جای زخم...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع sara J
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

sara J

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
210
امتیاز
1,042
نام مرکز سمپاد
فرز ۳
شهر
پایین مایینا (کرج)
مدال المپیاد
:|
جای زخم یه تاپیک دیگه که میدونم اگه قفل نشه خیلی بی طرفدار خواهد بود ;D =(( :-<
حالا من یه چیزی گفتم این کارو نکنید ;D
خاطرتون از بدترین جا های زخمتون ;;)
-که چرا به وجود اومد ;;)
-چه خاطره ایی ازش دارید :-/
 
پاسخ : جای زخم ...

من يه جاي زخم دارم يه كوچولو پايين تر از ابروم!
بچه كه بودم رفته بوديم خونه ي عموم اينا!
با پسر عموم تو اتاق بوديم داشتيم بازي ميكرديم و خوشحال و اينا ;D
بعد زن عموم صدامون كرد واسه ناهار!
باهم مسابقه گذاشتيم تا ميز ناهار خوري!
بعد من نميدونم چي شد يهويي با سر رفتم تو اُپن آشپزخونه قشنگ پاره شد سرم :))
فكر كنم پسر عموم از پشت يواشكي هولم داد :-?
 
پاسخ : جای زخم ...

من بالای ابروی راستم جای زخم دارم ;D

سه سالم که بود با خواهرم بازی می کردیم هر کی بیشتر هول بده ؛ ;))

بعد هولاش دادم تا نزدیکای پله رفت :> اونم هولم داد خوردم به پله :|

بعدشم گریه کرد خواهرم ! :( - پرو - رفتن واسه وسایل پزشکی خریدن غصه نخوره! :|

بدبخت تر از من دیدید؟ :|
 
پاسخ : جای زخم ...

خیلی وقت پیش بود
یادم نمیاد 81 یا 80

میرفتیم نقده(از شهرستانای آ.غ)
ک ماشینمون چپ شد
خدارو شکر فوتی نداشتیم
ولی....

بالای ابروی چپم یه یادگاری مونده
چون بردمون نقده امکانات کم بود بد بخیه زدن
جاش مونده
 
پاسخ : جای زخم ...

من روی پیشونیم یه زخم کوجولو دارم که الان دیگه زیاد دیده نمیشه؛ 4 - 5 ساله که بودم مامان بزرگم داغم کرده ;D


پ.ن : که این اصلا ثابت نمیکنه من بچه ی شری بودم ;D :-"
 
پاسخ : جای زخم ...

روى مچ دستم يه رد خيلى كوچولو هست، 8سالم كه بود دست كردم تو قفس خرگوش نازش كنم فك كردم ميخواد دستمو بخوره دستمو كشيدم به قفسش زخمى شد!!
مث اينه كه ناشيانه ميخواستم رگمو بزنم!
اين بزرگترينشه!! :o
 
پاسخ : جای زخم ...

من در زمان نی نی ایتم( ;D) مامانم به بابام میگه من 2 مین میرم حموم مراقب این بچه باش ;D بعد من سوار رو رو ئکم بودم بعد میفتم ازش ;D بعد بالای پلکم یه خط کوچولو افتاده که هنوزم هست ;D اینا همش به خاطر اینه که بابای من 2 مین مراقبم نبوده :| (اصن افسرده شدماااا ;)))
 
پاسخ : جای زخم ...

:-?همه ی زخمام خوب شده!
 
پاسخ : جای زخم ...

آها يادم اومد! يكى ديگم دارم تو سرم كه خب واسه موهام معلوم نميشه!
يه ماهم بوده داداشم نميدونم چيو زده تو سرم، سرم شكسته!!! ولي حيف نمردم!!
 
پاسخ : جای زخم ...

جای بخیه ام می شه دیگه؟ ;D
من یه جای بخیه روی پیشونیم دارم
دو سالم که بود ، سرم خورد به لبه ی پایینی در! ;D
بد دو تا بخیه خورد
تو نور که وایسم پیداس 8-^
 
پاسخ : جای زخم ...

من یک دایره کوچیک روی انگشت کوچیکه دستم هست که از شاهکارهای من با چسب حرارتی در کودکی مونده
 
پاسخ : جای زخم ...

اول دبستان بودم رفته بودم نوشابه بخرم واسه نهار ( از همون بچگی مستقل بودم ;D )
بعد باد میامد در خونمون داشت بسته میشد منم دوییدم و رو یه کپه خاک که واسه بنایی ریخته بودن سر خوردم و افتادم و ...
دیگه چیزی یادم نمیاد ;D
پای راستم از بالا تا پایین شکافت در حدی که به تاندون رسیده بود
اون موقع بلد نبودم به تعداد بخیه هام بشمرم ;D
هنوزم ردش به قوت خودش باقیست
 
پاسخ : جای زخم ...

هیچکس به خبرگی من در زخم شدن نمیرسه B-)افتخارم میکنم X_X
من یهدونه جای بخیه دارم کف دستم
یه بخیه 8 تایی کف پام
در دوران طفولیت یه بار رفته بودم تو دار قالیه بابا بزرگم بعد بالای ابروی راستم بخیه خودره
یه بارم حس پرواز بم دس داده بود احساس میکردم پرنده ام بعد از رو بالا پشته بوممون با چتر باروونی پریدم توجه خونمون ویلایی بود بعد پله داشت به بالا پشته بوم اونموقع هم دست چپم هم پای چپم شکست ;D
 
پاسخ : جای زخم ...

