• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تقلب

تا حالا تقلب كرديد؟

  • بله

    رای‌ها: 1,450 94.3%
  • خير

    رای‌ها: 87 5.7%

  • رای‌دهندگان
    1,537

YaSm!nA

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
281
امتیاز
1,717
نام مرکز سمپاد
فرزانگان حکیم زاده
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
98
تلگرام
پاسخ : خاطرات سوتی‌ها

تو سال تحصیلی پارسال...
سر کلاس دینی:
دبیر بعد از سه ساعت توضیح دادن و سر و کله زدن با ما که تقلب کردن کار خوبی نیست!!

دبیر دینی: خب بچه ها...قانع شدین دیگه!!!پس تقلب کار حرومیه!!
من : ( خیلی متواضعانه) خانوم اجازه؟
دبیر :بگو
من : حضرت محمد (ص) فرمودند : مسلمان نیست!! انسان مسلمانی که ناله و درخواست مسلمانی را بشنود و به او پاسخ ندهد!!!
بچه ها : <D= <D=
دبیر: :)) اون شرایط داره...
من: چه شرایطی؟؟
دبیر : مثلا یه بار تو دانشگاه امتحان پایان ترم داشتیم...بعد یکی از پسرای کلاس بهم گفت که درسو اشتباهی خونده!! منم وقتی امتحانم تموم شد برگه اونو گرفتم و سوالا رو براش جواب دادم
ما : :O :O
دوستم : خب ینی اگه من مبحث یه امتحانو اشتباه بخونم برگمو بدم بغل دستیم واسم جواب بده درسته؟
دبیر: :-?
ما : :))

حکم : تقلب آزاد <D=
 

Diyar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
514
امتیاز
1,489
نام مرکز سمپاد
shahid beheshti
شهر
بجنورد
پاسخ : تقلب

من به بهانه ی دستشویی به دوستام زنگ میزنم جوابارو میپرسم البته درسای حفظی :))
 

migmig109

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
583
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
krmn
پاسخ : تقلب

تو دانشگاه :-" استاد مبانیمون قرار شده بود مید ترم رو تو کلاس بگیره بعد اون روز خیلی دیر اومد سرکلاس و بچه ها هم هماهنگ کرده بودن که کی با کی تقلب کنه و یه پسر اصفهانیه بود تو کلاس که برنامه نویسبش از هممون بهتر بود جونم واستون بگه که این پسره قرار شد ته کلاس بشینه و بنویسه رو چند تا کاغذ جوابا رو به بعضی از دخترا بده :)) بعد منم خیلی مغرورم ینی حاضر بودم صفر بگیرم ولی ازش تقلب نخوام :-" خلاصه استاده اومد سر کلاس بعد کلا بچه ها رو جا به جا کرد و پسره رو عهد گذاشت کنار ما :-" البته یه صندلی بینمون بود :-" دیگه قیافه ی دخترا خیلی خنده دار بود که لجشون در اومده بود :)) بعد من رو می کردم به دخترا اینجور بودم :> بعد اصن بگین به پسره محل گذاشتم نذاشتم :-" استاد برگه ها رو پخش کرد و امتحان آغاز شد :D نامرد 4 تا سوال بیشتر نداده بود و بارما بیداد می کرد :| منم که طبق معمول یوف بودم ;;) هیچی بلد نبودم ;;) :D دیگه این غرور رو گذاشتیم کنار و دست به دومن پسره گشتیم :D بعد هی زیر چشمی میدیدم داره رو چند تا کاغذ کوچیکی که روی صندلی بینمون هست یه چیزایی می نویسه :-" منم به سرم زد یه برگه رو بر دارم که از فلاکت نجات پیدا کنم :-" از اونچایی که شانس تخمی من همیشه و همه جا در کنارمه ;;) :-" برگه ای که بر داشتم خالی بود :)) اصن خودمم خندم گرفته بود :)) بعد برگه رو گذاشتیم سر جاش پسره مات و مبهوت به من خیره شده بود که من دارم چیکار می کنم :)) بعد فهمید جریان چیه حالا ازم می خواست بپرسه جواب کدوم سوالو می خوام :-" منم روم نمیش بگم همه سوالا :)) دیگه گفتیم یه برگه دیگه برداریم از رو صنلی کنارش که بازم این شانس عزیز ما یقه مونو گرفته بودو بیخیال نمی شد چون باز برگه خالی بود :)) برگه خالی رو بر داشتم و روش برای پسره انشا نوشتم که لطفا یه سوال به دلخواه به من بدهید =)) بعد گذاشنم رو دسته صندلیش :)) بنده خدا خندش گرفته بود حسابی :)) بعد زد زیر خنده بلند :)) استاد گفت آقای فلانی برگتو می گیرماااا L-: بعد پسره گفت ببخشید دیگه یه برگه لطف کرد بهم داد که جواب دو تا سوال رو روش نوشته بود منم خیلی به طرز خجسته ای تا که سوالا برو نوشتم مثه این بچه خرخونا گفتم استاد میتونیم برگه هامونو بدیم؟ ;;) بعد بقیه دخترا فکر می کردن من الان نمره کامل رو می گیرم همه این بودن ~X( دیگه پاشدیم برگمونو بدیم به دلیل نزدیک بود ردیف ها به هم پام خورد به پای پسره :-" بعد اخمامو کردم تو هم گفتم پاتونو جمع کنین L-: پسره این شده بود :| :|
برگه رو دادم یه نگاه به جمعیت کلاس کردم در حالیکه اینجور بودم :> :>

