ترس از مرگ

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع ibtkm
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

از مرگ می ترسید؟


  • رای‌دهندگان
    94
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از ستـاره :
من یه ماهیه توهم زدم که همین الان مامانم یا بابام میمیره ! نمیدونم چیکارش کنم! اصن قاتی کردم !

منم همچین حسیو دارم ! هر موقه میام خونه میبینم مامانم نیس تنها فکری که میکنم اینه که یکی مرده ... حالا این که فک کنم کی مرده بستگی به شرایط داره !

ولی اصلا برام فرقی نمیکنه بمیرم یا نه ! مرگ و زندگی دست خداس !
من از مرگ نمیترسم ... فقط الان خیلی زوده ! خیلی از کارام مونده ! ;D
 
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از pico :
خیلی واضحه ... عشق وابستگی زندگی امید ...

فقط یک لحظه از اینا دور شو تا بفهمی که نابودی خوبم هست ...
خوب،مگه منفعت بردن از اينا چه اشكالي داره؟مگه اين سودجو بودن يا دنياپرستي محسوب ميشه اگه آدم بخواد ا زچيزايي كه دوست داره و ازشون لذت ميبره دفاع كنه و اونا رو از نابودي حفظ كنه؟
من نظرم درباره ي زندگي(صرف نظر از اينكه كي اين دنيا و مارو به وجود آورده كه اصن يه بحث كاملا جداست)اينه كه زندگي يه فرصته(از نظر من )كوتاه هست كه به هر آدمي داده ميشه تا بياد و اين دنيا رو تجربه كنه.تا جايي كه ميتونه ازش درس بگيره و سعي كنه با وجود تمام مشكلاتي كه وجود داره ازش لذت ببره.چه بسا(چفد ادبي شد!)همين مشكلات باشن كه باعث شن آدم از دنيا لذت ببره.با اين تفكر(بازم تاكيد ميكنم اينا همه تفكرات منن!)فكر نميكنم اشكالي در دفاع از اين همه لذتي كه آدم ميتونه ببره وجود داشته باشه.داره؟
 
پاسخ : ترس از مرگ

خوب،مگه منفعت بردن از اينا چه اشكالي داره؟مگه اين سودجو بودن يا دنياپرستي محسوب ميشه اگه آدم بخواد ا زچيزايي كه دوست داره و ازشون لذت ميبره دفاع كنه و اونا رو از نابودي حفظ كنه؟
من نظرم درباره ي زندگي(صرف نظر از اينكه كي اين دنيا و مارو به وجود آورده كه اصن يه بحث كاملا جداست)اينه كه زندگي يه فرصته(از نظر من )كوتاه هست كه به هر آدمي داده ميشه تا بياد و اين دنيا رو تجربه كنه.تا جايي كه ميتونه ازش درس بگيره و سعي كنه با وجود تمام مشكلاتي كه وجود داره ازش لذت ببره.چه بسا(چفد ادبي شد!)همين مشكلات باشن كه باعث شن آدم از دنيا لذت ببره.با اين تفكر(بازم تاكيد ميكنم اينا همه تفكرات منن!)فكر نميكنم اشكالي در دفاع از اين همه لذتي كه آدم ميتونه ببره وجود داشته باشه.داره؟
شاید یکی این فرصتو نخواد! اجباری دارن می فرصتنش تو زندگی! اینکه یه فرصتیه که به همه داده میشه درسته اما خوب نمیشه یکیو محکوم به زندگی کردن بکنه! مگه از ما پرسیدن که می خواید زندگی کنید یا نه؟؟ زندگی برای کسایی که ازش ناامید و خسته ان اصلن ترس نداره! واسه اونایی که اینقدر بهش وابستن سخته و ترسناک! به نظرت این لذت هایی که میگی آدمو وابسته نمی کنه؟چرا میکنه بعد اون یارویی که همه وابستگیاش تو زندگیشه قطعن ترس داره مرگ!چون برای اون مرگ= از دست دادن تمام وابستگیاش! مثل اینه که یه معتادو از کراک جدا کنی مثلن!!!
 
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از روژین :
خوب،مگه منفعت بردن از اينا چه اشكالي داره؟مگه اين سودجو بودن يا دنياپرستي محسوب ميشه اگه آدم بخواد ا زچيزايي كه دوست داره و ازشون لذت ميبره دفاع كنه و اونا رو از نابودي حفظ كنه؟
من نظرم درباره ي زندگي(صرف نظر از اينكه كي اين دنيا و مارو به وجود آورده كه اصن يه بحث كاملا جداست)اينه كه زندگي يه فرصته(از نظر من )كوتاه هست كه به هر آدمي داده ميشه تا بياد و اين دنيا رو تجربه كنه.تا جايي كه ميتونه ازش درس بگيره و سعي كنه با وجود تمام مشكلاتي كه وجود داره ازش لذت ببره.چه بسا(چفد ادبي شد!)همين مشكلات باشن كه باعث شن آدم از دنيا لذت ببره.با اين تفكر(بازم تاكيد ميكنم اينا همه تفكرات منن!)فكر نميكنم اشكالي در دفاع از اين همه لذتي كه آدم ميتونه ببره وجود داشته باشه.داره؟

