• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

نقد شعر-فیلم-نثر

وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

Sarina_ahm

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
717
امتیاز
5,265
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امين یکـــ
شهر
جَهــان / ٢
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
علوم پزشكى اصفهان
رشته دانشگاه
پزشكى
تلگرام
اینستاگرام
همونطور که میدونیم یکی از مهمترین قسمتهای ادبیات پارسی نقد و تحلیل شعر فیلم و نثره...
اگه موافق باشین هر چند وقت یکبار یه شعر یا یه نثر بذاریم همه بخونن و تفسیر یا نقدش کنن.اگه استقبال شد فیلم هم معرفی میشه.
بعد روی تفسیر و معنی باطنیش بحث بشه
فقط لطفا شعرا یا نثرایی بذارین که قابل بحث و به چالش کشیده شدن باشن :D

جای تاپیک اینجا نبود قفل
 

marlik

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
519
امتیاز
717
نام مرکز سمپاد
شهید صدوقی
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع - صنایع
پاسخ : نقد شعر-فیلم-نثر

یلدا

یلدا ؛ اغاز ِ تکانه ی زمستان است ُ انتهای ِ حساس ِ پاییز ؛ انقلاب است برای تغییر ، همیشه برای ِ تغییر های ِ ناهمگون نیاز به یک انقلاب است ، و نمی شود از این انقلاب گریخت چرا که این گریز ، ساختارهای ِ مرده را می سازد که نقصانی ست برای حرکت های ِ تکاملی و برای اهداف ان تغییر .
همه ی انقلاب ها خواه نا خواه ، با یک مبارزه برای صیانت ُ یا یک ایثار برای ِ تغییر همراه بوده اند . و شکست یا پیروزی ِ این جریان انقلابی ، ثبت می شود . نام می گیرد . محترم می شود . یاد بود می شود . گرامی داشته می شود .
و این رجحان ِ روشنی بر تاریکی ، این انتظار برای ِ دمیدن ِ سپیده ی امید ، برای پایدارتر شدن ِ روزها ، برای کوتاهی ِ سیاهی ها در باستان ِ ایران ِ جاودان ؛ یلدا نام گرفت .
مردم در یلدا ، دور ِ هم گرد می ایند تا در نقطه ی عطف ِ تغییر ، کنار ِ هم باشند . مردم در یلدا ، جشن می گیرند ، تا به خودشان بقبولانند که برای ِ رسیدن به سپیدی ، باید خوش اندیشید .
یلدا یک شب ِ ساده نیست . تنهایی در ان راه ندارد . و حتی تفسیر ِ فلسفی ِ سختی هم نمی خواهد . معادله ی سختی برای حل کردن نیست .
یلدا ، یعنی انتظار برای ِ روشنی ، برای ِ زایش ِ مجدد ِ خورشید ؛ یعنی دعا برای ِ همراه کردن ِ سرنوشت با این خواست ، یعنی ... یعنی امید ! همین !
این تکرار ِ مکرر ِ گفته ها ، تلنگر بود ؛ تاکید بود بر چیزهایی که در یلدا فراموش شده اند . بر ارزش هایی که پشت ِ سنت ها نهفته شده اند .
حضور ِ قلب برای ِ یک انقلاب درونی ، داشتن ِ امید ُ فتوای ِ شجاعت ، مولفه های ِ انقلاب فردی هستند . این انقلاب خواه معنوی ، خواه اجتماعی ، خواه تحصیلی و هر نوع ِ دیگر هم که باشد ؛ نیاز به مولفه ها و فراهم اوردن ِ ان ها هیچ منشا خارجی ندارد و هیچ پدیده ی اکتشافی نیست . معرفتی است .
دوم انکه ؛ اجتماعاتی که اهداف ِ مشترک دارند می توانند بستری مناسب برای ِ تقویت ِ اراده ها باشد . برای ِ دمیدن ِ امید ؛ با هم بودن بهتر است از تنها تاختن .
و در اخر ؛
یلدا ، رسالت ِ فراموش شده ای دارد به نام ِ تفکر ؛ تفکر در مصلحت ِ عناصر ِ موجود در این مراسم ، نو اندیشی در داده های ِ این مراسم ؛ و در نهایت یک انقلاب ِ فردی که شاید تکان دهنده ترین معادلات اجتماعی را به تساوی بکشد .