مااینیم ;;) :D
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,214
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : تقلب

جایزه یه نصیحت بکنم به‌تون؛
هر جوری که دل‌تون می‌خواد و با هر روشی تقلّب کنین، فقط سرِ جدّتون از این روش استفاده نکنین؛ که تویِ کاغذ جواب رو بنویسین و مُچاله کنین و بندازین رویِ میز طرف.که طرف مجبور شه بخاطرِ این‌که مراقب نتونه لوش بده کاغذ رو بجوه و قورت بده. :|
 

shaylin

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
150
امتیاز
1,323
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
khorasan
پاسخ : تقلب

خب...
من پارسال از ی درسی ک خیلی حالم بهم میخورد برنامه نویسی بود
ی دبیریم داشتیم ک از دوم راهنمایی تا پارسال این معلم ما بود
دوم ک بودیم انقد بیخیال بود ک از هر10جلسه 1 جلسه میومد شاید
ما عم همش میرفتیم بیرون صفا میکردیم خلاصهههه از سالِ سوم یکم جدی شد
ولی اول دبیرستان نمیدونم چیشد یهو انقد سگ شد
البته یکم خنگم میزد اصن نمیگف کی هس اصن یا نه
سر کلاسم جز شاگرد اولمون توبه ینی ب همین برکت اگه کسی حواسش بوده باشه :D :))
من خودم همش ب بهانه های مختلف اجازه میگرفتم میرفتم بیرون نیم ساعت بعدمیومدم اصنم حواسش نبود میرفتم تو حیاط برا خودم راه میرفتم
با سال بالاییا حرف میزدمو اینا...اینم ک اخرای سال فمید خواس مارو حسابیی ادب کنه
هییچ وخ یادم نمیره :Dما ترم اولو ک امتحانشو کلن تقلب کردیم خیلی راحت
اینم خواست ترم2رو تلافی کنه
شبِ قبلش هیییشکییی هیچی نخونده بود من خودم 7تا برنامرو فقد توی کاغذ پشت رو نوشتم هیچیم نخوندم
با بچه هام ک حرف میزدیم مثلن میگفتیم فلانی چقد خوندی میگفت صفهی 10...میگفتی خوندی؟میگف مگه خوندنم میشه صفه ی 10 تقلب دیگه...نشسنیم باهم قرار گذاشتیم تقلبارو کجا جاسازی کنیم من یکیو گذاشتم لابندِ ساعتم یکیو لای کشه مو یکیو تو جورابم :D
و بچه هام جاهای دیگه ینی ب ضرس قاطع میگم از جمعیت 90نفریمون شاید 9 نقر خونده بودن همه تقلب نوشتن اوناییم ک خوندن بچه زرنگا و مذهبیا بودن ک تقلب نمیکردن نزدیک 30تابرنامرو تو 3تاورق کوچیک نوشتم
امتحانمون افتاد زنگه اخر بارونم میومد هوا یکم تاریک بود کلاسمون تاریک فروشنده ی مدرسمونو گذاشتن مراقب
اولشم میخواستن ببرن نمازخونه ولی یادم نیس چیشد اومدیم کلاس
معلممونم میدونست ما تقلب میکنیم ولی فقد میخواس مچمونو بگیره
این فروشنده هه اصن هیچی نمیگفت و ماعم باخیال راحت تقلبمونو میکردیم ولی تا وختی ک معلم پاچه گیرمون ی دفه میومد تو کلاس همه بچه ها زود خودشونو جمع و جورمیکردن من هعی تقلبمو ک تو دستم بود مینداختم ازپشت زیر مقنعه م تو لباسم
بعد هعی میدم ک همه دارن تقلب میکنن منم انقده ک ریز نوشته بودم اصن نفمیدم چی نوشتم میزه اولم بودیم
