milad.a
milad.a
- ارسالها
- 241
- امتیاز
- 987
- نام مرکز سمپاد
- علامه طباطبایی
- شهر
- بناب
- سال فارغ التحصیلی
- 96
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی پلیمر
پاسخ : تقلب
برای من و دوستام و حتما شماها اکثرا بعد از امتحان یه حسی به ادم دستمیده که فکر می کنه معلمو خر کرده و در حد تیم ملی خوشحال میشه اما این طور نیست والا معلمای ما که می بینن تقلب می کنیم بعد امتحان هم یه تیکه ای می ندازن که بدونیم فهمیده ولی دمشون گرم هیچ وقت لومون ندادن ایول به همچین معلمایی :لایک :لایک 
 
ما کلا سوم راهنمایی رو با تقلب گذروندیم کمترین امتحانی بود که تقلب نکنیم مخصوصا دفاعی که کلورقه رو از رو کتاب می نوشتیم
ولی دمش گرم معلم ادبیات دوم راهنماییمون اقای فتحی زاده هر قدر تقلب می کردیم می اونمد می گفت چطور تقلب کردی خوب بود؟ گاهی اوقات هم خودش یکم راهنمایی می کرد دمش گرم :) :) 
  
 
				
			برای من و دوستام و حتما شماها اکثرا بعد از امتحان یه حسی به ادم دستمیده که فکر می کنه معلمو خر کرده و در حد تیم ملی خوشحال میشه اما این طور نیست والا معلمای ما که می بینن تقلب می کنیم بعد امتحان هم یه تیکه ای می ندازن که بدونیم فهمیده ولی دمشون گرم هیچ وقت لومون ندادن ایول به همچین معلمایی :لایک :لایک
 
 
ما کلا سوم راهنمایی رو با تقلب گذروندیم کمترین امتحانی بود که تقلب نکنیم مخصوصا دفاعی که کلورقه رو از رو کتاب می نوشتیم
ولی دمش گرم معلم ادبیات دوم راهنماییمون اقای فتحی زاده هر قدر تقلب می کردیم می اونمد می گفت چطور تقلب کردی خوب بود؟ گاهی اوقات هم خودش یکم راهنمایی می کرد دمش گرم :) :)
 
  
 
 
	 
     
 
		 
 
		


 
 
		
 
  
  نشستم همونجا چون سر اون مسئوله شلوغ بود متوجه نشد منم سریع شروع کردم به نوشتن در عرض 2دقیقه نوشتم دادم
نشستم همونجا چون سر اون مسئوله شلوغ بود متوجه نشد منم سریع شروع کردم به نوشتن در عرض 2دقیقه نوشتم دادم  بد هم
 بد هم 
 
 
		
 گف توهم مراقب بچه ها باش :-$منم نامردی نکردم به همه رسوندم
گف توهم مراقب بچه ها باش :-$منم نامردی نکردم به همه رسوندم   اصن خیلی حال کردم با کارم
اصن خیلی حال کردم با کارم 

 کسی هم بویی نبرد!
 کسی هم بویی نبرد! 
 
		
 
  
  اخه چرا>؟واقا چرا؟ یکی به من بگه؟
اخه چرا>؟واقا چرا؟ یکی به من بگه؟  
 
 
 
		 
    ) آخرش هم 20 شدم  =P~
 ) آخرش هم 20 شدم  =P~
 
 
		
 
 
		

 
 
		
 به من نگا میکرد.
 به من نگا میکرد. 
 ).یا عوض کردن برگه سوالا(آقا ی روز ی سرهنگ سر آزمون رزمندگان واس بازرسی اومد منم زیر دستم سه تا برگه سوال بود
).یا عوض کردن برگه سوالا(آقا ی روز ی سرهنگ سر آزمون رزمندگان واس بازرسی اومد منم زیر دستم سه تا برگه سوال بود  
 
		
 
 
		