هر متنی قبل از چاپ شدن باید رفع عیب بشه اما این تو نشریه صنعتی شریف چاپ شد ، اما برای یادگیری خودم ، میخام که نقد و ویراستاری بشه

ممنون
 

androctonus

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
222
امتیاز
26
نام مرکز سمپاد
شهید سلطانی
شهر
کرج
دانشگاه
شهید بهشتی
رشته دانشگاه
ریاضی ِ محض
پاسخ : نقد شعر-فیلم-نثر

«مردم در یلدا ، دور ِ هم گرد می ایند تا در نقطه ی عطف ِ تغییر ، کنار ِ هم باشند .»
● پیش از نقطه، ویرگول، علامت ِ تعجب، علامت ِ سؤال، دونقطه، ... نباید فاصله بزنی.
«مردم در یلدا، دور ِ هم گرد می ایند تا در نقطه ی عطف ِ تغییر، کنار ِ هم باشند.»
● هر دو ویرگول زاید اند.
● بین ِ هر دو واژه باید فاصله باشه، و میان ِ واژه نباید فاصله بذاری. فعل‌های ِ ساده واژه‌هایي مستقل شمرده می‌شن: «نمی‌ایند» به جای ِ «نمی ایند».
● من هیچ منطقي برای ِ ننوشتن ِ نشانه‌ی ِ مد روی ِ الف ِ «نمی‌آیند» نمی‌یابم.
«مردم در یلدا دور ِ هم گرد می‌آیند تا در نقطه ی عطف ِ تغییر کنار ِ هم باشند.»
● در «نقطه ی عطف»، ی نقش‌نمای ِ اضافی نیست، که مصوت ِ e است. دو نکته: ی ِ میانجی از واژه‌ی ِ پیش از خود مستقل نیست، پس باید با نیم‌فاصله نوشته بشه؛ و این که علتي برای ِ ننوشتن ِ نقش‌نمای ِ اضافی نیست. این توضیح نیاز اه که: نقش‌نمای ِ اضافی واژه‌یي مستقل اه، ولی ی ِ میانجی حتا واج نیست. و اگه ی ِ میانجی رو در این ترکیب‌های ِ اضافی می‌نویسیم، به علت ِ یک‌دستی در خط اه. شما زماني می‌تونی ی ِ میانجی رو در ترکیب ِ «نقطه‌ی ِ عطف» ننویسی، که در «آشنای ِ من» هم ننویسی.
«مردم در یلدا دور ِ هم گرد می‌آیند تا در نقطه‌ی ِ عطف ِ تغییر کنار ِ هم باشند.»

