شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Admin2
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

بستنی آی بستنی!
میهن داره بستنی!
بستنی آی بستنی!
مامان می خوام بستنی!
بستنی عروسکی!
فرفریه یا یخمکی!
برای دوستام می خوام!
چون شعر می گن آبکی!

موضوع شهرت
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

جریان چیه؟ یکی یه موضوع میده نفر بعد راجع ب اون مینویسه؟!
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

شهرت دارم
شهرت دارم
می خوام برم شعر ببخونم
شعر بخونم شعر بخونم
شهرت من زیاده
شهرت من زیاده

:-" :-" :-"

موضوع بعد: عشق
به نقل از نگــین.خ :
جریان چیه؟ یکی یه موضوع میده نفر بعد راجع ب اون مینویسه؟!
اره
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

موضوع قهط بود
دخترای اینجا علاقه ی خاصی به عشق دارن
من فک میکنم بیشترین عاشق شدن
موضوع بعدی : دوچرخه
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

به نقل از <mir@li@> :
موضوع بعدی : دوچرخه
دوچرخه ای داشتم خوشکل بود
دزدیدنش ز دستم
دوریش برایم مشکله
کاشکی قفلش می کردم
ای خدا چی کار کنم چه جوری پیداش کنم
ای چه کنم وای چه کنم
چه جوری پیداش کنم
;D ;D ;) ;D ;D ( با تخلیص و تصرف )

موضوع بعدی : ساعت
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

ساعتی که گریان تورا دیدم ، آه کشیدم
و تا نزدیک ترین دریاچه سراسیمه زیر باران دویدم
ساعت من اما از دستم سر خورد و افتاد...
ساعت بیقرار من کنار پای تو جا ماند
که خندیدی و گفتی آخرین ذره از تو ، دلت را نشان داد
و نالیدم که ای کاش ساعت را ... اولین ذره از خودت را به من نمیدادی، آن روز
و اما تو... نفهمیدی که ذره ذره ی وجود ما... هنوز هم کنار جای پای تو ، درد میکشد!...


موضوع بعد : جوجه ! :دی
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

جوجه ی نوک طلایی
اسمش چیه؟ جیک جیکو
راه می ره اروم اروم
میره پیشه مامانش
خیلی هم بازیگوشه
دوست دارم جیک جیکو ;D

بعدی: ماشین
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

ماشین داشت میمرد
ماشین
تنها، بیصدا
خاطرات خانواده در اعماق مغزش میرقصیدند
روزی که به گاراژ دوست داشتنی پا گذاشت
هنوز یک روز هم نداشت
ماشین پیر شده
50 سال گذشته
و کارخانه ی ماشین سازی دوباره زایمان کرد!


موضوع بعدی : سه پایه !
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

بیاین بسرایین دیگه :دی
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

من سه پایه ای داشتم
خیلی دوسش میداشتم
از اول اونو نداشتم
بابام برام چوب آورد
مامانم برام میخ آورد
سه پایه رو درست کردیم
ازش استفاده کردیم
سه پایمون چه خوبه
چشم نخوره انشاا... ;D

اینترنت(ترجیها در مورد سرعت اینترنت ایران)
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

یاد باد آن روزگاران یاد باد
مینشستیم پای نت
تا که این صفحه بیاید بالا
مینشستیم لب جوی
گذران عمر رصد میکردیم !

مفهوم : این بس که سرعتش بالا بوده پاش پیر میشدن ! گرفتی !
بعدی : گاو
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

میروم روستا ، آنجا باز
پرده میگشایم از این همه راز

که آیا گاو، از دوشیده شدن خرسند بود؟
آخر او نمیدانست که مزرعه دار چه دلسنگ بود

گاو شیر میداد و میخندید
او با بردگی اش نمیجنگید

و من راز را کشف کردم
و نمیدانی چگونه تا آنجا سفر کردم

رازی در کار نبود، گاو بی گناه بود
قربانی ساطور، قربانی گاو بودن بود

گاو نیست و ما ماندیم در این دنیا
که هر کس به قدرت خود میزند خنیا...





یادم رفت بگم! موضوع بعدی :

خورشید !
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

اتل و متل یه خورشید
یه خورشید مهربون
اونجا میون آسمون
یه درسیه واس هممون
اون قدری میتابه به من
که میتابه به دشمنم
دیده بودی تا به حالا ؟
این همه بخششو یه جا ؟

بعدی : مادر
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

مادر من چه خوبه
مادر خوبو مهربون
مادر من می خواد بره خرید کنه
خرید کنه و خرید کنه!!
مادر مهربون
مهربون ترین مادره!!

بعدی: ماشین
 
شعر سه دقیقه ای

ماشین تکراریه :) تو همین صفحه بود!
یه موضوع جدید بده ;)
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

تکراری بود من میگم جامدادی !!!
موشیرامیشونه! :) جون خیلی شعرت خشگگگگل بود !!! اصن حال کردم باهاش ! ایییول !!! دست مریزاد !!!
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

خیلی مرسی فاطیما جان!!! :)
 
جامدادی(شعر سه دقیقه ای!)

جامدادی من اضافه وزن داشت... تو اما جامدادی ات کو؟!
مداد های من با رنگین کمان رقابت میکردند...تو اما مدادت کو؟!
تو میگفتی اینها که درس نمیشود...مدرسه باید رفت، و من مدرسه رفتم...
تو همسن من و من همسن تو... تو اما، مدرسه ات کو؟!

موضوع بعدی : طپش
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

قلب آقامون می تپید از جنگ
قلب آقامون پر طپش از جنگ
طپشی همچون طپش رنگ سبز ...

قالب شعر : سپید :دی
 
پاسخ : شعر 3 دقیقه ای خلاقانه !

مودم؟! :| این الان موضوع بعدیه؟!
 
Back
بالا