مسئله این نیست که منفعت ببری یا نه!
مسئله اینه اینایی که پیکو گفت باعث میشن تو تمایل به ادامه زندگی داشته باشی
حالا اگه اینا واست مهم نباشن، خیلی مشخصه که از مرگ نمی ترسی بلکه ترجیحش می دی به زندگی
 
پاسخ : ترس از مرگ

از نظر من مهمترین علت ترس از مرگ تار بودن اتفاقات بعدشه !
هیچکس نمیدونه قراره چی بشه !
وقتی میمیریم کجا میریم و چی در انتظارمونه !
انسان ذاتا از چیزی که ندونه عاقبتش چیه میترسه
 
پاسخ : ترس از مرگ

Hich kas az marg nemitarse.ma az gonahamo0n mitarsim.marg tavalode 2bare ensane...

هیچکس از مرگ نمیترسه.ما از گناهمون میترسیم. مرگ تولد دوباره انسانه...
 
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از sadlove :
Hich kas az marg nemitarse.ma az gonahamo0n mitarsim.marg tavalode 2bare ensane...

هیچکس از مرگ نمیترسه.ما از گناهمون میترسیم. مرگ تولد دوباره انسانه...

تو یه همیچین عقیده ای داری ! برای همین میگی کسی از مرگ نمیترسه . ولی کسی اگر اون نبود چی ؟ میدونیم که معنویات به صورت علمی قابل اثبات نیست و یه چیز قلبیه ! شاید همه مثل تو همچین عقیده ای نداشته باشن و به همین خاطر برای خیلی از کسانی که با تو هم عقیدند هم این مسئله پیش میاد : میترسم ازانکه بانگ آید روزی ، کی بیخبران راه نه آنست و نه این اینجاست که کار گره میخوره و آغاز ترس از مرگه !
تو تو این دنیا اعتقاد داشتی اگه این کارهارو بکنی بعد از مرگ به بهشت میری و یکی دیگه میگفته اگه یه سری کار بر خلاف نظر تو انجام بده میره بهشت ! پس اینجا شمادوتا در تقابل با همین و ممکنه برای هردوتون این ترس به وجود بیاد که آیا این راه درسته یا اون ؟ من بهشتی میشم یا اون ؟ اصلا بهشتی هست یا نه ؟ و صدها سوال دیگه که چون بیجواب مونده از فکر کردن بهش هم میترسیم ;)
 
  • لایک
امتیازات: Dizzy
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از MmAaHhSsAa :
شاید یکی این فرصتو نخواد! اجباری دارن می فرصتنش تو زندگی! اینکه یه فرصتیه که به همه داده میشه درسته اما خوب نمیشه یکیو محکوم به زندگی کردن بکنه! مگه از ما پرسیدن که می خواید زندگی کنید یا نه؟؟ زندگی برای کسایی که ازش ناامید و خسته ان اصلن ترس نداره! واسه اونایی که اینقدر بهش وابستن سخته و ترسناک! به نظرت این لذت هایی که میگی آدمو وابسته نمی کنه؟چرا میکنه بعد اون یارویی که همه وابستگیاش تو زندگیشه قطعن ترس داره مرگ!چون برای اون مرگ= از دست دادن تمام وابستگیاش! مثل اینه که یه معتادو از کراک جدا کنی مثلن!!!
ببينين.نظر من اينه كه هر كس در قبال اين فرصتي كه بهش داده شده مسئوله تا اونو به خوبي بشناسه و همه جانبه بررسيش كنه.اگر به اين نتيجه رسيد كه اين فرصتو نميخواد(و اگه با تمام وجودش به اين نتيجه رسيد)از نظر من خودكشي اشكالي نداره.شايد اون ميخواد از اين دنيا بره تا ببينه آيا بعدش فرصت بهتر و موقعيت مناسبتري گيرش مياد يا نه.
ام در مورد لذت ها.با وجود اينكه خيلي از ماها(من جمله خود من)به اين دنيا و چيزاي توش خيلي خيلي وابسته ايم.اما فكر ميكنم آدم ميتونه هم طوري زندگي كنه كه انگار هيچ وقت نميميره و هم طوري زندگي كنه كه امگار همين فردا ميميره.وابستگيهارو ميشه از بين برد،در كنار اينكه ازشون لذت هم ببري.واقعا اين ممكنه.به شرط اينكه آدم تو زندگي تكليفش با خودش روشن باشه.
 
پاسخ : ترس از مرگ

من دوست دارم تا زماني كه به آرزو هايم نرسيدم زنده باشم وهر وقت به آنها رسيدم بميرم!
اما نميتوانم تصور كنم كه بميرم!من ميترسم!!!
ميترسم!ميترسم !ميترسم!ميترسم!ميترسم !ميترسم!ميترسم!ميترسم !ميترسم!ميترسم!ميترسم !ميترسم!ميترسم!ميترسم !!ميترسم !ميترسم!!
 
