اشعار sayyed

[leila.gh]

پاسخ : خواب دیدم...(مثنوی)

جواب هر دوست البته کمی به نفع اضافه ی استعاری! هم میشه گفت رویاها به آب تشبیه شده که تو نهر جاریه(استعاره) و هم میشه گفت رویاها به یه نهر آب به صورت مستقل تشبیه شده(تشبیه) . استعاره اش دلچسبتره!
2. چنگ ماتم چه آرایه ای داره؟

یعنی نهر مثل خوابه ؟ خب من با خودم گفتم رویا مثل نهریه که اون ماجراههایی که پیش اومدن میشه آب های جاری توی نهر !
راستی شعرتو خیلی زیبا بود !
ما هم زمانی شاعر بودیم ولی الان کنکوری ی بیش نیستیم !

 

[f.m]

پاسخ : خواب دیدم...(مثنوی)

خب وقتی مدیر نیست شما چرا 5 دقیقهیکبار میای اسپم میدی؟!
شعرش زیادی غمگین بود
اصلا من نمیدونم چرا شعر یعنی غم همه شاعرا افسرده ان
فقط اصولا مثنوی اینقد کوتاه نیست
قطعه بود بهتر بود

 

[sayyed]

پاسخ : خواب دیدم...(مثنوی)

خب وقتی مدیر نیست شما چرا 5 دقیقهیکبار میای اسپم میدی؟!
شعرش زیادی غمگین بود
اصلا من نمیدونم چرا شعر یعنی غم همه شاعرا افسرده ان
فقط اصولا مثنوی اینقد کوتاه نیست
قطعه بود بهتر بود

اولا صبح هم که بود نیومد(از دیشب تا حالا میتونید پست ها رو بخونید!!) بعدش هم آدم واقعا کفرش می گیره که مدیر حتی نمی یاد پستا رو مرتب کنه چه برسه نظر هم بده!
مثنوی که فقط اون کتاب مولوی نیست که 18000 بیت باشه!
کلا شاعری با غم آمیخته اس!

 

[f.m]

پاسخ : جای من این جا نیست...

من منظور شعر رو نمیفهمم؟
الان از غم غربت هست؟

 

[parasto jooon]

پاسخ : جای من این جا نیست...

الهی........خیلی خوشگل بود...آفرین.....سید تو یه چیزی میشی به خدا......

 

[sayyed]

پاسخ : جای من این جا نیست...

من منظور شعر رو نمیفهمم؟
الان از غم غربت هست؟

موضوع شعر بیشتر هجرت و این که انسان بین دو جا سرگردان شده باشه است! این که هم این طرف دلت گیره هم اون طرف و نمی دونی کجا باید ریشه بدوانی

الهی........خیلی خوشگل بود...آفرین.....سید تو یه چیزی میشی به خدا......

ممنان!البته ترشی نخورم یه چیزی میشم!!

 

[parasto jooon]

پاسخ : جای من این جا نیست...

نمی دونم چرا اما یاد شعر سهراب افتادم.....

اهل كاشانم، اما
شهر من كاشان نيست.
شهر من گم شده است.
من با تاب ، من با تب
خانه اي در طرف ديگر شب ساخته ام.
من در اين خانه به گم نامي نمناك علف نزديكم.
من صداي نفس باغچه را مي شنوم.
و صداي ظلمت را ، وقتي از برگي مي ريزد.

 

[منا]

پاسخ : جای من این جا نیست...

از کیه؟ اون زیر امضام رو ندیدی؟! از خودمه بابا!!

شاعر خوبی می شی

 

[sayyed]

پاسخ : جای من این جا نیست...

شاعر خوبی می شی

با این شعرهای دست پا شکسته نه! شاعر شدن با شعر گفتن از زمین تا زیرزمین توفیر داره!

 

[silence]

پاسخ : جای من این جا نیست...

شعرات زیبا هستن ولی به نظرم کمی بیش از حد ساده هستن و کمتر آرایه های قوی یا فضاهای شاعرانه توشون دیده می شه.
درضمن مفهوم بعضی قسمت ها رو درک نمی کنم. مثلا: "ز تماشاگه راز آمده ام"؟ تماشاگه راز کجاست که تو ازش اومدی؟ این عبارت هیچ تصور و مفهومی رو غیر از همون شعر حافظ به ذهن من متنقل نمی کنه.

 

[sayyed]

پاسخ : جای من این جا نیست...

شعرات زیبا هستن ولی به نظرم کمی بیش از حد ساده هستن و کمتر آرایه های قوی یا فضاهای شاعرانه توشون دیده می شه.
درضمن مفهوم بعضی قسمت ها رو درک نمی کنم. مثلا: "ز تماشاگه راز آمده ام"؟ تماشاگه راز کجاست که تو ازش اومدی؟ این عبارت هیچ تصور و مفهومی رو غیر از همون شعر حافظ به ذهن من متنقل نمی کنه.

ساده نویسی هم هنری است! (واسه خودم نوشابه باز میکنما!)
تماشاگه راز به نظر من یه ترکیب پارادوکسیکاله! این که راز ها رو به تماشا گذاشتن! یعنی اون جا که من ازش اومدم این قدر با جاهای دیگه فرق می کنه که رازهاشون رو به جای پنهان کردن به تماشای عموم میذارن!

 

[marlik]

پاسخ : جای من این جا نیست...

