز سکوت جهان پر از غوغا کن
یکشب به کنار ساقی آ بازنگرد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #14

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

به جنون کشیده کارم
ز دو چشم خون ببارم
تو و بوسه بر رقیب و ...
من و ناله های زارم!
تو در آن رواق خندان
من از این اتاق گریان
تو کشی به زلف او دست
و...
من جوی ز دیدگان ببارم!
تو چگونه عهد کردی
که دمی وفا نکردی؟
تو چگونه دل بریدی
که مرا خراب کردی؟
من و مستی شبانه و
خمار صبحگاهی
تویی و سپرده جانی
تویی و ظریف جامی
من و آه و صد ترانه
تو و بوسه شبانه
تو کمان کشیده از دور
به قلب من نشانه
صنما بگیر جانم
بده بوسه های شیرین
بزنش به چنگ مطرب
بزن آن نوای دیرین
"شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد"
تو بدانی اینکه مارا به لبت نیاز باشد
تو به یک قدح ز لعلت
بده قوتی به جانم
مرو ای حبیبم از بر!
که شفا نمی توانم!
17/2/2012
 

stevendeljoo

داماد مسعودی
ارسال‌ها
1,351
امتیاز
2,642
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی نیشابور
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1391
مدال المپیاد
ندارم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
برق
پاسخ : ساقی نامه

یه مساله ای که منم باهاش درگیرم:

وقتی میخوای یه چیزی بنویسی ولی ذهنیتت موزون نمیشه.... شعرو باید زور بزنی تا بیاد... و بی تارف بگم من فک کنم علت آوردن اون ابیات تضمین
یا به این دلیله :D
یا عدم تسلط روی اوزان که شک دارم این باشه :-?
یا نرسیدن به مرحله ی محتواسازی که خب محتمله چون موضوع و لحن اشعار کلاسیک شما مشابهه و تنوع نداره انگار که درمرحله ی شکل گیری هنری باشی و هرازگاهی ببخشید تقلید انجام بدی(اصلا جنبه ی فخرفروشی نداره حرفام و نمیگم من از این مرحله فراترم حمل بر خودستایی نشه)
 

sahere

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,829
امتیاز
11,813
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
دانشگاه
علوم پزشکی مشهد
رشته دانشگاه
گفتار درمانی
پاسخ : ساقی نامه

اتفاقا اینکه تضمین آورده جالب شده به نظرم :D
کلا کارای سنتی و اینایی که داری خیلی قوی تر از شعرهای نو ت هستن.
دوسشون داشتم.به دل میشینن شعرات.
سررشته هم دارم که نظر دیگه ای بگم :-"
موفق باشی >:D<

پ.ن : اسمت توی لیست شاعرای سایت قرار گرفت :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #17

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

به نقل از داماد مسعودی :
یه مساله ای که منم باهاش درگیرم:

وقتی میخوای یه چیزی بنویسی ولی ذهنیتت موزون نمیشه.... شعرو باید زور بزنی تا بیاد... و بی تارف بگم من فک کنم علت آوردن اون ابیات تضمین
یا به این دلیله :D
یا عدم تسلط روی اوزان که شک دارم این باشه :-?
یا نرسیدن به مرحله ی محتواسازی که خب محتمله چون موضوع و لحن اشعار کلاسیک شما مشابهه و تنوع نداره انگار که درمرحله ی شکل گیری هنری باشی و هرازگاهی ببخشید تقلید انجام بدی(اصلا جنبه ی فخرفروشی نداره حرفام و نمیگم من از این مرحله فراترم حمل بر خودستایی نشه)
تضمین هایی که استفاده کردم صرفا به این دلیل بوده که این بیت ها رو دوست داشتم...
و تقلیدی که شما میفرمایید ...
فکر نمیکنم تقلید از بزرگانی چون حافظ...سعدی یا مولوی... شعر و شاعر رو به جایی برسونه!
بنده و تمام شعرای پارسی زبان وامدار این شعرای عالی مقام هستیم!
شعر سنتی با استفاده از این کلمات خاص و شاید ناملموس در عصر حاضر نتیجه ی علاقه ی من به شعر سنتی پیشینیانه.من وقتی اولین بار شعر خوندم...شعر حافظ و مولانا،وزن غزل هاشون،تک تک کلماتشون تو قلب و ذهنم حک شد و کاملا طبیعیه که کلماتی که استفاده می کنم...متعلق به ادبیات گذشته باشه.
و موضوع شعرهام که تنوع نداره...
واقعیتش این شعر ها همه ی شعر هایی نیست که من دارم...
هر شاعری برای گفتن شعر بهانه میخواد!من تا بحال بی بهانه شعر نگفتم!
شعر های من مخاطب دارن،همیشه برای یک نفر گفته شده و در فواصل نزدیک...
طبیعیه که تنوع کمتری داشته باشه!
شما موضوع شعر های منو چی استنباط میکنید؟
یا بقول دبیر های ادبیات دوران کنکور(!) مفهمون کلیشون چیه؟
:)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #18

saray

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
79
امتیاز
74
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
فیزیک
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
عمران
پاسخ : ساقی نامه

به نقل از sahere :
اتفاقا اینکه تضمین آورده جالب شده به نظرم :D
کلا کارای سنتی و اینایی که داری خیلی قوی تر از شعرهای نو ت هستن.
دوسشون داشتم.به دل میشینن شعرات.
سررشته هم دارم که نظر دیگه ای بگم :-"
موفق باشی >:D<

پ.ن : اسمت توی لیست شاعرای سایت قرار گرفت :)
ممنون از لطفتون.
خودمم غزل هامو بیشتر دوسدارم.
شعر نو خیلی قشنگه ولی جز شعر معدود شعرایی اندازه غزل به دل نمیشینه!
شعر نو هیچ وقت نتونست جای شعر سنتی و اصیل ایران دو پر کنه.
:)
 

Ehsan.Ansari

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
189
امتیاز
3,192
نام مرکز سمپاد
حلی شماره دار!
شهر
021
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی کشاورزی
پاسخ : ساقی نامه

همه ی شعراتو خوندم. فوق العاده بودن همه /m\
فقط چن جا مشکل وزنی - هجایی داشت. و اینکه موضوع شعرا بعد از یه مدت کلیشه ای میشه. :rolleyes:
در کل عالی بود (;
 

maria16

Unknown
ارسال‌ها
414
امتیاز
1,156
نام مرکز سمپاد
1
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1398
پاسخ : ساقی نامه

به نقل از saray :
ممنون از لطفتون.
خودمم غزل هامو بیشتر دوسدارم.
شعر نو خیلی قشنگه ولی جز شعر معدود شعرایی اندازه غزل به دل نمیشینه!
شعر نو هیچ وقت نتونست جای شعر سنتی و اصیل ایران دو پر کنه.
:)

شعرات فشنگ بودن + غزل هات

فقط ی چیزی! شعر نو تازه چن ساله که رواج داره تو ایران و سرودنش استعداد فراوونیرو میخاد
اما شعر کهن سابقش به قرن 3 4 و اینا برمیگرده!
خودت مقایسه کن؛

شعر 50 سال پیش رو با با 17 قرن پیش رو!
 
بالا