پاسخ : اردو
این داستان واقعیست ...
توی یه روز از سال ... توی یک ساعت هماهنگ ... توی یک مکان
2 دبیرستان ... یکی پسرونه و یکی دخترونه
دوست من و دوست دوست من
 
 
 
 
به جان خودم راست میگم
چشام زده بود بیرون
خلاصه کلی عکس گرفتم که توی همش یه پسر و دختر بودن که با فاصله چند متر ... به صورت عقب و جلو ... یعنی یکی توی بک گراند اون یکی
ولی واقعأ جالب بود ...
:) :) :)
				
			این داستان واقعیست ...
توی یه روز از سال ... توی یک ساعت هماهنگ ... توی یک مکان
2 دبیرستان ... یکی پسرونه و یکی دخترونه
دوست من و دوست دوست من
 
 
 
 
به جان خودم راست میگم
چشام زده بود بیرون
خلاصه کلی عکس گرفتم که توی همش یه پسر و دختر بودن که با فاصله چند متر ... به صورت عقب و جلو ... یعنی یکی توی بک گراند اون یکی
ولی واقعأ جالب بود ...
:) :) :)
	
    






 و چکارا که نکردیم 
 
)

 
سال اولم روز سه شنبه بردنمون بازدید شرکت نفت 
 بعد فکر کنین ساعت 2 تا4 بری پارک که هیچ ادمی پیدا نمیشه جز چندتا پسر لات ..... 
 
 
 



 