شعرات زیبا هستن ولی به نظرم کمی بیش از حد ساده هستن و کمتر آرایه های قوی یا فضاهای شاعرانه توشون دیده می شه.
درضمن مفهوم بعضی قسمت ها رو درک نمی کنم. مثلا: "ز تماشاگه راز آمده ام"؟ تماشاگه راز کجاست که تو ازش اومدی؟ این عبارت هیچ تصور و مفهومی رو غیر از همون شعر حافظ به ذهن من متنقل نمی کنه.

+ (این مثبت ینی این مطلب نیز افزوده میشود )

من نمیتونم مفهوم ِ عرفانی ِ خاصی درک کنم

یا اینکه مقصد ِ کجاست تو این کلمات

یا اینکه مقصود این کلمات کجاست

شاید اشکال از من باشه ؛ اما فک میکنم با کلمات فقط بازی شده ...

 

[85050093]

پاسخ : جای من این جا نیست...

از کجا آمده ام آمدن بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مثل این شعر بود اما خیلی بی هدف تر از این.بازی با کلمه است.حرف دل رو راست و صاف نمیزنه

 

[نسیم]

پاسخ : جای من این جا نیست...

چرا جای من اینجا نیستِ آخر سوالیه ؟ شک کردی ؟
.
دنیای من آنجاست ،
آن دورِدورِ دور
آنجا که لبریز است
از اشک و مهر و نور
آنجا که یک نقطه
اندازه ی دنیاست
از گل جدا ماندن تنبیه آدم هاست ...

 

[sayyed]

پاسخ : جای من این جا نیست...

+ (این مثبت ینی این مطلب نیز افزوده میشود )

من نمیتونم مفهوم ِ عرفانی ِ خاصی درک کنم

یا اینکه مقصد ِ کجاست تو این کلمات

یا اینکه مقصود این کلمات کجاست

شاید اشکال از من باشه ؛ اما فک میکنم با کلمات فقط بازی شده ...

من اهل عرفان نیستم...

از کجا آمده ام آمدن بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مثل این شعر بود اما خیلی بی هدف تر از این.بازی با کلمه است.حرف دل رو راست و صاف نمیزنه

اصلا هم هم مضمون با اون شعر نیست

چرا جای من اینجا نیستِ آخر سوالیه ؟ شک کردی ؟
.
دنیای من آنجاست ،
آن دورِدورِ دور
آنجا که لبریز است
از اشک و مهر و نور
آنجا که یک نقطه
اندازه ی دنیاست
از گل جدا ماندن تنبیه آدم هاست ...

من تو پستای قبلی هم گفتم که مضمون شعر غربت نیست، هجرته!!

 

[sayyed]

خواب دیدم...(نسخه ی دوم-کمی هم واقعیت)

بسم الله...

خواب من(کمی هم واقعیت!)

خواب دیدم بی کس و یاور شدم
بی می و بی ساقی و ساغر شدم

خواب دیدم بخت، روی از من گرفت
وین دل بشکسته از ماتم گرفت

خواب دیدم مرگ ساقی سررسید
نوبت بازی به خاکستر رسید

خواب دیدم مرگ خندان گشته است
بزم مان خالی ز رندان گشته است

خواب دیدم یوسف اندر چه بماند
کاروان عشق من در ره بماند

خواب دیدم عهد ها بشکسته است
دیو زشتی ها ز بندش، رسته است

خواب دیدم دست و پا آلوده ام
راه باطل تا به ته پیموده ام

خواب دیدم فخر بی اندازه بود
کبرومستی ها چه پرآوازه بود

خواب دیدم لیلی ام مجنون شده
قلب سردم از غمش پرخون شده

خواب دیدم می فروشم آه و سوز
می فروشم جلوه ی شب را به روز

خواب من! بشنو دمی آواز من
گر چه ظالم، خود تویی همراز من

این دیار هر چند در ظاهر خوش است
هر خوشش اندر دل خود ناخوش است!

sign = shm

23\6\1389

در سایه ی لطف الهی سر فراز باشید...

 

[Golnoosh]

پاسخ : خواب دیدم...(نسخه ی دوم-کمی هم واقعیت)


شعر خیلی خوبی بود و تا اونجایی که من با دقت خوندم نمیشد بهش ایراد گرفت
غیر از بیت آخر که قافیه تو 2 مصراع یکیه و فقط معکوس همن ( تا اونجایی که من اطلاع دارم این نوع قافیه ها قابل قبول نیست! :-[)
شما که در کل شعرتون بسیار عالی بود
اگه این یه تیکه رو هم درست کنید دیگه خیلی بهتره! (نصیحت کردنم بلد نیستم! )

 

[reza.cr]

پاسخ : خواب دیدم...(نسخه ی دوم-کمی هم واقعیت)

خیلی خوب بود فقط برا مثنوی یه خورده کمه

 

[Parpari]

پاسخ : خواب دیدم...(نسخه ی دوم-کمی هم واقعیت)

خیلی خوب بود
نسبت به شعرای قبلی واقعا بهتر بود
من خیلی ازش خوشم اومد

 

[sayyed]

پاسخ : خواب دیدم...(نسخه ی دوم-کمی هم واقعیت)

خیلی خوب بود فقط برا مثنوی یه خورده کمه

موافقم باهات! می تونستم یه ده پونزده بیت دیگه آه و ناله بهش اضاف کنم اما فکر کنم کوچک بودنه شعر هم گاهی لازمه!