• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

هاینریش بل

  • شروع کننده موضوع
  • #1

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,096
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
سلام
امیدوارم که حالتون خوب باشه :)
اینم از تاپیک دومین کتاب مطالعه ی گروهی ( از اولیش که اصلا استقبال نشد :-w) اینم از کتاب دوم : عقاید یک دلقک

یه معرفی نامه :
کتاب «عقايد يک دلقک» يکی از بهترين آثار هاينريش بل می‌باشد. هاينريش بل يک نويسنده‌ی آلمانی و برنده‌ی جايزه‌ی نوبل ادبيات در سال ١٩٧٢ بود. دوره‌ی جوانی وی مصادف با جنگ جهانی دوم بوده و به همين دليل آثارش به شدت تحت تاثير اين واقعيت قرار گرفته است. وی در اولين آثارش به شدت جنگ را مورد انتقاد قرار داده و سعی کرده است تجربيات تلخ دوران جنگ، ياس و نااميدی سربازها و بدبختی مردم، چه قبل از آن و چه بعد از آن را با بيانی احساسی به تصوير بکشد. به تدريج بل در آثارش به تجزيه و تحليل عواقب جنگ پرداخته و اغلب با ديد کاملاً منتقدانه به آلمان مدرن و ارزش‌های مادی‌گرايانه‌ی جامعه‌ی بعد از جنگ نگريسته است. کتاب عقايد يک دلقک وی هم در واقع تصويری از الگوهای رايج در جامعه‌ی آلمان مدرن است که به شدت ناخوش‌آيند و زشت نشان داده شده‌اند.

قهرمان اصلی داستان، «شنير»، دلقکی است که اکنون دوره‌ی بسيار سختی از زندگی‌اش را پشت سر می‌گذارد. پايش در آخرين اجرايی که داشته مجروح شده و به شدت نيز دچار مشکل مالی شده است. او که زمانی در حرفه‌ی خودش بی نظير بوده، اکنون تبديل به آدمی افسرده و غمگين شده که به قول خودش تنها يک راه حل مناسب برای فرار از اين وضعيت می‌شناسد و آن هم الکل است. «و دلقکی هم که به مشروب پناه ببرد، خيلی سريع تر از شيروانی‌ساز مست، سقوط خواهد کرد.»

و اما شروع اين بدبختی‌ها درست از زمانی است که معشوقه‌اش «ماری» او را ترک می‌کند. ماری که يک دختر مذهبی کاتوليک است، حدود پنج- شش سال پيش همراه با شنير از خانه فرار کرده و موجب تعجب و حيرت تمام دوستان کاتوليکش شده است. وی سرانجام به دليل کشش‌های مذهبی‌اش و با اصرار دوستانش ، شنير را رها می‌کند تا به جمع مذهبيون کاتوليک بپيوندد.

boll.jpg


شنير که الان در غم از دست دادن ماری به سر می‌برد، پس از اجرای ناموفق خود، به بن، يعنی منزلش برگشته است. وی که به شدت محتاج کمک می‌باشد، دفترچه‌ی تلفن خويش را باز می‌کند تا شايد بتواند کسی را پيدا کند و از او کمک بگيرد و همين دفترچه‌ی تلفن واسطه‌ی معرفی شخصيت‌های مختلف داستان می‌شود، که بيش‌تر اين شخصيت‌ها، کشيش‌های کاتوليک و از دوستان ماری می‌باشند. هاينريش بل در اين کتاب، به شدت مبلغين کاتوليک و نحوه‌ی ارشاد آن‌ها را مورد انتقاد قرار داده است. شايد بد نباشد قسمتی از اين انتقادات را که در قالب مکالمه‌ی تلفنی بين دلقک و اسقف می‌باشد با هم بخوانيم:

«... وقتی آدم وعظ‌های شما را گوش می‌دهد، خيال می‌کند که قلبی به بزرگی و پهنای بادبان دکل کشتی داريد، اما شما فقط می‌توانيد در سالن انتظار هتل‌ها پرسه بزنيد و مردم را فريب بدهيد. در حالی که من دارم جان می‌کنم و عرق می‌ريزم تا لقمه نانی دربياورم، شما با همسر من به گفتگو می‌پردازيد و بدون گوش دادن به حرف دل من، او را از راه به در می‌کنيد. به اين می‌گويند تزوير، ريا، حرکت ناصادقانه.... در کتاب شما حرف از آب زلال است، چرا سعی نمی‌کنيد به جای کنياک تقلبی از اين آب به مردم بدهيد...».