پاسخ : ترس از مرگ

فکر نمیکنم کسی باشه که نترسه خب چون تجربه اول هرچیزی که یادت نباشه(شاید تناسخ!!) برای انسان ترس داره ادم میدونه دیگه نمیتونه به عنوان همون انسان برگرده چون تجربه ثابت کرده و این سخت و واهمه انگیزه.
 
پاسخ : ترس از مرگ

من که خیلی میترسم....
وقتی حالم بده دوست دارم بمیرم...برام مهم نیست برم جهنم یا بهشت فقط میخوام بمیرم..... :((
ولی اگه بخوام دروغ نگم یک جورایی به این دنیا وابستم...از این هم ناراحت نیستم... :P
 
پاسخ : ترس از مرگ

گاهی وقتا حس میکنم اگه همون لحظه بمیرم اصلن ناراحت نمیشم!........................................................یعنی حس بدبختیم به ترس غلبه میکنه...
 
پاسخ : ترس از مرگ

این حس که ادم دریه لحظه دوست داره بمیره مثله زمانیه که ادم عصبانی میشه و دست به یه کار اشتباهی میزنه اینجا هم یه ارزوی اشتباه و در تناقض با خواسته ها و ارزش های واقعیش براش بوجود میاد که اینم مثه اعصبانیت با اروم شدن جو از بین میره.
 
پاسخ : ترس از مرگ

انسان ها اینکه از مرگ میترسن یا نمیترسن رو فقط شعار میدن
مرگ یه زمونی به سراغ آدم میاد که فرصتی برای ترس نداره و فقط اعمالشه که در انتظارشه
در واقع انسان از مرگ نمیترسه از محاکمه و اعمال بعد اونه که میترسه و چون اون اعمال به اعمال گذشته ربط داشته
پس در واقع از گذشته خودش میترسه ( چی شد؟؟؟) ;D
 
پاسخ : ترس از مرگ

اتفاقا خیلی از اونایی که دنیای بعدم قبول ندارن میترسن. اصولا چیزی که انسان تجربه نکرده باشه سخته کسی نمیتونه تصوری داشته واسه همین میترسه.
 
  • لایک
امتیازات: Sajal
پاسخ : ترس از مرگ

راستی انسان نمیتونه با مردن موقت اون دنیا رو تجربه کنه؟؟؟
مثلا مثل فیلم خواب لیلا
اما یه مستند بود من دیدم یارو مرده بود رفته بود اون دنیا و برگشته بود تعریف میکرد حالا راست و دروغش با خودش. ^-^
 
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از Mohammadreza128 :
فکر نمیکنم کسی باشه که نترسه خب چون تجربه اول هرچیزی که یادت نباشه(شاید تناسخ!!) برای انسان ترس داره ادم میدونه دیگه نمیتونه به عنوان همون انسان برگرده چون تجربه ثابت کرده و این سخت و واهمه انگیزه.

ببین
برای مردن ترسی وجود نداره
اگه تو نخوای بمیری، قطعا از مردن می ترسی
ولی اگه بخوای بمیری و این مسئله اصلا هم هیجانی و لحظه ای نیست.منظورم اینه در همه لحظات ، مرگو به زندگی ترجیح میدی، قطعا هیچ ترسی از مردن نخواهی داشت
 
پاسخ : ترس از مرگ

به نقل از Mohammadreza128 :
این حس که ادم دریه لحظه دوست داره بمیره مثله زمانیه که ادم عصبانی میشه و دست به یه کار اشتباهی میزنه اینجا هم یه ارزوی اشتباه و در تناقض با خواسته ها و ارزش های واقعیش براش بوجود میاد که اینم مثه اعصبانیت با اروم شدن جو از بین میره.
ا
خب این پستم جواب اینو دادم بله موقع عصبانیم ادم امکان داره دست بکاری بزنه این هم لحظه ایه یعنی میخوام بگم هیچوقت برای کسی حس دایمی نمونه مگر حس پوچی.
 
پاسخ : ترس از مرگ

من نمیدونم چرا،ولی از مرگ خیلی نمیترسم!بیشتر یه جور حس کنجکاوی دارم!دوست دارم بدونم این چیزی که خیلیا ازش میترسن،چیه!بعلاوه،تجربه ی یه دنیای جدید میتونه جالب باشه...اگر هم دنیای بعدی در کار نبود،در نهایت از بین رفتم دیگه!شدم جزئی از طبیعت!شاید اینطوری فایده ام بیشتر باشه! ;D
 
پاسخ : ترس از مرگ

راستش من میترسم ! ;D
یه بار دوم ابتدایی بودم مرگ از بغل گوشم رد شد !
خیلی بد بوووووووووود !
کاش حداقل همون موقع که هیچ گناهی نداشتم میمردم :((
 
Back
بالا