• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

قسمـت‌های جالـبِ کتـاب‌ها

Hecate

گُله
کنکوری 1403
ارسال‌ها
245
امتیاز
12,409
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
.-.
سال فارغ التحصیلی
1403
"تو دلش رو نداری اونی که می خوای بشی.به آدم هایی مثل من احتیاج داری. به ادم هایی احتیاج داری که بتونی اون انگشت صاحب مرده ات رو سمت شون بگیری و بگی: تقصیر اون بود."
دیباچه کتاب چون عاشق نفرت از منی
تونی منتانا در صورت زخمی
 

Amirseyf

Amiram
ارسال‌ها
22
امتیاز
292
نام مرکز سمپاد
اژه ای ۱
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
المپیاد زیست شرکت گردم قبول نشدم
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
داروسازی
بابا لنگ دراز عزیزم
بعضی آدم ها را نمی‌شود داشت
فقط می‌شود يک جور خاصی دوستشان داشت
بعضی آدم ها اصلا برای اين نيستند
که براي تو باشند يا تو برای آن ها ...
اين آدم ها حتي وقتي که ديگر نيستند هم در کنج دلت تا ابد يه جور خاص دوست داشته خواهند شد ...
 

.shadi.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
188
امتیاز
1,303
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
dk
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
مامان لاغر و قبراق بود ولی با در و دیوار خانه هم درگیر بود. به شیر آب دهن کجی می‌کرد و به قصابی که ازش گوشت می‌خرید مظنون بود. شاد بودن حکم لخت بودن را برایش داشت. از هر دو به یک اندازه احساس گناه می‌کرد. با اخم تسبیح می‌گرداند و با چهره رنج کشیده پیش خدا حاضر می‌شد. آدم‌های مظلوم را دوست داشت و تا وقتی که مظلوم باقی مانده بودند، به آن‌ها کمک می‌کرد.

رویای تبت
فریبا وفی
 

Mahdi_rs

وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ
ارسال‌ها
129
امتیاز
2,363
نام مرکز سمپاد
علامه
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
مرکز....
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
روزگاری پر از هیچ
یک جای این ادمیت می لنگد
برای اینکه یک ساعت با مردی بگذرانم، 350 فرانک سوییس می‌گیرم.
یک ساعت در واقع اغراق است. اگر در آوردن لباس‌ها را حساب نکنیم و تظاهر به محبت و صحبت درباره‌ی مسائل پیش پا افتاده و لباس پوشیدن را كنار بگذاریم، کل این مدت می‌شود یازده دقیقه رابطه‌ی جنسی.
یازده دقیقه ... !!!
دنیا دور چیزی می‌گردد که فقط یازده دقیقه طول می‌کشد!!
به خاطر این یازده دقیقه در یک روز 24 ساعته!!
(با این فرض که همه‌ی زن و شوهرها هر روز عشقبازی کنند، که مزخرف است و دروغ)، مردم ازدواج می‌کنند،‌خانواده تشکيل مي‌دهند، گريه‌ي بچه‌ها را تحمل مي‌کنند،مدام توضیح می‌دهند که چرا دیر آمده‌اند خانه،
به صد تا زن دیگر نگاه می‌کنند با این آرزو که با آن‌ها چرخی دور دریاچه‌ی ژنو بزنند،برای خودشان لباس‌های گران می‌خرند و برای زن‌هایشان لباس‌های گران‌تر،
به فاحشه‌ها پول می‌دهند تا جبران کمبودشان را در زندگی زناشویی‌شان بکنند
در حالی که اصلا نمی‌دانند این کمبود چیست؟!!
برای همین یازده دقیقه است که
صنعت عظیم لوازم ‌آرایش،
رژیم‌های غذایی،
باشگاه‌های ورزشی،
پورنوگرافی،
صنعت عطر و ادکلن،
بارها و کاباره ها،
فاحشه خانه ها،
صنایع مشروبات الکلی
و... قدرت می گیرند!!
و تازه وقتی مردها دور هم جمع می‌شوند، ‌
برخلاف تصور زن‌ها،
اصلاً راجع به زن‌ها حرف نمی‌زنند.
از کار و پول و ورزش حرف می‌زنند ... !!!
یک جای تمدن بشری ما ایراد اساسی دارد!!!
یک جای این "آدمیت" می لنگد!!
کتاب یازده دقیقه اثر پائولوکوئیلو
 