نگا کردم دیدم بغل دستیم ک خیلی زرنگه همه رو تند تند داره مینویسه ولی خب خیلی بامعرفته برگشو داد از روش نوشتم
ک معلممون اومد...کلاس تاریک بارونم شدید همه رنگاشون پریده هوا دلگیر شدید چون ی سری از دوستان حتا زحمت نداده بودن تو خونه تقلب بنویسن اها راستی بچه های کلاسای دیگه م اومدن گفتن کلن همه بچه های مدرسه قرار گذاشتیم هرکی ک تقلبشو گرفتن بقیه م لو بده
بخش دراماتیک ماجرا اینجاس ک معلمه ب یکی از بچه ها شک کرد گف بیا ی جادیگه بشینه ک وختی پاشدتقلبش افتاد ... ی اسکله دیگم همینجوری تقلباش رو میز پخش بود ماله اونم دید برگه دوتاشونم خط زد
اینام گریه و زاری خب بالاخره میفتادن اونم از کامپیوتر
بعد امتحانم هممون رفتیم خواهش و التماس این معلمه عقده ایمونم ک ب ارزوش رسیده بود میخندید و اصن توجه نمیکرد چون طی سال کلی اذیتش کردیم
همه سطله اشغالا پر از کاغذ بود جامیزا و اینا
چن روز بعد اومدن گفتم ماکلی کاغذ پاره پیدا کردیم و باید دوباره امتحان بدین
ی سری اسکلم جوش میزدن ما اسممونو تو تقلبمون ننوشته باشیم ی موقع :)) :))
اخرین امتحانمون کامپیوتر بود ک من ایندفعه تقلب نکردم ولی دیدم ی سری از عناصر از رو نرفتن بازم تقلب نوشتن
حتا اونایی ک تقلبشونو گرفته بودن :D :D :))خلاصه ک این امتحانکامپیوتر خیلی ملاجراش تا2هفته کش پیدا کرد و بچه ها باهم دعوا میکردن
مثن میگفتن تقصیر بی عرضه گیه کلاس شوماس و ین حرفا
ی سری از دوستان پررو ک جلو خودم دیدم تقلب میکردن میگفتن نهههه ما خوندیم ما چرا باید تاوان بدیم :| :| :|
خب مثن خودمم تقلب کردم ولی مثه مرد :Dگفتمو زیرش نزدم خب :D
 

dark shadow

خائــن.
ارسال‌ها
1,166
امتیاز
13,561
نام مرکز سمپاد
Farz2
شهر
KRG
سال فارغ التحصیلی
1399
پاسخ : اعترافگاه !

اردیبهشت ماه بود
قبل از عید از طرف مدرسه یه سری سوال داده بودن که باید جواب می دادیم و نمره ی مستمر کارنامه مون بود L-:
روز امتحان شد سوال هارو پخش کردن.دبیر آزمایشگاه هم اومد به عنوان مراقب اومد نشست تو کلاس :-ss
اونروز یعنی یه جوری تقلب رسوندیم که وقتی اومدیم بیرون هممون از خنده غش کردیم =)) =))
البته این دبیر مون خیلی مهربونه ولی می دونست داریم تقلب می رسونیم B-)
حالا روش تقلب:
جلویی ها که انگار ورقه ها شون رو آفتاب داده بودن :Dالبته من اول نمی دونستم شانسی یه سوال از کناریم پرسیدم دیدم یا حسین!همه دارن از هم می پرسن :)
البته من هیچ کاره بودما :> :> :> :>
هیچی دیگه.هر کی میوند تو کلاس انگار یه مشت مگس داشتن تو کلاس ویز ویز می کردن #S-: #S-: #S-: #S-:
 

Dr.Dream

N.larosa
ارسال‌ها
49
امتیاز
265
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : تقلب

