
الان، غرور نداشتن چیز ِ بدیه؟به نقل از ninja :من هميشه وقتي بايکي دوست ميشم دوست دارم بهم خيلي محبت کنه!ازاينکه بابقيه هم باشه مشکلي برام نيست اماانتظاردارم بهم خيلي محبت کنيم!
سرهمينم جديدايه مشکل حادبرام پيش اومده!که بعضيايه جورايي به کمبودمحبت ربطش ميدن!
خيلي ذهنمومشغول کرده!کلااعصابموريخته بهم!
بعديه چيزي من حس ميکنم يه ذره غرورم تووجودم نيست...چيکارکنم؟

به نقل از ninja :نه!
فک نميکنم پايين ترم!امااصلاخودمم قبول ندارم!توي هيچ کاري!هيچ جايي!




خیلی غم انگیز بود برام واسه همین از حقم توی رفاقت گذشتم ، شایدم دارم لوسش می کنم ولی به نظرم تنها کاری که می تونیم بکنیم همینه !به نقل از ساقي :شايد براي شما هم اتفاق افتاده باشه كه:
يكي از افرادي كه خيلي دوسش داريد توي زندگيش احساس يه جور كمبود عاطفي كرده باشه.
و بعد شما دوست داشتيد كمكش كنيد يا به هر نحوي خواستيد اين كمبود رو براش جبران كنيد .
چه طوري اين كارو كرديد ؟ نتيجه اي هم داشته؟
اگر خودتون اين مشكل رو داشته باشيد از دوستاتون چه انتظاري داريد؟
فكر مي كنيد ما در اين شرايط در قبال دوستامون چه وظيفه اي داريم ؟