شنير علی‌رغم انتقاد شديدی که به کشيش‌ها دارد، آن‌ها را به عنوان انسان‌هايی که بر عقيده‌ی خويش راسخ هستند، به رسميت می‌شناسد، و زمانی هم که ماری به خاطر برخورد بعضی از دوستانش دچار سرخوردگی شده بود و ديگر به کليسا نمی‌رفت، شنير او را تشويق می‌کرد که به دنبال اعتقادش برود.

در آخر رمان هم، دلقک بيچاره‌ی نا اميد از کمک همه‌ی دوستان مذهبی به ظاهر مهربانش، مادر پول‌دار خسيسش، پدر و برادرش - که او هم به تازگی به خلعت کشيش‌های کاتوليک در آمده است- گيتارش را برمی‌دارد و به ايستگاه راه آهن می‌رود و در جايی که گمان می‌کند محل عبور ماری و نامزدش است، می‌نشيند، گيتار می‌زند و آواز می‌خواند تا مگر پولی به دست بياورد.
boll-2.jpg


هاينريش بل (Henrich Boell) در سال ١٩١٧ در شهر کلن آلمان به دنيا آمد. وی در دوره‌ی جنگ جهانی دوم در حدود ٦ سال در ارتش خدمت کرد و در پايان جنگ هم در زندان فرانسه اسير شد. بل غالب بر ٣٠ جلد کتاب نوشته است که تعدادی از آن‌ها به فارسی هم ترجمه شده است. از جمله‌ی آن‌ها علاوه بر «عقايد يک دلقک»، می‌توان به کتاب‌هايی چون «نان سال‌های سپری شده» ترجمه‌ی جاهد شاهنشاهی و «حتی يک کلمه هم نگفت» ترجمه‌ی حسين افشار نام برد.

اینم معرفی کتاب از سایت آدینه بوک
عقاید یک دلقک

قیمت پشت جلد: 67000 ریال
# تعداد صفحه: 356
# نشر: نشر چشمه (24 اسفند، 1388)
# شابک: 978-964-5571-76-2
# قطع کتاب: رقعی
# وزن: 800 گرم

9645571766.240.jpg


لینک خرید کتاب از آدینه بوک
از دادن پست تکی خطی و بدون بار فنی پرهیز کنید! چون حذف میشوند!


برای نقد بهتر کتاب ابتدا تاپیک http://www.sampadia.com/forum/index.php?topic=54758.0چگونه برای یک داستان نقد بنویسیم را مطالعه کنید (;

چگونه برای یک داستان نقد بنویسیم

_________________________________________________________________________________________

جان من جان من تو این تاپیک شرکت کنین :D
 

d3c0der2

مهمان
پاسخ : عقاید یک دلقک

خوب شما بايد بررسي كني كه علت اين كه اوليش مورد استقبال قرار نگرفت چيه !
از نظر من يكيش ميتونه زمان باشه !
الان سال تحصيلي هست و زياد زمان مناسبي نيست !
تابستون خيلي بهتره !
چون معمولا سمپادي ها سرشون خيلي شلوغه و درس هاي سنگيني دارند :) :)
 
  • لایک
امتیازات: Seti

محمد!

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
402
امتیاز
213
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی1 تهران
دانشگاه
شريف
رشته دانشگاه
مهندسي صنايع
پاسخ : عقاید یک دلقک

بله من کتابشو خوندم
واقعا تونسته برات زندگیشو تداعی کنه!
دتز پرفکت! (;
 

niloofar n

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
162
امتیاز
34
نام مرکز سمپاد
farzanegan1
شهر
mashhad
دانشگاه
????????
پاسخ : عقاید یک دلقک

کتابش قشنگه به نظر من خوب تونسته یه نوع جدید از عشقو واسه ادم به تصویر بکشه
 

settareh

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,720
امتیاز
3,907
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
پاسخ : عقاید یک دلقک

من تا نصفه های کتاب خوندم ، گذاشتم کنار !
این از نظر زمانی عجیب غریب بود ! یهو میپرید دیروز ، ده سال پیش، دو دیقه پیش ! :-? به خاطر همین قاتی پاتی شدن زمان های کتاب من خیلی جاهاشو نفهمیدم ! ترجیح دادم بقیش رو هم نخونم ! کلا هم نمیدونم اینا بر چه اساسی نوبل ادبیات میدن ، اون از " علف ها آواز میخوانند " مسخره ، اینم از این " عقاید یک دلقک " ! :D
 

hahaha

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
hahaha
شهر
بندر
پاسخ : عقاید یک دلقک

به نقل از King Dain II :
کسی نقد ادبی نخواست ولی درکشون از یه کتاب میشه اینکه مثلا کتاب خوبی بود؟!
ولله کتاب خدایی بود.
البته چاپ جدیدش ممیزی خورده؛ اما بازم خوبه، دوسش دارم.
کاری به ارزش ادبی و نقد و اینجوری چیزا ندارم، اساسا با نقد مشکل دارم، به نظرم جویدن لقمه‌س واسه یه نفر دیگه.
به شخصه سر بعضی جاهاش داشت گریه‌م میگرفت.
مضمون اصلیش تقابل عشق و عقل بود به نظرم، عقل بود که باعث شد دختره (اسمش یادم نیس، ماری(؟)) بره با اون یارو کاتولیکهو دلقک تنها بمونه و رو عشقش پا بزاره؛ فک نمیکرد آینده‌ای داشته باشه رابطش. اما دلقک اینجوری نبود.
از سیر پوچ‌گرایی و سیاهی و بدبختی زندگی دلقک واقعا خوشم اومد. خیلی فلاکت بار بود، اما واقعا نمیدونم چرا خیلی خوشم اومد.
کاملا درکش می‌کردم، با این که هیچ تجربه مشابهی نداشتم، شاید به خاطر قلم نویسنده بود.
در کل عالی.
 

Billy the kid

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
694
امتیاز
2,658
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 | آموزشگاه هنری میدیا
شهر
تهران.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
طراحی صنعتی
پاسخ : عقاید یک دلقک

سلام...
عقاید یک دلقک یه شاهکاره.... من وقتی برای ششمین بار خوندمش با خودم گفتم مگه می شه یه عوضی ای این انقد قشنگ کتاب بنویسه و یه داستانو تعریف کنه؟؟؟؟!!!!
یه نکته ای که من تو "عقاید ... " خیلی باهاش حال کردم این بود که اولای کتاب، هانس این دوست دخترش ماری رو هی لعنت می کرد.... ولی در طول داستان ( همیشه واسم سوال بوده که چرا در طول داستان نه در عرضش...!!) این نگاهش به تدریج عوض می شه و به ماری حق می ده که ترکش کنه ( بعد از اینکه اتفاقایی که افتاده رو مرور می کنه)..... این تغییر آروم آروم توی اتفاق می افته و این ویژگی کتاب تحسین بر انگیزه....
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : عقاید یک دلقک

خیلی خیلی عالی بود!

به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم وقتی خوندمش!

این که همش زمانو عوض میکرد خیلی دوس داشتم!

مثه یه خط بود که داشت نقطه نقطه پرش میکرد فقط جای اینکه مستقیم بره هی عقب جلو میرفت و خواننده رو با خودش میکشد و مشتاق تر میکرد!

آخرشم که خیــــــــــــــــــــــلی قشنگ تموم کرد...اینکه بازم همون کرم های خشک شده رو به صورتش مالید و خودشو شبیه مرده ها کرد خیلی دوس داشتم! عالی بود اصن!

بسه؟ تک خطی محسوب نمیشه؟ :D
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

سیاوش

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,667
امتیاز
6,096
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر- نرم افزار
اینستاگرام
پاسخ : عقاید یک دلقک

به نقل از ـــــتاره :
این از نظر زمانی عجیب غریب بود ! یهو میپرید دیروز ، ده سال پیش، دو دیقه پیش ! :-? به خاطر همین قاتی پاتی شدن زمان های کتاب من خیلی جاهاشو نفهمیدم ! ترجیح دادم بقیش رو هم نخونم ! کلا هم نمیدونم اینا بر چه اساسی نوبل ادبیات میدن ، اون از " علف ها آواز میخوانند " مسخره ، اینم از این " عقاید یک دلقک " ! :D
به نقل از afroDt :
این که همش زمانو عوض میکرد خیلی دوس داشتم!

مثه یه خط بود که داشت نقطه نقطه پرش میکرد فقط جای اینکه مستقیم بره هی عقب جلو میرفت و خواننده رو با خودش میکشد و مشتاق تر میکرد!
همون طور که میبینی این که زمان رو هی عوض میکرد اصلا هم بد نیست بلکه به نظر من هم خیلی خوبه و یه هیجان توی داستان میده. خوب البته با این کار ممکنه یه ذره خواننده گیج بشه ولی نه تا این حد که نفهمه :D
به نظر خود هم این که هی زمان تغییر میکرد از نقات قوتش بود نه ضعفش .
پ.ن : بقیه ی نظرمو بعد میگم .
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : هاینریش بل

آقا تو كودوم تاپيك بود كه من كلّي از عقايد يك دلقك بد گفته بودم توش ؟ كلِ حرفامُ پس ميگيرم . :D
خيلي كتاب قشنگيه ، بعضي جاهاش درهم ميشه ، مثلاً داره باباشُ نگا ميكنه ، يه ماجرا از بچگيش يادش مياد . وسط اون ماجرا ، برادرش هست و اون وسط مياد يه چيزي از اون ميگه و ... اما طوري نيست كه حرفايِ قبلي از ياد آدم بره .
خيلي لطيفه ، مخصوصاً مخصوصاً فصلاي آخرش . افكار شنير ، منُ نگران كرد كه نكنه خودمم ماليخوليايي باشم :-"
يه جاهايي اسماي زيادش اذيتم ميكرد ، اما نه اونقد .

كلاً ، خيلي خيلي خوشم اومد اين‌بار كه خوندم . فك كنم دوباره و سه‌باره عم برم سراغش !
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,146
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : هاینریش بل

کاملا ً حق میدم به اونایی که ازش خوششون نیومده ؛ چون کتاب ِ سختیه . [به شخصه دو بار پشت سر هم خوندمش که قضیه رو کامل فهمیدم :ی]
اونقدرهام که میگن درهم برهم نیست . یه خاطره ِ کوچیک میگه و میگذره ؛ که اونقدرها برام مشکل ایجاد نکرد .
شخصیتهاش یه کم زیاد بود البته . یکی دوبار اون اوایل قاطی کردم ولی بعدش دستم اومد .
یه مشکل ِ عظیمش ، ترجمه‌ش بود . ترجمه شریف لنکرانی . نخرید اون ترجمه رو به هیچ وجه ! فاجعه‌ست . جمله بندی ِ افتضاح ، کلمات ِ بیجا ، پاورقی های عظیمی که اگه نبودن مشکلی به وجود نمی اومد ، تایپش ... :/ .

همین دیگه :ی کلا ً خیلی کتاب ِ خوبی بود ؛ لایک سنگین بهش :ی
 

ibtkm

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,678
امتیاز
3,394
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از ارغوان اس. :
کاملا ً حق میدم به اونایی که ازش خوششون نیومده ؛ چون کتاب ِ سختیه . [به شخصه دو بار پشت سر هم خوندمش که قضیه رو کامل فهمیدم :ی]
اونقدرهام که میگن درهم برهم نیست . یه خاطره ِ کوچیک میگه و میگذره ؛ که اونقدرها برام مشکل ایجاد نکرد .
شخصیتهاش یه کم زیاد بود البته . یکی دوبار اون اوایل قاطی کردم ولی بعدش دستم اومد .
یه مشکل ِ عظیمش ، ترجمه‌ش بود . ترجمه شریف لنکرانی . نخرید اون ترجمه رو به هیچ وجه ! فاجعه‌ست . جمله بندی ِ افتضاح ، کلمات ِ بیجا ، پاورقی های عظیمی که اگه نبودن مشکلی به وجود نمی اومد ، تایپش ... :/ .

همین دیگه :ی کلا ً خیلی کتاب ِ خوبی بود ؛ لایک سنگین بهش :ی
اخه می‌دونید مشکل چیه؟ چون دیدم می‌گما. عقاید یک دلقک به درد هر کسی نمی‌خوره! یه حداقل سنی می‌خواد. مسلما سنین ۱۴ ۱۵ مناسب نیست و بیشتر از این می طلبه ...
 

N.M

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,605
امتیاز
13,361
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای دوره ۲۷ المپیاد ادبی
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
ادبیات فارسی
پاسخ : هاینریش بل

از چه نظر يعني مناسب نيس ؟
 

ibtkm

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,678
امتیاز
3,394
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از موعينيع² :
از چه نظر يعني مناسب نيس ؟
از نظر درک محتوا و چهارچوب کتاب.
البته بدیهیه که استثنا هم داره
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از پویا م :
اخه می‌دونید مشکل چیه؟ چون دیدم می‌گما. عقاید یک دلقک به درد هر کسی نمی‌خوره! یه حداقل سنی می‌خواد. مسلما سنین ۱۴ ۱۵ مناسب نیست و بیشتر از این می طلبه ...
موافق نیستم...

درسته که کتاب ِ سنگینیه و سن ما هنوز به درک کاملـش نرسیده...

ولی به نظر ِ من از اون کتابایی که تو هر سنی که بخونی یه چیزی ازش میفهمی... شاید کامل نفهمیم ما الان... ولی یه چیزایی در حد ِ شعورمون میفهمیم! :D

+ الان نرگس منو میزنه از اون جایی که اصلن از این کتاب خوشش نمیاد! :D

× نرگس : دو تا پست بالاترُ بخون ، حرفامُ پس گرفتم :-" دوسش دارم :-"""
 

ibtkm

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,678
امتیاز
3,394
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از afroDt :
موافق نیستم...

درسته که کتاب ِ سنگینیه و سن ما هنوز به درک کاملـش نرسیده...

ولی به نظر ِ من از اون کتابایی که تو هر سنی که بخونی یه چیزی ازش میفهمی... شاید کامل نفهمیم ما الان... ولی یه چیزایی در حد ِ شعورمون میفهمیم! :D

+ الان نرگس منو میزنه از اون جایی که اصلن از این کتاب خوشش نمیاد! :D
آره قبول دارم که آدم در هر مقطع سنی‌ی یک چیزی ازش می‌فهمه ولی مثلا فرض کنید یکی در سن زودهنگامی این کتابو می‌خونه و یه چیزایی می‌فهمه ولی در کل نظر مساعدی نسبت بهش نداره و خیلی اوقات می‌گه رسما چرت و پرت بود و وقتمو تلف کردم و ... و دیگه کلا سراغش نمی‌ره.
در حالیکه اگه موقع مناسب بخونتش، به جای اینکه یه ذره چیز ازش بفهمه و دیگه نخونتش، به مقدار زیاد و کافی درکش از محتوای کتاب می‌ره بالا.
منظورم اینه که زیاد فهمیدن خیلی بهتر از یه ذره فهمیدن هست. کافیه وقت کنه به سن مناسبش برسه.
 