من قبلنا زیاد اهل تقلب نبودم ولی رفته رفته دیدم که واقعا زندگیه بدون تقلب=مرگ
بعد از اون هر وقت کم میارم از یاداشت های جیبیم استفاده می کنم!!!!
پارسال نزدیکای ترم دوم بود که معلم شیمی ما قرار بود از شیمی آلی امتحان بگیره منم کلا با شیمی آلی مشکل دارم یعنی عاشق شیمیما ولی حاضرم با دستای خودم طناب دارم رو ببافم ولی شمی آلی رو نخونم!!!!!!
خلاصه معلم ما هم جزو اون معلمایی بود که سر کلاس ۱+۱ رو یاد می داد سر امتحان میومد با همکاریه دوستان مریخیش سوال طرح میکرد!!!!!!
چون نزدیک ترم دوم بود و از ۷ روز هفته ۹ روزش رو امتحان داشتیم نتونسته بودیم شیمی رو بخونیم خلاصه تصمیم گرفتیم متوسل بشیم به کمک های غیبی!!!!!من اومدم کل فصل ۴ رو با خط فرا میخی و فونت اپسیلونی نوشتم رو ۲ تا چرک نویس و اونا رو بین چند تا چرک نویس خالی گذاشتم و بعد سر امتحان یه چرک نویس درآوردم و گذاشتم رو میزم فوری چند تا چرت و پرت نوشتم روش و به معلممون گفتم :خانوم من می تونم چرک نویس درارم؟
اونم گفت حتما!!!!!
منم که بسی کیفور شده بودم اون جوابا رو که بین چند تا کاغذ سفید قایم کرده بودم از کیفم درآوردم و یه ژست انیشتینی گرفتم و مشغول پر کردن ورقه ام شدم!!!!!!!
 

revota1999

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
353
نام مرکز سمپاد
فرزانِگانِ مدرس(مُلَقَب بِ غَول آباد)
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : تقلب

خوب اینجانب در مبحث تقلب حرفای زیادی برای گفتن دارم B-) B-) B-)

1)سال اول دبیرستان ترم کمبریج داشتیم همشو از رو جلوییم نوشتم :D :Dشدیم 19ونیم
2)باز هم سال اول دبیرستان امتحان ترم دوم زبان بود ابتدا 25نمره را از دیگران نوشته وسپس به فکر افتادم بقیه رو خودم بنویسم :D :D
3)همچنان سال اول دبیرستان بودیم و امتحان میانترم زیست داشتیم بسی بسیار دهن سرویس کن اینجانب جایی نشسته بودم که جلو و سمت راست جلوییم و جلویی سمت راست جلوییم(پیچیده شد :D :)) =)))خر خون های کلاس نشسته و نه تنها خودم بیشترین نمره ی کلاس را اوردم به دوستمم که نصف سوالاشو غلط زده بود رسوندم(حتی از خرخون ها هم بیشتر شده بودم :)) =)) :))میخواستن نفلم کنن :D :D :D)
اول دبیرستان رو دیگه ادامه نمیدم چون شاید پیگیر شید تا مدرک اولم رو باطل کنید :)) =)) :))
4)سال دوم دبیرستان بود و امتحان زبان داشتیم(تنفر :-& :-& :-&)جلو و سمت راست جلوییم شاخای زبان بودن تو کلاسمون اون امنحان رو صد زدم و تنها کسی که صد زده بود من بودم :D :D
*این ها هرکدوم مهارت های خاص خودش رو میخواد یه وقت نخواین امتحان کنیدا برگتون رو خط میکشن توش :)) =)) :))
#الکی.مثلن.من.شاخ.تقلبم :D B-) :D

در آخر هم اینکه درس بخونید تقلب براتون نون و اب نمیشه B-) B-)
من کلا درس نمیخونم ولی با تقلب نمره میارم دیگه :D :Dدر نتیجه نیازی به درس نی B-) B-)
تا روزی دیگر و خاطرات تقلبی دیگر شما را به خداوند منان میسپارم.
 

m@s0ud

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
234
امتیاز
408
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
طهران
مدال المپیاد
ریاضی ؛ کامپیوتر ؛ شیمی (مرحله 1)
پاسخ : تقلب

یادمه سوم ک‌بودیم کلاس زبان همه مون به جا نبودیم سطح بندی کرده بودن. سر امتحانا همیشه کارمون این بود من جواب میدادم ، زیر میز عکس میگرفتم از برگه م (معلممون بنده خدا خوب نمیدید، نمیفهمید) بعد با زاپیا به دوتا از دوستان که تو کلاسای دیگه بودن میفرستادم... معلما همیشه تعجب میکردن چرا ما سه تا هیچ فرقی نداره برگمون... :D
 

suzy

کاربر فعال
ارسال‌ها
31
امتیاز
80
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
آبادان
پاسخ : تقلب

