افتادن اولین دندان!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Neg@r
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اولین دوندونمو موقعی که لق بود بزور کندمش اصن گریه نکردم و عوضش خوشحالم شدم که امشب میذارمش زیر بالشم و برام از اسمونا هدیه فرستاده میشه.....یادمه یک هفته زیر بالشم گذاشتمش دریغ از یه مورچه :))دیگ مامانم رفت برام ی چیز خرید که خیلی خوشحالم کنه
 
لق شده بود منم باهاش بازی میکردم تا این که اومدم شجاع بازی در بیارم نخ بستم بهش و ... چشتون روز بد نبینه خون اومد ها ولی خون اومد هیچی دیگه منم گذاشتمش زیر متکا که فرشته هه بیاد و پول بزاره که الانم که الانه تو متکا هستش ولی هیچ فرشته ای نیومده خخخخ :)):)):)):)):)):)):))

کلا جوگیر بودم دیه یه بارم با سوزن خیاطی زخم پامو بخیه کردم ولی خانواده فهمیدن قشنگ حالمو گرفتن :( :)):)):))
 
اولیشو یکی پیش دبستانی که بودم معلم کلاس اولیا تو مدرسه کندش (گفته بود هر وقت دندونت افتاد میزارم بیای تو کلاسم:D)

باحالترینشم متاسفانه قورت دادم;;)با همبرگر
بقیه شم خودم کندم با مسواک <:P
 
.
 
آخرین ویرایش:
اولینش بود فکر کنم
وقتی افتاد خیلی خوشحال شدم...شب گذاشتمش زیر بالشم
چون فکر میکردم فرشته خوب میاد و دندونم رو بر میداره و به جاش پول زیر بالشم میذاره
صبح که از خواب بیدار شدم...پول بود زیر بالشم...بسی خوشحال شدم در کل!:))
 
وای امان از دندونای شیری
بساطی داشتم من با اینا
هی باهاشون ور میرفتم تا خیلی زودتر از موعد کنده میشدن : ))
یادش بخیر اول دوم دبستان قیافه هممون با کلی دندون افتاده : )))
خلاصه اینکه اولیش اگه اشتباه نکنم موقع مسواک زدن افتاد
یکمم ترسیدم
بقیش دیگه یا کندم یا موقع گاز زدن کنده شد
یعنی فاجعه بود یه سیب گاز میزدی میدیدی ۵ تا دندون روش جا گذاشتی : ))
 
من اولیشو با ساندویچ همبرگر خوردم بعدا فهمیدم اون چیز سفتی ک با خیارشور و کلم قورت دادم دندونم بوده:))
 
من سر افتادن اولیش ماجرایی داشتما !! :))
به حدی میترسیدم از اینکه الان بیوفته چی میشه !!! .... یه شب دیگه به اوج لق بودن خودش رسید نه ناهار خوردم نه شام از ترس اینکه الان بیوفته :)) ....
حالا هر چی مامان بابام میگفتن ببین هیچی نمیشه این میوفته یکی دیگه جاش در میاد و فلان و بهمان !!....
خلاصه دیگه داشت گریم میگرفت که همون وقت بابام گفت پاشو ببرمت پیش شوهر عمم ( یعنی شوهر عمه من چون چند تا از دندوناشو کشیده بود ، مثلا بابام میخواست ببرم پیش اون تا بفهمم واقعا درد نداشت !!:)))
خلاصه رفتیم پیشش و بابامم و شوهر عمم داشتن میخندیدن بم که افتادن دندون اصلا درد نداره و این حرفا حالاا تو این وضعیت منم با نیم وجب قد فقط داشتم نگاشون میکردم و شر شر اشک میریختم !=)))
+ خودمم هنوز نمیدونم چرا اینقد میترسیدم ....
خلاصه یکم آروم شدم و برگشتیم خونه و شب که خواستم بخوابم از ترس اینکه شب نیوفته و بره تو کلوم دادم بابام کندش ! :))
 
