پاسخ : ماه عسل
عاغا هرکی با این آقای شیروالی زندگی کنه هیچوخ پیر نمیشه  

 اصن فوق العاده بود ! پیشنهاد : یه برنامه ساخته بشه هر شب بیارنش خاطرات جنگ رو تعریف کنه  B-)عالـــــــــی بود ...  

ممنون از بچه های ماه عسل واقعن و ممنون از احسان اجرا امشب عــــــــــــالی بود  :)
خلاصه : 
اول برنامه 2 نفر رو آورده بون که هردوشون اهوازی بوده و از حدود 13 سالگی رفته بودن جنگ و توی کربلای 4 (یا5 دقیقا نمیدونم 

 ) اسیر شده بودن . آقای شیروالی (با تشکر از پست بالا  

 ) بیشتر از خاطراتشون گفتن و اینکه چطور رفتن جنگ چطور گذشته و چطور اسیر شدن (پیشنهاد :حتمن حتمن دانلود کنید ببینیدش از دستش میدید  

 ) یه مقدار هم اون یکی آقا از خاطرات اسیر شدنشون گفتن.زمانی که این دو نفر توی بیمارستان عراقیا بودن یه آقایی(با یک فامیلی سخت  

 ) اونجا بودن که پاشون تیر خورده بوده.این آقا خوزستانی بودن و عربی رو خیلی عالی بلد بودن و از اونجایی که توی بیمارستان با دکترا و اینا عربی حرف میزدن اینا میفهمن که عرب زبانه و پاش رو به جای معالجه قطع میکنن  

 در قسمت دوم برنامه همون آقا رو آوردن و اینا همدیگرو دیدن و ...
یه داستان خیلی جالبی که امشب تعریف شد این بود که یه آدم بسیار بی خود و (به روایت خودشون) زبون نفهمی اونجا بوده که کلا بهش میگفتن یه گردان رو بزن سه تا گردان رو نفله میکرده  

 و همه رو با کابل میزده و شکنجه میداده و ... چند وقت پیش همون آقایی که پاشو قطع کرده بودن میبینتش که داشته تو بستان (یه جایی در جنوب ) با زنش گدایی میکرده  

 و اینه که میگن چوب خدا صدا نداره بعله  