من زیاد تقلب نمی کنم جدیدا هم تصمیم گرفتم اصن نکنم ولی یه خاطراتی دارم ازتقلب:))
کلاس دوم (کلاابتدایی)دونفره می نشستیم بعد من کناریکی از دوستام که لامصب خیلییییییییییی مخه مخه مخه مخ:/ بود نشسته بودم.امتحان ریاضی داشتیم بعدش من همه ی سوالا رو بلد بودم، همشونو هم جواب دادم.به غیر از یکیشون:| بعد خیلی شیکو مجلسی از رو دوستم تقلب کردم =)) :))خودشم اصن نفهمید بعدش برگمو که خانممون داد یه20کله گنده بایه برچسب گرفته بودم B-) B-)امسال که اینو به دوستم گفتم خندید و گفت:عــه؟ :D :))
______حالا اون یکی خاطرم______
کلاس سوم کناردوست صمیمیم نشسته بودم، بعدش خودش ریاضیش زیاد خوب نبود گیر کرده بود تو چن تا سوال(دقیق یادم نیست چ قدر بودن شایدم یه سوال بود)منم خیلی مهربون و خیرخواه بودم دیه :-"همه ی جوابارو بهش دادم =))بااین که نیمکت اول بودیم ولی هیچکی نفهمید =)) :)) B-)
 

revota1999

کاربر فعال
ارسال‌ها
24
امتیاز
353
نام مرکز سمپاد
فرزانِگانِ مدرس(مُلَقَب بِ غَول آباد)
شهر
یزد
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : تقلب

با سلامی دوباره با خاطره ایی از تقلب دیگر وارد میدان خواهم شد :D :D
این خاطره خا طره ایی از تقلب شفاهیست B-) B-)

دبیر محترم دینی مرا صدا زده برای پرسیدن درس و من همچون گلی گیر کرده در گل به محضرشان شرف یاب گشتم :-[ :-[
بعد به دلیل اطلاع نداشتن از مبحث درس از دوستان یاری خواسته و دوستان پس از پرسیده شدن هر سوال توسط معلم یا جواب را به صورت شفاهی رسانده یا صفحه ایی که در آن سوال ذکر شده بود را باز میکردن و دبیر گرام را به صحبت واداشته تا من جواب سوال را از روی کتاب خوانده و با مشقت فراوان سوال را پاسخ گویم :-" :-" :-"

دیگر بار در مبحث جغرافیا دبیر گرام مرا به نزد خود فراخوانده تا درس پاسخگوییم و یادآور درس گذشته باشم و من نیز باز همچو گلی گیرکرده در گل به محضرشان شرف یاب گشتم :-[ :-[
و بار دیگر فرایند قبل تکرار پذیرفت (; (; (;

تا باری دیگر و خاطرات تقلبی دیگر شما را به خداوند منان سپرده h-: h-: h-:
 

jayirebowsoq

کاربر جدید
ارسال‌ها
1
امتیاز
3
نام مرکز سمپاد
شهر
سال فارغ التحصیلی
1382
پاسخ : تقلب

پارسال یه بار یه امتحان زبان فارسی بود منم کللللللللشو از بغل دستیم نوشتم که اونم خودش داشت از تو تقلب های تو جامدادیش مینوشت =))

تا حالا تقلب به این عظمت نکرده بودم ولی ده ها بار شده بود که یه سوال در حد 0.5 نمره ای رو از جلویی یا پشتی تو امتحان بپرسم.
 

nafas sh

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
11
امتیاز
153
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرج
سال فارغ التحصیلی
96
پاسخ : تقلب

سلام
خوب در تقلب خیلیم حرفه ای نیستم ولی خب دیگه سابقه م هم بد نیس ;))
هفته ی پیش که خیلیم مریض بودم :-& کل امتحان زمین رو از رو یه بنده خدایی نوشتم (< که کتاب باز کرده بود منتها نمره ش از من کمتر شد :rolleyes:
هنوز نمیدونیم چرا ؟ :-\
 

milad.a

milad.a
ارسال‌ها
241
امتیاز
987
نام مرکز سمپاد
علامه طباطبایی
شهر
بناب
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی پلیمر
پاسخ : تقلب

.
 
