


البته کوچیک بود پسره.
نمیدونم؛ کلاً اون حرکت یه مقدار عجیب بود! ولی صحنههای خوبی بودن همون صحنهها! :)
منم موافقم اگه اونا شاهین رونخوان خیلی بد تو روحیش تاثیر میذارهبه نقل از .mary. :من کلن طرفدار ماه عسل ـم ، این ـو میگم که نگین داری ایراد بیخودی میگیری.
قسمت اول برنامه دیشب ـو فاطمه خیلی خوب بود.
قسمت دوم ـم اینی که مامان بابای میلادو اوردن دوباره خیلی حرکت قشنگی بود.
ولی اگه واقعن بدون هماهنگی با مامان بابای میلاد شاهین ـو اورده باشن به نظر من کار خیلی خوبی نبود.
هر چه قدرم که این ـا آدم ـای خیلی خوبی باشن (که حتمـن هسن.) هر چه قدرم دنبال قبول کردن یه بچه بودن؛ اگه فقط 1 صدم درصدم احتمال داشته باشه که اون بچه پس داده بشه اتفاق خیلی وحشتناکی برا شاهین میفته.
حداقل باید با بابای میلاد قبلش هماهنگ میکردن که عکس العمل خانومش ـو بفهمه ...
+تاثیرگذاری برنامه دیشب فوق العاده بود.


)
در ضمن چیز دیگه ای که هست اینه که جو برنامه یه جو خودمونیه و اینطوری نیس که طرف بیاد بشینه بگه خب میفرمودین ...بله خواهش میکنم ...واینا (با لحن خاص خونده شن لطفا خیلی مودبانه
) مهمونارو که به زور نمیارن! اون خانوم خودش خواسته بود بیاد و اون حرفا رو بزنه.به نقل از deniz_nabege :احسان اصلا به اینده ادما فکر نمیکنه بعضی وقتا مثلا اون خانومی که معتاد بود اون یه بچه بود و همه دیگه مامان اونو شناختن که یه زمانی معتاد بوده بعدشم اون خانومه خودش گفت که توان بزرگ کردن یه بچه رو نداره خوب شاهین گناهش چیه؟من ناراحت شدم دیشب گناه اون بچه چیه که یه بار مامان بابای اصلیشو از دست داده الان هم بدون هماهنگی دادنش به یه خانواده دیگه
اونا خودشون دنبالش رفته بودن ولی چون میلاد رو داشتن بهشون بچه ندادن. بعدعلیخانی گفت الان چی حوصلشو دارین؟ اوناهم یادم نمیاد دقیقا چی گفتن ولی نگفتن که منصرف شده یم.
خصوصا سر اون آقای پدربزرگ چقدر خندیدیم
جالب بود برام 

البته واسه پسرا فک کنم نمونه ی بارز عذاب بود



