• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

مه شید _ ۶۶۰۳

  • شروع کننده موضوع
  • #1

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
کتاب های خوانده شده:

1 دنیای سوفی / یوستین گوردر
2 راز فال ورق / یوستین گوردر
3 ربه کا / دافنه دوموریه
4 آه باران / فریدون مشیری
5 پیرمرد و دریا / ارنست همینگوی
6 سهراب کشی / بهرام بیضایی
7 خورشید را بیدار کنیم / ژوزه مائورو ده واسکونسلوس
8 عقاید یک دلقک / هاینریش بل
9 کلبه ی عمو تام / هریت بیچر استو
10 دختر پرتقالی / یوستین گوردر
11 خلاصه داستان ویس و رامین / اسماعیل حاکمی
12 انجمن شاعران مرده / ن.ه.کلاین بام
.
.
.

کتاب های در حال خواندن:

1 جان شیفته / رومن رولان
2 سمک عیار


کتاب های آینده:


1 آنا کارنینا / لئو تولستوی
2 نان و شراب / اینیاتسیو سیلونه
3 خشم و هیاهو / ویلیام فاکنر
 
  • شروع کننده موضوع
  • #2

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
مه شید_6603 / خلاصه داستان ویس و رامین، اسماعیل حاکمی

خلاصه داستان ویس و رامین / اسماعیل حاکمی

خب این کتاب همون جوری که مشخصه از اسمش، خلاصه ی داستان ِ منظوم ِ ویس و رامین، از فخرالدین اسعد گرگانیه!
از این جهت که خلاصه ـس، خیلی خوبه. کل داستان تقریبا تو حجم ِ 50-40 صفحه گفته شده.
تقریبا ازش خوشم اومد. به نظرم کلا این داستان (ینی ویسو رامین) جزو داستاناییه که حتما باید خوندشون
چون برعکس ِ داستانای دیگه مث ِ لیلی و مجنون و خسرو و شیرین و اینا، خیلی معروف نیست، اما شاید به اندازه ی اونا قشنگ باشه.
انگیزه ی خوندنش واسه درس ِ تو کتاب ادبیاتمون بود :D
دیگه نمیدونم چی باید درموردش بگم! ولی کلا خوب بود...
داستانشم اون جوری نیست که بتونم خلاصه ای، چیزی ازش بگم! ینی هرجوری بگم آخرش معلوم میشه :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
مه شید_ 6603 / راز فال ورق، یوستین گوردر

راز فال ورق / یوستین گوردر (ترجمه ی عباس مخبر)

خلاصه: کتاب راز فال ورق یه کتاب داستانی و فلسفیه. داستان یه پسریه که برای پیدا کردن مادرش همراه با پدرش میره به یونان
و تو این مسافرت یه اتفاقایی براش میفته که مسائل فلسفی در خلال ِ این اتفاقا مطرح میشه. بعد داستان میره تو یه محیط دیگه ای که
داستانی درمورد ِ ورق ها گفته میشه. ینی تو یه دنیایی که ورق ها جون میگیرن !

نظر ِ من: به نظر ِ من کتاب ِ قوی ای بود، حتی در حد ِ دنیای سوفی شاید. هم داستانش خیــــــلی برام جذاب بود، هم مسائل
ساده ی فلسفی ای که توش گفته میشد.

اینجا هم اون تیکه ایش رو که برام جالب بوده، گفتم!
انگیزه ی خوندنشم برام بیشتر به خاطر این بود که از دنیای سوفی که قبلا خونده بودم، خیلی خوشم اومده بود :)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

mahshid_f

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
909
امتیاز
5,940
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
روان شناسی
مه شید_ 6603 / انجمن شاعران مرده، ن.ه.کلاین بام

انجمن شاعران مرده / ن.ه.کلاین بام (ترجمه ی حمید خادمی)

خلاصه:
این کتاب داستان چن تا پسر دبیرستانی تو یه مدرسه شبانه روزیه که یه انجمنی تشکیل میدن به این اسم و معلم ادبیاتشون کلاً کمکشون میکنه. معلم ادبیاته خیلی شخصیت ِ خاصی داره و تاثیر زیادی میذاره رو زندگی بچه ها اما در نهایت همین تاثیر ها باعث یه سری اتفاقای بد میشه ...

نظرم: «انجمن شاعران مرده» یکی از جذاب ترین کتابای در طول ِ زندگیمه الان. واقعا عالی و جذاب بود. کمتر مواقعی برای من پیش میاد که بشینم سر یه کتابی و بی وقفه بخونمش، ولی سر ِ این کتاب اینجوری شدم.
با زبون ساده ای نوشته شده بود، طوریکه خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کردم. شخصیتها رو خیلی خوب شناختم و درک کردم.
تو نقطه های اوج داستان ( که اگر نمیدونید، نمیگم :D) آدم واقعا صحنه رو جلوی چشمش تصور میکنه و این در حالیه که من به شخصه فیلمش رو هم ندیدم و صرفاً جذابیت کتاب باعث میشد تک تک لحظات رو واسه خودم تجسم کنم.
موضوعش که زیر پا گذاشتن عادت ها و ایناس به نظرم یکی از دغدغه های جامعه ی امروز ِ خودمونه. اهمیت ندادن ِ پدر و مادر ها به علایق بچه هاشون چیزیه که همین الان تو جامعمون داره حس میشه و از همین نظر فکر میکنم تحلیل های روانشناسانه ی خوبی داشته باشه ...
شاید الان من یه کم جو گیر شدم و شاید خیلیم چیز خاصی نبود، ولی به هر حال همون سادگی و تا حدودی رئال بودن ِ داستان، واقعا عالی بود ...
و هم چنان میگم که اون جایی که یکیشون میمیره ( که نمیگم کی :-" :D) واقـــعا وحشتناکه ...
نظر ِ دیگه ای ندارم :D
 
بالا