آخرین ویرایش:

Flying_girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
764
امتیاز
4,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان7
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1395
مدال المپیاد
هیچ
دانشگاه
تربیت مدرس
رشته دانشگاه
پیشرانش
پاسخ : تقلب

من یه خواهری دارم که اصلا اهل تقلب نیست!!
فقط نمیدونم چرا پارسال بعد از اتمام امتحان ها تازه زمانیکه سوال ها رو تصحیح شده بهشون تحویل میدادن سوالا رو میدید :))
و به طور معجزه آسایی همه رو بیست شد :-\
دیگه چجوریش رو خودش میدونه و نا خودآگاه ذهنش و دوستان و خداش
=))

پارسال یه معلم داشتیم اهل امتحان یهویی، تو همین یهویی ها اومد گفت یه آزمون 10 دیقه ای تستی دارید ما هم همه شنگول که آخ جون سوالاش کمه!!!
آزمون رو که داد دیدیم 50 تا تسته همه اعتراض که وقت کمه و اینا...!
که با پاسخ منطقی معلمون به این نتیجه رسیدیم که حرف حساب جواب نداره و اون جمله طلایی چیزی نبود جز«شما که سوالا رو تقسیم میکنید دیگه وقت به چه کارتون میاد»
:D :D
 

Suspected Girl

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
986
امتیاز
6,214
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
علوم‌تربیتی
تلگرام
پاسخ : تقلب

دیروز سر گزینه دو هرکی یه مبحثو میزد و جوابا رو سند تو آل می‌کرد، بنده هم که کل تایم ازمونو منتظر اس نشسته بودم، زحمت کشیدم. :‌))
یه زحمت دیگه هم کشیدم اونم اینکه بچّه‌ها ک زودتر رفتن بیرون بهشون اس دادم ک جوابا رو از رو پاسخنامه بدن بمون. :‌))
هرچند که درصد بالای 70 نداشتم ولی خب خیلی حال داد.. یه نیم ساعتم خوابیدم قشنگ. :‌))
 

meysamTammar

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
7
نام مرکز سمپاد
قزل آباد کتول
شهر
اصفهان
رشته دانشگاه
نرم افزار
پاسخ : تقلب

سلام
من یه بار خواستم تقلب کنم.
اونقدر عرق کردم و تکون خوردم که چند بار جامو عوض کردن.

خلاصه از ترس منصرف شدیم.
 

Diyar

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
514
امتیاز
1,489
نام مرکز سمپاد
shahid beheshti
شهر
بجنورد
پاسخ : تقلب

همین دیروز سر امتحان زبان با اینکه یک کلمه هم نخونده بودم برگم بین 5 6 نفر که زبانشون در حد 0 بود دست به دست شد :))
و خوب یک خاطره اینکه امتحان دینی داشتیم و من یک کلمم نخونده بودم رفتم دینی جامع گاج رو برداشتم سر جلسه و خیلی زیبا پشت پرده سالن همه جوابارو نوشتم و بردم :))
20 هم گرفتم :-"
 

Jina

کاربر فعال
ارسال‌ها
47
امتیاز
314
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 3
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
97
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : تقلب

تا حالا نگرفتم ولی رسوندم :D
سر زبان فارسی، چون هر چی میگفتم نمی فهمید، پشت پاک کنم نوشتم، موقع رفتن با حالتی مظلومانه :D به مراقب گفتم که میشه پاک کن دوستمو بدم بهش، اونم با لبخند فرمود ک اوکی. :|
یه دفعه هم فهمیدن، منو وسط کلاس رو صندلی تکی میذاشتن :| نه میشد رسوند، نه میشد گرفت.
 

Amir97

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
8
امتیاز
13
نام مرکز سمپاد
بهشتی
شهر
....
پاسخ : تقلب

ما سالن امتحانات مون دست شویی داره
درکل نخونی بری سر جلسه با بخونی بری فرقی نداره رفقا زحمت میکشن جوابارو مینویسن اونجا میزارن
البته باید هماهنگی باشه یه بار هیشکی نخونده بود کتابم نمیدونستیم کجاهاش سوال بود نتونستیم کتاب ببریم (زمین)
البته امسال بخاطر کنکور بچه ها زیاد نخوندن امتحانارو به همین علت معاون مشکوک شد که چرا اینقدر میرین اونجا اخرین امتحان به کسی اجازه نداد بره بیرون
ما هم بیچاره شدیم رفت :D
 
بالا