اعترافگاه!

[pershia]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می نمایم که همیشه ی خدا، "خانواده" رو "خوانواده" مینویسم بعد یادم میوفته "واو" نداره
نام و نام خوانوادگی !!!

 

[papi]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم یکی از سوالات دوران کودکی من این بود که تو جاده چرا ما هر چی از ماشین ها سبقت می گیریم، اول نمی شیم... :-[
:-sاعتراف می کنم که بچه بودم یه کارتون نشون می داد که مورچه زیره فیله یه سوزن می زاره و فیله میره هوا. منم زیر یه بنده خدایی سوزن گذاشتم که بره هوا، جیغ زد ولی متاسفانه نرفت هوا! :-[

 

[swz]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم پارسال زنگ ورزشمون بود بعد آزاد بودیم رفتیم اونجا با توپ بسکت دست رشته بازی کردیم بعد گفتیم هرکی بتونه به قسمت بالاتری از نرده بزنه برندس یه 5 -6 نفری هم بودیم
دیگه هیچی دیگه نفری چند بار زدیم یهو یکی از دوستام که بسکتشم خوب بود انداخت توپو ........ هیچی دیگه رفت اونور
حالا ما نمیدونیم توپ بسکته رو سر کدوم بدبخت بیچاره ای افتاد دییگه
هییچکی هم نفهمید ولی خود طرف انقدر عذاب وجدان گرفتــ... بیچاره!
×دیوارای مدرسه ما بلنده یعنی دیوارش کوتاهه اما روش نرده داره
یه قسمتی هم هست نزدیک در عقب که مجاور خیابون اصلی هست و دیوارش از همه جا بلندتره

 

[mohammadpasan1373]

پاسخ : اعترافگاه !

از اولِِ عمرم همیشه فک میکردم اونی ک معلما میگن ماه عسلِ!
مثلا میگه ماه عسلِ این موارد فلان میشه
تازه فمیدم ماه حصل ِ!

 

[Saeid1997]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف مي كنم مارو كه اردو بردند قشم مي رفتيم در مغازه ها و صاحب مغازه هارو مي گذاشتيم سركار بعدشم كلي مي خنديديم ولي يه بار دوستم رفته بود اين كار و بكنه صاحب مغازه فهميده بود همه در رفتن جز اون بدبخت اونجا مونده بود

 

[ارنواز]

پاسخ : اعترافگاه !

+ اعتراف میکنم این آمین هایی که سرکلاس دین و زندگی به نفرین دبیرمون میگم واقعا از ته دلمه!

+ اعتراف میکنم اون سوالی که پرسیدی جواب ـشو میدونستم ولی نخواستم بگم، خجالت میکشیدم خب! (مخاطب خاص)

 

[swz]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم تا قبل از آغاز کلاس پنجم نمیدونستم تیزهوشان وجود داره
و تا مرحله دوم آزمون تیزهوشان نمیدونستم سمپاد چیه و معنیش چی هست

 

[papi]

پاسخ : اعترافگاه !

قبلنا برداشتم از " :دي " ماه ١٠ سال شمسي بود نمي دونستم به " " ميگن :-[ :-[

 

[AUGUST II_PRINCE OF SAMPA]

ﭘﺎﺳﺦ : ﺍﻋﺘﺮﺍﻓﮕﺎﻩ !

من تا وکیلم نباشه هیچ اعترافی نمیکنم : |
اما پیرو پیرامون صحبت دوست عزیز و مهربان بالایی اعتراف میکنم منم اولین بار ک با مواجه شدم تو اسمسا بود تابستون سال دوم راهنمایی بعد فک میکردم ی اسمایلی که گوشی من نمیتونه ترجمش کنه بعد فک میکردم ی چی تو مایه های باشه بعد هی سعی میکردم از بین کاراکترای انگلیسی مشابهشو پیدا کنم که ببینم چطوری نوشته میشه بکارش ببرم

اعتراف میکنم سه سالم بود ی دختر هم سنم بود همسایمون اسمش حمیده بود من همش بش میگفتم خمیده بعد یکسره باش دعوا میکردم میزنمش(مردم آزاری بودما:د) البته یک دختر دیگم 4سالگی بود با اون خیلی خوب بودم،بش آلرژی داشتم

 

[mjz]

پاسخ : اعترافگاه !

بچه که بودم تام و جری میدیدم جو گیر میشدم میرفتم واس خودم اداشونو در میاواردم.....

ی جاش بود گربهه دستش رو آهن داغ بودنمیفهمید بعد دستش یهو میسوخت میرفت دستشو میکرد تو آب......
چندبار دستم سوخت سر این صحنه ...سخت بود ولی انجامش دادم ...... ....

 

[ZAHRA!]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم ...
چند شب پيش ...رفتم مسواك بزنم ديدم...تو كشو خمير دندونا يك يك خمير دندون جديده...روشو نخوندم ...وقتي داشتم ميزدم ديدم روش نوشته:shaving cream!

 

[hamidreza96]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم نمیخواستم به بابام بگم تیزهوشان قبول شدم ولی قول لپ تاپ عقلمو از بین برده بود و رفتم گفتم ...

 

[sahere]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم توی مجلس عقد دختر داییم من یه طرف پارچه ی رو سر عروس و دوماد رو گرفتم و بعد از بله گفتن عروس پارچه رو جمع کردم
)منتظر بله ی داماد نموندم در واقع (

 

[ali.mashi]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم چند روز پیش شلواره مدرسه رو هنگام سعی در آموزش gangnam style جر دادم هنوز هم ندوختمش
کلآ تا آخر سال با شلوار دیگه میرم
+
اعتراف میکنم امروز xoxoxo رو درک کردم که ینی چی """""

 

[z.n1994]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف میکنم
دبیر ادبیاتمون(اقای صمندر.مشهدیا میشناسنش.میدونن چجوریه) گفت بهترین زمان عمر کیه؟
من پیگیر و با اعتماد به نفس میگفتم صبحا!!
هی دوباره میپرسید.همه میگفتم دوران جوانی من میگفتم صبح!!!
آخه چرا؟!

اعتراف می نمایم که همیشه ی خدا، "خانواده" رو "خوانواده" مینویسم بعد یادم میوفته "واو" نداره
نام و نام خوانوادگی !!!

من علاوه بر این اشتباه خاصم خواص مینویسم :)

× جنا : دو پست متوالی ترکیب شد . پست متوالی ندید .

 

[first amir]

پاسخ : اعترافگاه !


اعتراف كه زياده
مثلا رفتم دوغ ريختم تو شيشه شير داداشم ببينم چي ميشه

 

[M r . e n i a c]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم تا کلاس پنجم،تکنیکم تو شطرنج این بود که 2 حرکت مونده به مات، مهره ی وزیرم رو به کشتن بدم،حریف رو گول بزنم،حواسش

پرت شه بعد حرکت آخر رو برم ماتش کنم

یادمه این روش خیلی هم جواب میداد فقط حیف شد تکنیکم لو رفت عوض کردمش

 

[mehrnoosh kamali]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف می کنم جرئت اعتراف کردن خیلی چیزا رو ندارم!

اعتراف می کنم که دینیم رو تقریبا صفر شدم چون نمره منفی هم داشت!
باشناختی که از خودم دارم دینیم در حد یک انسان کافره!

× جنا : دو پست متوالی ترکیب شد . پست متوالی ندید .

 

[negin faqih]

پاسخ : اعترافگاه !

یمی از دوستام تو مسنجر همیشه پی.ام انگلیسی و جملات مفهومی میداد آخرش منوشت S2a .....
اعتراف میکنم فک میکردم s2a یه نویسنده است

*s2a یا همون sent to all

 

[paramore]

پاسخ : اعترافگاه !

اعتراف ميكنم هنوز بلد نيستم از خيابون رد شم