hadiso

این اکانت خاموش شد.
کنکوری 1403
ارسال‌ها
534
امتیاز
18,149
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1403
پاره ای لحظه‌ها چه کشنده‌اند. کاش می‌کشتند، نه، نمی‌کشند. کشنده‌اند. به دشنه‌ای آسوده‌ات نمی‌کنند. به دود عذاب، خفه‌ات نمی‌کنند. تا خفگی، تا مرز خفگی می‌کشانندت و همان جا نگاهت می‌دارند. چنان که انگار میان آتش و دود، حلق آویز مانده‌ای. سینه‌ات از دود داغ پر شده است و چشم‌هایت دو لختهٔ خون، در عذاب آتش می‌سوزد.
محمود دولت آبادی
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,745
امتیاز
40,359
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
منم دختر اژدها، منم عروس اژدها، منم مادر اژدها، نمی بینید؟


دنریس تارگرین، نغمه آتش و یخ، بازی تاج و تخت

شای جالب نباشه اما ماندگاره
 

متین.

کاربر غیرحرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
240
امتیاز
6,066
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1403
رام‌ترین نوع بی‌شعورها، بی‌شعورهای آب‌زیرکاهند. البته منظور این نیست که این نوع بی‌شعورها کم‌خطرتر از بقیه بی‌شعورهایند، بلکه منظور این است که زیاد به چشم نمی‌آیند. بی‌شعورهای آب‌زیرکاه با مشاهده واکنش جامعه نسبت به بی‌شعورهای تمام‌عیار ترجیح می‌دهند که پشت نقابی از مهربانی و خونسردی پنهان شوند، اما در عین حال همواره می‌دانند که چگونه این خنجر غلاف‌شده را به‌موقع بیرون بکشند و بدون اینکه هیچ‌کس تصورش را بکند، کار خودشان را بکنند.

کتاب بیشعوری
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,431
امتیاز
8,551
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
این نامه محمد علی شاه جالب هست:

خون جواب آزادی است، رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به استنطاق صاحب قران، رعیت را چه به فریاد حق طلبی!؟
ماییم که آبرو می دهیم، ماییم که مالک ایرانیم، ماییم!
رعیت غلط می کند اعتراض کند، غلط می کند مطالبه حق کند، غلط می کند دیوان مظالمه بخواهد، غلط می کند نظارت کند، غلط می کند قدرت ما را محدود کند، غلط می کند مشروطه بخواهد، غلط می کند خلاف روس تزاری باشد، غلط می کند دل باخته غرب باشد، غلط می کند متحصن در زاویه شاه عبدالعظیم شود، غلط می کند متحصن به سفارت خانه اجنبی شود..
غلط می کند ما را نخواهد!

به جهنم که نان ندارید. به جهنم کار ندارید. به جهنم سرپناه ندارید. به جهنم که آزادی ندارید. به جهنم که آب ندارید. به جهنم که جوانانمان درگیر افیون اند. به جهنم که زنان تن فروشی می کنند. به جهنم…
همین که سایه مان بر سر شما رعیت است کافی است!