کلاس اول داشتم ساندویچ میخوردم اونم بربری گاز زدم اما کنده نشد منم اعصابم خورد شد نون بربری رو کشیدم دیدم دندونمم باهاش اومد(دندونم ی ذره هم لق نبود) تا دوسال بربری نمی خوردم:D
اما عجیب ترین مدل دندون افتادنم به لطف یکی از بچه ها اتفاق افتاد
با یکی از دوستان دعوام شد اونم وسط دعوا که فقط حرف بود نامردی نکرد تق زد تو گوشم:(:(
دندم سالم و محکمم از تو دهنم پرت شد بیرون
اومده بود تو ابخوری دنبالم هر هر میخندید:|:|
 
یه شب به بابام گفتم دندون لقه. بابامم دندونمو کند:D به همین سادگی. بعدم هرچی اصرار کردم که بده بهم نگهش دارم، نداد.
بقیه دندونامو البته خودم کندم. و تا یه مدت نگهشون داشتم:-"
 
من کلا سه تا از دندونام لق شدن :|بقیه هم لق نمی شدن دندون پزشک کشید:|اولیم لق شد منم بهش دست نمی زدم و ازش می ترسیدم تا اینکه شوهر عمه ام کندش:D
 
چقد شجاع داریم اینجا
والا من انقد میترسیدم نه خودم میکندمشون نه میذاشتم کسی نزدیک بشه و بکندشون'_'
به رویه ی طبیعی و توی غذا خوردن و اینا می افتادن
 
من همه دندون هامو خودم کندم .
اینقدر باهاشون بازی میکردم تا لق بشن .
اولیش تو ی سیب گیر کرد وقتی داشتم سیب میخوردم :))
اول ابتدایی بودم . نصفش کنده شد بقیشو خودم کندم :دی
 
راجع به مرحله ی لق شدن اولین دندونم چیزی یادم نمیاد اما یادمه تابستون بعد کلاس اول با مامانم رفته بودم آرایشگاه وقتی برگشتیم گشنم بود یه موز برداشتم بخورم اولین گاز رو که زدم یه چیزی سفتی تو دهنم احساس کردم از دهنم بیرونش آوردم دیدم دندونمه اولش یه خرده ترسیدم اما وقتی دیدم مامانو بابام با دیدنش خندیدن و راجع بش توضیح دادن ترسم ریخت
 
چه همه یادشونه دندوناشونو!
من اولیشو اینارو دقیق یادم نیس، فقط اینو یادمه که وقتی یه دندون می افتاد اولش یکم خون میومد و یه مزه ی خاصی داشت. بعدشم با زبون جای دندون خالی رو لمس میکردی یه نرمی خاصی داشت:)) سرگرم کننده بود در کل
 
مال من یکیشون در دوران طفولیت خونه خالم با موم عسل کنده شد خوردمش :|
 
من وقتی اولین دندونم لق شد به کسی اجازه نمی دادم نزدیکم شه و یه روز به طور ناگهانی با صورت به زمین فرود امدم و خیلی شیک و مجلسی دندونم افتاد :D
 
یادمه قشنگ، دندونای جلوم دو تا با هم لق شده بودن. شب بود. به بابام گفتم بابا دندونم خیلی لقه. گفت بیا ببینمش؛ رفتم. ولی قبلش گفتم باید قول بدی نمیندازیشون. گفت پسرم شب خوب نیست دندون بندازی، فقط میخوام ببینم چقد لقه:)). من احمق ساده هم گول خوردم. لامصب اصلا چک نکرد ببینم لقن یا نه! آقا همون اول زد مثه گریدر زد دو تا رو با هم کند:((!
خلاصه اولی و دومی با هم درومدن:(:(:(
 
آخرین ویرایش:
ولی هیچی حس اینکه وسط کلاس میگفتی :

اقا اجازه دندونمون افتاده می تونیم بریم بیرون

نمیشه =P~=P~=P~
 
Back
بالا