فرياد درد (لطفا نظر!)

[نی لوفر]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

فك كنم اين يه جوريه چون تو اوج سردرد گفتمش!

...
غرق هجوم سيل خاطره ها
زندگى در معرض فرسايش
عكس ماه بركه ى رويا
غرق در سيال آرامش
حس مرگ واقعيت ها
حس يك بيگانه ى تنها
زندگى خاموش شو از حس
زندگى حاصل يك منها
باقى تفريق حق زندگى
از سراب آدم خوشبخت
مى شود افسانه ى مثبت!
حاصلش شايد چو صفرى سخت!
تناقض و جدال ذهن خسته
درد چون چاقوى تيز و سرد
سبب اينها همان روياست
باز حس وحشى سردرد!

این خیلی قشنگه... مخصوصا اینجاش:
زندگی در معرض فرسایش (است)... ! اون شعر قبلیتم... من احساس میکنم... توصیف یک دیدار غمگینه!!

 

[fa.z]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

ممنون خودم اينو بيشتر دوس دارم:-)
اون كه كلى گفتمش واسه يه بار و اينا نيست!

 

[نيلوفر]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

اوا... من اونروز نظر گذاشته بودم... كوش؟!!!
اشكالي نداره...
شعر آخريت حس خوبي داشت... ولي وزن...!قافيه...

 

[fa.z]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

خيلى ممنون، اگه بگى كجاهاش خيلى عالى تر مى شه...:-)

 

[alma.h]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

ادامه بده خو! حوصله ام سر رفت ! یکم شعر بگو بخونم سرم گرم بشه دلم وا بشه !

 

[fa.z]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

اصن حسش نيست! تو هفته بعدى يكى يا دوتا مىذارم!

 

[stevendeljoo]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

من این ایرادو به ساحره هم گرفته بوده بوده ام(ماضی خیلی بعید)درست بنویس شعراتو
معلوم باشه شعر نوه(نوه؟)
هر جا سلسله مراتب داره زیر هم بنویس فاصله بده ی کم تنوع معنادار ایجاد کن

 

[fa.z]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

بلد نيستم!! چه جورى ينى؟!! مثال؟!!

 

[stevendeljoo]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

شعرای ساحره رو ببین
نه که من بهش گفتم....
الان خوب مینویسه
یا ثمین از اولم درست مینوشت

مثلا این باحال نیست
منم آرش سپاهی مرد آزاده به تنها تیر ترکش آزمون تلختان را اینک آماده
ولی:
منم آرش
سپاهی مرد آزاده
به تنها تیر ترکش
آزمون تلختان را
اینک آماده

تو شعر ی سری مراتب هست
به ترتین باید پیش رفت مثلا اول معرفی بعد توضیح بعد....
شیوه ی نوشتن مورد مهمی تو شعر عصر جدیده

 

[fa.z]

پاسخ : فرياد درد (لطفا نظر!)

بله ممنون فهميدم...