محمد علی شاه

پ.ن:چه آشناست
 

saba.hjm

Olmazsa alışırız(:
ارسال‌ها
873
امتیاز
25,760
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
اگر در رابطه‌ای دلت گير افتاد حواست باشد دچار سوتفاهم عاشق بودن نشوی.
بعضی حس‌ها شبيه به عاشقی‌اند اما فرسنگ‌ها از عشق فاصله دارند.
احساس "ترسِ از دست دادن" همان سوتفاهم عاشقی‌ست.
گمان می‌كنی جانت به جانش وصل است و بی او روزگارت شكل ديگری‌ست.
آری روزگارت شكل ديگری ست اما نه به اين خاطر كه ديوانه‌ش هستی، فقط چون می‌دانی كسی شبيه به او را هرگز نخواهی يافت و وحشت می‌كنی.
از ترسِ از دست دادنش به خودت می‌افتی.
در احساس اوج می‌گيری ولی اين حس نامش چيز ديگری ست.
نگران خود بودن است.
خودخواهی ست.
سواستفاده‌گر بودن است.
اينكه با هزار مكافات نگهش می‌داری و حتی حاضر به ترک رفتارهای اشتباه‌ت نيستی، اينكه می‌گذارد می‌رود و تو به زمين و آسمان می‌زنی، برمی‌گردد و تو باز همان آدم سابقی، اين يعنی تو دچارش نيستی.
عاشق اگر باشی تغيير می‌كنی، متحول می‌شوی، چيزی جز او نمی‌بينی،
چيزی جز براي حالِ خوبِ او نمی‌خواهی.
از خود بريدن دارد.
از خودگذشتن دارد.
حتی در دوران دوری،
به او متعهد ماندن دارد.
متعهد بودن‌ها دارد.
متعهد بودن‌ها دارد...
اين‌كه با هر بار بالا و پايين شدن رابطه بيش‌تر به اين نتيجه برسی كه بايد دست از لجاجت و حاشيه برداری و حرمت احساست را نگه داری اين تازه اول راه‌ش است.
عاشقی سخت است جانم.
كار هر كسی نيست.
منم منم نمی‌شناسد.
دل می‌خواهد.
جسارت می‌خواهد.
چشم بر آدم‌های تازه بستن می‌خواهد.
چشم بر موقعيت‌های ناب بستن می‌خواهد.
دل می‌خواهد.
جرئت می‌خواهد.
بايد حسابی زندگی كرده باشی تا با جان و دل عاشق شدن را بپذيری.
بايد با فروتنی قبولش كنی.
اينی كه گرفتار می‌شوی و گمان می‌كنی كه عاشقی، اما در بحث و جدل از او نمی‌مانی، اينی كه تمام جوانب را می‌سنجی و سياست گذاری‌های رابطه را خوب بلدی، اين نامش عاشقی نيست.
تو در دامِ " ترسِ از دست دادن" گرفتار شده‌ای و خودت نمی‌دانی.
خودت را گول نزن، عاشقی كار هر كسی نيست.
اگر در دوران دوری، از او بهتری آمد و باز گرفتار بودی و دست رد به سينه‌ی ديگران زدی، عاشقی.
ولی اگر چون بهتر از اویی برايت نيست رهايش نمی‌كنی، بدان كه ادعای عشق عين نادانی ست.
اگر در دوران دوری می‌توانی وارد رابطه‌ای ديگر شوی و خيال می‌كنی كه هنوز گرفتاری، بدان كه فقط خيال می‌كنی هنوز گرفتاری!
همزاد عاشقی متعهد بودن است.
باور كنيم كه "دوست داشتن معمولی" و "ترسِ از دست دادن"، با "عاشقی" تفاوت دارد.
قصه‌ها را كه خوانده ايم.
مجنون و فرهاد را شنيده‌ايم.
زليخا را كه ديده‌ايم.
عاشقی گران است.
مُفتَش نكني


کتاب خیال بافی ها
نوشته : شیما سبحانی
 

saba.hjm

Olmazsa alışırız(:
ارسال‌ها
873
امتیاز
25,760
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
چیکار میکنی ، وقتی خوشحال کردن کسی که عاشقش هستی باعث شکسته شدن قلب خودت می شود ؟


من پیش از تو ، جوجو مویز
 
ارسال‌ها
68
امتیاز
1,727
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1402
مدال المپیاد
به مدال نرسیده ی شیمی:)
"در مقایسه با کل زندگی چند هفته و حتی چند ماه چه قدر مهم بود؟وقتی موفق شدی به زودی این لحظات پر استرس را فراموش میکنی"
حکایت آنکه دلسرد نشد
 