سارا، سارا!
میشه شکستگی هم بگیم؟؟ :-/
خوب من میگم ;D
خونه ی عمم اینا پله زیاد داشت بعدش منم این پله هارو عشقی میگذروندم ;D
یکی دوتا،یکی سه تا،یکی چهار تا و... :))
بعدش ی بار در همین راستا ی حرکت انجام دادم سه پله ای... ;))
دیگه پام پیش خورد و ترک... :-<
کلاس اول بودم تازه ;;)
ولی در کل کیف داد ;Dهمه رو گچ پام یادگاری مینوشتن.
زخمیم که موندگار باشه نداشتم.
 
پاسخ : جای زخم ...

آمادگی که میرفتم یه بار داشتیم تو حیاط میدویدیم، این شخص واسه من لنگ گرفت ( 12 ساله داره انکار میکنه خودش :-" ولی من یادمه :-" :-" ) پخش زمین شدم. زیر چونه ام پاره شد. بخیه کردم.

3 دبستان که بودم پارکینگ خونمون از اینا بود که یه سراشیبیه. داشتم با سرعت تمام مدویدم پایئن خوردم زمین زانوی راستم خورده بود لب یه چیز تیز پاره شد. در حدی که پامو که تا میکردم استخوان پام پیدا بوده ;D تو بیمارستان هم اول گفتن نمیشه بخیه کرد ولی بعد شد ;D

یه 2 ماه پیش هم یه جمعه شبی ساعت 2 نشسته بودم تو هال داشتم برنامه ریزی درسی میکردم بعد بلند شدم برم تو آشپزخونه روی سرامیکای خونه لیز خوردم با صورت اومدم رو زمین. بین هر دو تا سرامیکی هم یه فاصله 3-4 میلیمتری هست توش گچ میریزن انگار، یه تیکه بود این گچ ها دراومده بود بین دو تا سرامیک خالی بود من بینیم صاف خورد لب اونجا.
شب فکر کردیم چیزیش نیست فرداش فهمیدیم که یه چیزاییش هست ;D بخیه کردم باز

دیگه، بچه که بودم کلا با دویدن مشکل داشتم ( ;D ) همه اش میخوردم زمین آرنج ها و زانوهام زخم میشد ولی اونا جاش نمونده هیچکدوم
 
پاسخ : جای زخم ...

میتونم آخریش رو بگم... .
2-3 ماه پیش رافته بودم سالن پینگ پنگ... .
رفتم که تو نوبت یه میز وایستم... .
طرف یهو کوب زدنش گرفت... .جوری زد که علاوه بر ورم زخم هم شد... .
هنوز هم جاش هست... . ;D
 
پاسخ : جای زخم ...

ابتدایی که بودم داشتیم با فامیلا تو باغ فوتبال بازی میکردیم بعد من همینطوری داشتم بازی میکردم حواسم نبود کنار تنه ی درخت وایسادم :-"

یکی از اون ور صدا کرد بعد من یهو سرمو برگردوندم رفتم تو درخت :-"

بعد دیگه کلی گریه زاری و اینا :-"

الان جاش گوشه ی صورتم مث کک و مک مونده ;;)
 
پاسخ : جای زخم ...

اگه شکستگی هم حسابه من میگم :
من پای راستم در عرض 1 سال سه بار شکست (یا به قولی در رفت!). یه بار داشتم تکواندو تمرین میکردم محکم خورد به کنار تخت و ... ;D
بعد جاش انداختم، روز بعد از اینکه بازش کردم دوباره ورزش کردم و دوباره ... :-"
بعد اول تابستون دوباره یه اتفاقی افتاد که این دفعه کار به گچ گرفتن رسید و... :-"
بعد اولای مهر سر کوچه ی مدرسمون نزدیک بود ماشین بهم بزنه، عقب عقب رفتم افتادم تو جوب، دوباره همون پام در رفت و ... ;D
دیگه خلاصه ه این نتیجه رسیدم این پا دیگه واسه من پا نمیشه :-<
 
پاسخ : جای زخم ...

???ای وای من چقد خرم اینو یادم رفته بود:(حالا جای زخم که نیست ولی بازم یه بلاییه که سرم اومده اثرش مونده ;D)
2-3 سال پیش بود،پسردایی هام داشتن توسر وکله ی هم میزدن یکیشون بطری دلسترو پرت کرد طرف اون یکی.بعد این بطریه خورد به میزی که من جلوش نشسته بودم،کمونه کرد :o درش خورد قشنگ رو پل دماغم :|این شد که الان دماغم(حالا همون بینی :P)یه قوس بسیار زیبا داره ;D 8-^
 
پاسخ : جای زخم ...

دوم ِ دبستان یه بوق داشتم، یه تیکه از این لـِگو هام رفت توش گیر کرد!

با چاقو لیزری خواستم دربیارمش، انگشت ِ سبابه ی ِ دست ِ چپم ُ قشـنگ قطع کردم! به پوست ـم آویزون بود که نیـُفتاد!

دور تا دور ِ انگـُشت جای ِ بخیه ـس از اون موقع!

:|
 
Back
بالا