«یلدا ؛ اغاز ِ تکانه ی زمستان است ُ انتهای ِ حساس ِ پاییز ؛ انقلاب است برای تغییر ، همیشه برای ِ تغییر های ِ ناهمگون نیاز به یک انقلاب است ، و نمی شود از این انقلاب گریخت چرا که این گریز ، ساختارهای ِ مرده را می سازد که نقصانی ست برای حرکت های ِ تکاملی و برای اهداف ان تغییر .»
● ...
● «اغاز ِ تکانه ی زمستان است ُ انتهای ِ حساس ِ پاییز»: نمونه‌یي از یک گرفتاری که دبیره‌ی ِ عربی مسبب‌ش اه. نویسه‌ی ِ واو در خط ِ ما نماینده‌ی ِ همه‌ی ِ این واج‌ها است: v ،u ،ö ،o؛ و گاهي نماینده‌ی ِ هیچ واجي نیست. به همین خاطر واژه‌ی ِ o ِ فارسی و واژه‌ی ِ va ِ عربی، که هم‌معنی هستند، شبیه به هم نوشته می‌شن. برای ِ پرهیز از اشتباه ِ این دو واژه چند کار می‌شه کرد. می‌شه از همزه‌ی ِ وصل ِ اویغوری سود جست: «ئو» برای ِ «o»، و «و» برای ِ «va». نکته‌ی ِ خنده‌دار این اه که در این روش واژه‌یي رو که 1 واج داره با 2 نویسه نشون می‌دیم، و واژه‌ی ِ 2واجی رو با 1 نویسه. البته برای ِ این خط چنین چیزي معمول اه. روش ِ دیگه، کاري اه که marlik کرده؛ که البته اگه از روش ِ پیش بدتر نباشه، بهتر نیست. اگه نقش‌نمای ِ اضافی رو در زنجیره‌ی ِ اصلی ِ حروف نمی‌نویسیم، نه به این خاطر اه که منقطي پشت‌ش اه، که چون عادت کرده‌ایم، و اگر نه بزرگ‌ترین مشکل ِ خط ِ کنونی ِ رسمی ِ فارسی همین اه. کار ِ دیگه‌یي که می‌شه کرد، کاري اه که اویغورها و کردها کرده‌اند: جدا کردن ِ واوهای ِ نایک‌سان: به کار بردن ِ 'ۆ' برای ِ o و 'ۋ' برای ِ v. اما ظاهرن پذیرفته‌ترین راه جدا نکردن ِ واژه‌ی ِ o ِ فارسی و واژه‌ی ِ va ِ عربی اه.
«یلدا؛ آغاز ِ تکانه‌ی ِ زمستان است و انتهای ِ حساس ِ پاییز؛ انقلاب است برای تغییر، همیشه برای ِ تغییرهای ِ ناهمگون نیاز به یک انقلاب است، و نمی‌شود از این انقلاب گریخت چرا که این گریز، ساختارهای ِ مرده را می‌سازد که نقصانی ست برای حرکت‌های ِ تکاملی و برای اهداف آن تغییر.»
● هرگز نباید میان ِ جمله نقطه‌ویرگول به کار برد. اساسن، باید با جای‌گزین ِ نقطه به جای ِ نقطه‌ویرگول در ساختار ِ جمله مشکلي به وجود نیاد.
● گذاشتن ِ ویرگول بین ِ نهاد و گزاره منطقی نیست؛ البته می‌شه این نقطه‌گذاری رو سبکی در نظر گرفت، ولی پیش‌نهاد نمی‌کنم.
● الف ِ «است»، همزه‌ی ِ وصل اه. اساسن این الف در فارسی هیچ وقت خونده نمی‌شه، مگر وقتي که از سکون می‌خوای شروع به حرف زدن کنی، که در این حالت هم همزه‌یي که تلفظ می‌شه واج نیست. اساسن در هر زبوني وقتي بخواهی از سکون مصوتي رو تلفظ کنی، در اثر ِ باز شدن ِ چاکنای، یک همزه تلفظ می‌شه. با همه‌ی ِ این تفاسیر منطقی نیست که الف ِ «است» رو بعد از مصوت بندازی.
«یلدا، آغاز ِ تکانه‌ی ِ زمستان است و انتهای ِ حساس ِ پاییز؛ انقلاب است برای تغییر؛ همیشه برای ِ تغییرهای ِ ناهمگون نیاز به یک انقلاب است، و نمی‌شود از این انقلاب گریخت، چرا که این گریز ساختارهای ِ مرده را می‌سازد که نقصانی است برای حرکت‌های ِ تکاملی و برای اهداف آن تغییر.»

ادامه داره...
 

حافظ

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
کاشان
دانشگاه
دانشگاه علوم-پزشكي تهران
رشته دانشگاه
طبابت
پاسخ : نقد شعر-فیلم-نثر

خيلي كلي گفته بود
اي كاش مصداقي هم آورده بود
البته اين نقد معنوي نبود
نظر بود صرفا
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا