زويا پيرزاد

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sayna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
خب فكر كنم اسم زويا پيرزاد رو اكثرا شنيده باشين .

زویا پیرزاد (زاده ۱۳۳۱ در آبادان-) نویسنده معاصر ارمنی‌تبار ایرانی است. او در سال ۱۳۸۰ با رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» جوایز مهمی همچون بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، كتاب سال وزارت ارشاد جمهوري اسلامي و لوح تقدیر جایزه ادبی یلدا را بدست آورد و با مجموعه داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» یکی از برندگان جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در سال ۱۳۷۶ و جایزه «کوریه انترناسیونال» در سال ۲۰۰۹ شد. وی از معدود نویسندگان ایرانی ست که تمام آثارش به فرانسوی ترجمه شده است

خب از آثارش هم ميشه به چراغ ها را من خاموش مي كنم ، سه كتاب و عادت مي كنيم اشاره كرد .

در ضمن خانم پيرزاد چندين اثر هم ترجمه كردن .

خب اينجا چند نفر از كاراي ايشون خوندن ؟
نظرتون راجع به نثر خانم پيرزاد چيه؟
به نظرتون چه نقدي بر كار هاي زوبا پيرزاد وارده ؟
و ... :د
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من خيلي سال پيش چراغ‌ها را من خاموش مي‌كنمُ تا آخراش خوندم اما نتونستم تموم كنم. اون موقع دوست داشتم كتابشُ، اما حوصله‌مُ سر مي‌برد. بعد از اون به‌خاطر ذهنيتي كه ازش داشتم ديگه طرف كتاباش نرفتم...
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من چراغ رو خاموش میکنم رو همین چند وقت پش خوندم...

خوب بود....

زندگی روزمره ی یه زن رو خیلی جالب نشون داده...

البته چون ارمنی بودن و کلا مال این زمان نبود یکم سخت بود برام درک ِ اون دوره...

ولی خوشم اومد... واقعا خوب میتونس خواننده رو نگه داره... در ع حال یه سری موضوع ِ روزمره رو روایت کنه...

یه لحن انتقادی ِ جالبی هم داشت... که من خیلی ازش لذت بردم...
 
پاسخ : زويا پيرزاد

چراغ ها رو من خاموش میکنم رو خوندم.نثر ساده ای داشت به نسبت و نکته ی مثبیت که داشت این بود که کتاب تمیزی بود.
کتاب شرح زندگی یه خانواده ی ارمنی و بهتره بگم دغدغه های زندگی از دیدگاه یه زن ارمنی قبل از انقلاب بود.جدا از جنبه ی شخصیش کتاب وجهه ی اجتماعی هم داشت به هر حال!
موضوع و نثر و هدف کتاب قابل درک و تامل بود.میتونم بگم خوندنش ارزش داشت.
جز این کتاب آشنایی دیگه ای با پیرزاد ندارم برای همین نمیتونم نظر دقیقی راجع بهش بدم ;D
 
پاسخ : زويا پيرزاد

چراغها را من خاموش می‌کنم :
خب محیطش که کاملن آشنا بود برای ِ من ؛ بوارده ُ بریم ُ اینا 8-^ شخصیت‌هاشم خیلی خیلی ملموس بودن برام . از آدمهایی بودن که تو آبادان هرروز میبینی دور و برت .
نثرشم خوب بود . شخصیت‌پردازی ُ ایناشم همینطور .
می‌ارزید به خوندنش در کل !
 
پاسخ : زويا پيرزاد

خب من هر سه كتاب زويا پيرزاد رو خوندم ، راجع به چراغ ها را من خاموش مي كنم ، با اين كه توي فضا و ايناش نبودم اما خيلي خوب دركش كردم . بر عكس ِ افروديت كه ميگه سخت بوده براش .

كلا فضاي داستاناش رو دوست دارم ، توي عادت مي كنيم هم همينجوره . بعد به قول درنا تميزه كتاباش .

سه كتابش جاي نقد زياد داره به جاي من ، مجموعه‌اي از داستاناي كوتاه پراكنده‌س . قابل قبوله اما نميشه بگيم خيلي خوب !

كسي جز چراغ ها را من خاموش مي كنم كتاب ديگه اي نخونده ازش؟:د
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من عادت میکنیم ـش رو هم خوندم . درباره ِ زندگی ِ سه نسل زن بود ؛ آرزو ُ مامانش ُ دخترش - آیه - .
فضاش خیلی خیلی ملموس بود . نثر ِ خوب . گره ها ُ شخصیت پردازیای ِ خوب .
کتاب ِ قابل ِ قبولی بود به قول ِ ساینا !
 
پاسخ : زويا پيرزاد

منم سه کتاب و چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیمُ خونده م خیلی وقت ِ پیش.
همه کس پسند نیست به نظرم.ولی من دوست داشتم.از اونجایی که بیشتر درباره روابط شخصیت هاش با هم دیگه س فک می کنم از اون کتابایی که مثلا چند سال دیگه بخونی احتمالا برداشت ِ متفاوتی داری،چیزای جدیدیُ متوجه میشی.
 