afroDt

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
866
امتیاز
4,437
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهرانــــــــــ
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از پویا م :
آره قبول دارم که آدم در هر مقطع سنی‌ی یک چیزی ازش می‌فهمه ولی مثلا فرض کنید یکی در سن زودهنگامی این کتابو می‌خونه و یه چیزایی می‌فهمه ولی در کل نظر مساعدی نسبت بهش نداره و خیلی اوقات می‌گه رسما چرت و پرت بود و وقتمو تلف کردم و ... و دیگه کلا سراغش نمی‌ره.
در حالیکه اگه موقع مناسب بخونتش، به جای اینکه یه ذره چیز ازش بفهمه و دیگه نخونتش، به مقدار زیاد و کافی درکش از محتوای کتاب می‌ره بالا.
منظورم اینه که زیاد فهمیدن خیلی بهتر از یه ذره فهمیدن هست. کافیه وقت کنه به سن مناسبش برسه.
دقیقا میخاستم همین نکته رو تو پستم ذکر کنم ولی پشیمون شدم...

به نظر من از مثلا 15 سال به بالا باید این کتاب ُ خوند... تقریبا در مورده همه ی کتابا این صادقه البته...

از یه سنی این درک شرو میشه و میره بالا....
 

Arghavan S

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,191
امتیاز
17,146
نام مرکز سمپاد
---
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0
پاسخ : هاینریش بل

به نقل از پویا م :
آره قبول دارم که آدم در هر مقطع سنی‌ی یک چیزی ازش می‌فهمه ولی مثلا فرض کنید یکی در سن زودهنگامی این کتابو می‌خونه و یه چیزایی می‌فهمه ولی در کل نظر مساعدی نسبت بهش نداره و خیلی اوقات می‌گه رسما چرت و پرت بود و وقتمو تلف کردم و ... و دیگه کلا سراغش نمی‌ره.
در حالیکه اگه موقع مناسب بخونتش، به جای اینکه یه ذره چیز ازش بفهمه و دیگه نخونتش، به مقدار زیاد و کافی درکش از محتوای کتاب می‌ره بالا.
منظورم اینه که زیاد فهمیدن خیلی بهتر از یه ذره فهمیدن هست. کافیه وقت کنه به سن مناسبش برسه.

مطمئنا ً همین طوره ! کتاب سنگین و سختیه . مثلا ً کسی که ده سالگی بیاد این رو بخونه در نود درصد مواقع هیچی متوجه نمیشه و برای همیشه میگذارتش کنار ! اما فک میکنم همین چهارده پونزده سالگی اینا ممکنه طرف چیزی نفهمه از کتاب و قاطی کنه یا هرچی ؛ ولی صددرصد میفهمه که مناسب سنش نبوده و میذاره چند سال بعد ! یعنی اینجوری نیست که توی این سنّا ، آدم از یه کتابی زده بشه ُ اینا - لااقل در این حدی که میگین !
 
  • لایک
امتیازات: N.M

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,064
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : هاینریش بل

یه چیزی بگم؟ :D

هاینریش بُل با کلیسای آلمان خیلی مشکل داشته دیگه، تو کلّ عقاید یک دلقک هم اینو نشون می‌ده، دلیل مخالفتش این بود که فکر می‌کرد کلیسا باید قبل از شروع WWII جلوی هیتلر رو می‌گرفت چون توانایی و قدرتش رو داشت ولی در عوض سکوت کردن و برای همین هیتلر خیلی قوی شد و بعد هم حمله کردن به لهستان و شروع جنگ. برای همین انقدر کلیسای کاتولیک رو محکوم می‌کنه.
 

Luna H.

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
468
امتیاز
2,194
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبدکاووس
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
علوم پزشکی مازندران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : هاینریش بل

میشه یه کتاب خوب از این نویسنده به من معرفی کنید؟
من رفتم کتابفروشی گفتم یه کتاب بدید نویسنده ش آلمانی باشه
بهم یه کتاب داد نویسنده ش اوکراینی بود! :D
 
بالا