ارسال‌ها
3,981
امتیاز
32,244
نام مرکز سمپاد
فرزانگان امین
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1390
"مدتی بعد از رفتن تو بود که توی روزنامه‌ی محلی گزارشی خواندم که عنوانش این بود: «آیا به مراسم خاکسپاری من می‌آیی؟» درباره‌ی اینکه نسل جوان چه حسی درباره این جنگ دارد. یکی از پاسخ‌ها به خوبی به یادم مانده است: شاید من حتی از نصف این چیزهایی که دارد اتفاق می‌افتد سر در نمی آورم اما این را می‌دانم که همه این اتفاقات زیر سر احمق‌های پنجاه و چند سالی است که بی آن که جرأت کنند خودی نشان دهند پول های قلمبه می‌گیرند و با هلیکوپتر این ور و آن ور می‌روند. من هفده سالم است و می خواهم زندگی کنم. می خواهم بروم سینما، بروم کنار دریا. می خواهم راحت سفر کنم، کار کنم. دلم می‌خواهد به دوستم در صربستان تلفن کنم و حالش را بپرسم. اما نمی‌توانم. تلفن ها قطع شده. شاید بچه باشم و حرف‌هایم رقت انگیز به نظر برسد اما دلم نمی خواهد مثل برادر بزرگترم که حسابی دیوانه شده دائم مست کنم یا مثل خواهرم صبح تا شب قرص آرامبخش بخورم. این کارها به جایی نمی‌رسد. دلم می خواهد کار مفیدی بکنم اما حالا دیگر نمی توانم.
بعد حرفی به خبرنگاری که با او مصاحبه می کند می زند که به شدت مرا تحت تاثیر قرار می دهد: خوش به حالت که زنی شما فقط باید به مجروح‌ها کمک کنید. اما من باید بجنگم. به مراسم خاکسپاری من می آیی؟"

از کتاب بالکان اکسپرس- اسلاونکا دراکولیچ
 

saara

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
16
امتیاز
120
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شیراز و تهران
سال فارغ التحصیلی
1398
مدال المپیاد
زیست
رشته دانشگاه
پزشکی
اندوه ادم ها را تغیر نمی دهد . فقط شخصیت واقعی شان را پدیدار می کند
بخت پریشان - جان گرین

تنها یک چیز است که دسترسی به امید را غیرممکن می‌سازد: ترس از باخت.
کیمیاگر-پائولو کوئلیو

کارهای زیبا و شگفت انگیز، مادامی که در برابر چشمانی که می توانند آنها را ببینن وجود دارند و خود تاریخچه خود هستند، فقط زمانی که در حالی نابودی و در خطر از بین رفتن قرار دارند، آنگاه است که به آوازه راه می یابند.
سیلماریلیون-تالکین
 

.shadi.

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
188
امتیاز
1,303
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
dk
سال فارغ التحصیلی
95
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
[پدر]، بعضی وقتها که سرحال است، من و برادرم را صدا میزند. میخندد. دستش را روی سرم میگذارد و از این دستِ محکمِ مطمئن نیرویی مرموز وارد بدنم میشود و ته روحم رسوب میکند. نیرویی قدیمی، رسیده دست به دست از اجداد کهنسال، مثل امانتی مقدس، توشه راه برای روز مبادا، برای لحظه های تردید و يأس، برای ایام تاریک، برای بعد.

کتاب دو دنیا (مجموعه داستان های کوتاه)، نویسنده گلی ترقی. داستان پدر
 

Sety

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
627
امتیاز
15,278
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اسلامشهر
سال فارغ التحصیلی
1405
Being alone
and
feeling lonely
are
two different
things..​
کتاب: the words i wish i said
 

Scarlett

✷‿✷
ارسال‌ها
353
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1404
وقت آزاد باعث می شود ادم ها فکر کنند.تفکر باعث میشود مردم به شکل بیمارگونه ای متوجه خود شوند و در صورتی که بی نقص و بی چون و چرا نباشی، این در خود فرو رفتن منجر به افسردگی می‌شود.
جز از کل
 

Scarlett

✷‿✷
ارسال‌ها
353
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1404
ممکن است که من منکر چیزی باشم، ولی لزومی نمیبینم که ان را به لجن بکشم یا حق اعتقاد به ان را از دیگران سلب کنم.
کالیگولا آلبر کامو
 

Scarlett

✷‿✷
ارسال‌ها
353
امتیاز
6,085
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
-
سال فارغ التحصیلی
1404
من با استعداد بودم،یعنی هستم.بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنم و فکر میکنم می توانستم پیانیست بزرگی بشوم، یا یک چیز دیگر. ولی دست هام چکار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند،چک نوشته اند، بند کفش بسته اند، سیفون کشیده اند و غیره.دست هایم را حرام کرده ام.همینطور ذهنم را.
عامه پسند بوکفسکی
 
بالا