پاسخ : زويا پيرزاد

منم خوندم کتاباشو اون سه تا کتابش قشنگه ! طعم گس خرمالو اون داستانش که مال ازدواج یک دختر ارمنی با یک غیر ارمنیه رو خیلی دوس

دارم ! >:D<

راستش الان فهمیدم اصالتا ارمنیه :-" دیدم تو داستاناش ولی گفتم خب احتمالا دلش میخواسته ارمنی باشن شخصیتاش :-"

ولی در کل خوب بود ولی نه همه پسند
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من چراغ ها ... رو خوندم. حدودا 3 سال و نیم یا 4 سال پیش.
خوشم اومد. تا آخر هم خوندمش. زندگی روزمره و معمولی یک زن رو خیلی خوب نشون داده بود. و دلخوشی های اون زن.
دیگه ازش کتابی نخوندم اما فکر میکنم نویسنده بدی نیست.
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من چراغ ها را خاموش میکنم و عادت می کنیم رو خوندم. دوست داشتم فضایی که داستان تجسم میکرد واسم خیلی ملموس و دل نشین بود
 
پاسخ : زويا پيرزاد

به نظرتون چه عاملى باعث شده چراغها را من خاموش ميكنم انقد پرفروش بشه؟ نثر روان كتاب؟ موضوعى كه بهش پرداخته؟ كلاً چى؟ ;D
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من شخصا شخصیت‌پردازی‌ش رو خیلی دوست داشتم. یعنی چیزی که وادارم می‌کرد کتاب ُ ادامه بدم، شخصیت‌پردازی ِ خوبش بود. خیلی ملموس بودن شخصیت‌هاش؛ و چون داستان اصلا بر اساس شخصیت‌ها - و نه اتفاق‌ها - پیش می‌رفت نتیجه‌ی خوبی به دست اومده بود.
موضوعش هم خب، تا حدی می‌شه گفت جدید بود.
 
پاسخ : زويا پيرزاد

اوه چه قد با ارغوان موافقم!

شخصيت پردازيش خيلي خوبُ قوي بود.

شايد داستان حتي قوي نبود؛ ولي شخصيت ها انگار جلوت داشتن را ميرفتن.

اتفاق هلرم حيلي ملموس كنارِ هم چيده بود. كلا ملموس بود داستان.

انگار زويا پيرزاد داستانُ نمينويسه؛ زندگيش ميكنه.
 
پاسخ : زويا پيرزاد

ی جورایی با شخصیت های داستان احساس نزدیکی میکردم،هم زندگی های عادی رو ب تصویر کشیده بود ، هم نثرش روون بود {عادت میکنیم و چراغ ها را من خاموش میکنم }
خوب شخصیت پردازی کرده بود.
هرچند قصه ـش مهیج نبود و اینا ...
میشه گفت خسته کننده هم بود حتی .
ولی در کل کتابی بود ک دوست داشتمش . #درگير
+ باعث شد با ارمنی ها و عقایدشون ـم آشنا شم :د
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من همه ي آثار ايشون رو خوندم چراغ ها رو من خاموش مي كنم جالب بود سه كتاب يكم سنگين بود بخشي از زندگي رو نشون مي ده سر انجام نداره
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من کتاب ِ «عادت میکنیم» خوندم ازش [رمان] با کتاب ِ «مثل همه عصرها» [داستان کوتاه]
به نظرم بارزترین نکته ــش شخصیت پردازی ِ خوب ــشه؛چیزی که کتاباشُ برجسته میکنه همین شخصیت ــای ِ برجسته ــشه . مثلا تو عادت میکنیم؛ اومده بود یه جوری با ظرافت در طول ِ داستان دونه دونه شخصیّت ــا رو بهشون پرداخته بود که وقتی کتاب تموم میشد,میتونستی تک تک ِ شخصیّت ــا رو توصیف کنی _ با خصوصیات اخلاقیشون.

یه چیز دیگه؛ اومده بود اتّفاقای ِ روزمره [مثه پارک کردنِ ماشین] رو یه جوری نوشته بود که جذاب بود,درصورتیکه این چیزیه که هرروز داریم میبینیم! این داستان درآوردن ــِـش از تو زندگی ِ معمولی یکی دیگه از نکته های ِ خوب ِ کارش بود.

در کل نویسنده ای هست که با نثر ِ روونُ یه کم مغز [:د] ,شاهکار درست میکنه .
 
  • لایک
امتیازات: scare
پاسخ : زويا پيرزاد

به نظرم چیزی که کتاب های زویا پیرزاد رو محبوب کرده اینه که تصویری دقیق و جز به جز از زندگی ارائه میده که بر خلاف چیزی که ما تو فیلم های ایرانی یا خیلی از رمان های دیگه می بینیم خیلی به زندگی های ما نزدیک تره و در مواردی هم شاید نزدیک به زندگی که ما دوس داریم داشته باشیم .ما به راحتی مییتونیم خودمونیم رو در جایگاه شخصیت های داستان قرار بدیم و درکشون کنیم.
 
پاسخ : زويا پيرزاد

من هم این کتاب ها رو خوندم. به نظرم سه کتاب یکم خسته کننده بود چون ذهن آدمو درگیر داستان های مختلف میکرد. اما چراغ ها را من خاموش میکنم و عادت میکنیم به نظرم عالی بودن. دغدغه های یک زن و بعضا محدودیت ها و باید و نباید هاش رو به تصویر میکشید. حیف که یکم قدیمی هستند. کسی نمیدونه خانوم پیرزاد کار جدید چاپ میکنن یا نه؟؟؟؟؟
 
Back
بالا