• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

AUGUST II_PRINCE OF SAMPA

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,126
امتیاز
1,905
نام مرکز سمپاد
ﻫﺎﺷﻤﯽ ﻧﮋﺍﺩ II
شهر
ﻣﺸﻬﺪ
پاسخ : سوتی‌ها

اونروز میخاستم به دوستم بگم فارسیم در حدی ضعیفه که یبار اساسی رو نوشتم اصاصی
بعد براش نوشتم فارسیم در حدی ضعیفه که اصاصی رو نوشتم اساسی
امروز فهمیدم اونجا باز اساسیرو اشتباه کردم
 

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس زیست داشتیم در مورد مگس حرف میزدیم (!) من پاشدم گفتم : من شنیدم که مگس ها بیشتر از 24 ساعت عمر نمیکنن ! معلممونم خیلی جدی و مصمم گفت : نه کی این حرف رو زده ؟ من خودم دوتا مگس سرکه ( از همینا که میری دستشویی بیچاره ات میکنن ) داشتم 25 روزم زنده بود ! مارو میگی =)) منم برگشتم گفتم : خانوم ببخشید بهشون قلاده ام میبستین ؟؟؟ (< معلممون ------> :-w
 

Hitler

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
246
امتیاز
326
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه کردستان
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
پاسخ : سوتی‌ها

:-ss
 

س__ارا

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
995
امتیاز
22,612
نام مرکز سمپاد
فرزانگان سنندج
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
شیمی
دانشگاه
همدان
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

سر کلاس هر کدوم از بچه ها حرف بزنه من میگم : مفرد حرف بزن(در حدی که بچه ها بهم میگن سارا مفرد) :D
(مثلن یکی میگه : ما هیچ کدوم نفهمیدیم. بعد منم میگم: مفرد حرف بزن لطفا X-( )
:D
بعد دبیر ریاضیمون هم کلن با این قضیه مشکل دارن هی میگن سارا کم این حرفو بگو.بده...
چن روز پیشا داشتن حرف میزدن بعد یکی از بچه ها برگشت به نمایندگی از همه یه چیزی گفت.
دبیر هم برگشتن گفتن: مفرد حرف بزن
کلاس: :)) :)) :))
دبیر: :-" :-" :-"
کلاس: :)) :)) :))
دبیر: :D :D :D
 

melika.m.r

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
540
امتیاز
1,888
نام مرکز سمپاد
دبیــرســتانِ فرزانگانِ یک
شهر
تــــهران!
دانشگاه
خدا بخواد ، تهران .
پاسخ : سوتی‌ها

باو ما کلا" تا میایم مردم آزاری کنیم ، خدا با پشتِ دست می خوابونه تو دهنمون. حالا به روش هایِ مختلف ! :D
دیروز داشتیم با مینی بوس از کارگاهِ فرزانگان 6 برمی گشتیم ، بعد ما کلا" یه رسمی داریم که تا سوارِ اتوبوسی چیزی می شیم ُ یکیمونم میشینه دمِ پنجره ، کلّه ـشُ می کنه بیرونُ ملّت ُ سرِ کار می ذاره ! به این شیوه که خیلی هیجان زده و ناگهانی سرشُ می کنه از پنجره بیرون ُ رو به یه عابرِ پیاده یِ از همه جا بی خبر ، داد می زنه که " آقایِ گلزار آقایِ گلزار! یه امضا به من می دین!؟ 8-> " حالا این آقایِ گلزار ، متغیّره . بسته به سلیقه ! :-" بعد حالا بماند که مردم چه قد اعتماد به نفس دارن ُ حتّی وقتی به خانوما هم میگیم ، بر می گردن !!! :))
من برا اولین بارم به حالتِ بسیار جو زده ، بلند شدم کلّه ـم ُ از پنجره کردم بیرون ُ بعد از کلّی هماهنگ کردن با رُفقا، رو به یه آقایِ متشخصی ، داد زدم که " آقایِ گلزااار!؟ آقایِ گلزاااار !!! ;;)" آقا این طرف برگشت ، من چند ثانیه طول کشید تا آپ دیت بشم ! نگو معلّم فیزیکِ مدرسمون ، آقایِ عسکری ـه !!! X_X =))
ینی بیچاره به حالتِ :O+ :-? بوداااا !!! منم حالا خنده ـم گرفته ، بعد دارم از خجالت ـم می میرم . کلِّ ماشین ـم رفته رو هوا ! اصن یه وضعی...! :-"
خلاصه با بچه ـا به این نتیجه رسیدیم که دفعه یِ اول ُ آخرم باشه ُ برا اینکه جا مردم ، خودم نرم سرِ کار ، با عینک جو گیر شم !!! :D
 

lovely_mahsa

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
141
امتیاز
529
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان مشهد
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

امروز منو زهرا دوستم داشتیم تو حیاط قدم میزدیم که یکی از بچه ها
که قبلا چادر سرش نمیکرد با چادر وارد مدرسه شد
زهرا:چی شده همه متحول(؟ :D) شدن چادر سرشون میکنن؟
من:هیچی بابا همش ترس از انضباطه و خانم...(ناظممون).خاک بر سر ترسوشون+یه فش
یهو صدا از بغل اومد
ناظم:تا باشه از این تحولات در شما خانم بهشتیان
من و زهرا:!!!!!!! :-ss :D :)) :O :-[
.
اینم سوتیای کلامی
متوجه نکردم_لوسشو در اوردی دیگه_بابا مرغ ما از بچگی یه پا نداش!!
(مرغت یه پا داره+خر ما از کرگی دم نداش)
 

dissib

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,330
پاسخ : سوتی‌ها

من ب دوستم:نبض گوشیت تو حلقم.
نبض=پیشواز :-"

دوستم:این معلم زبانه چه قدر اسکله...هیچ چی بارش نیست....کی اینو اینجا را داده؟
یکی از بچه ها:داداش منه اون :-w
دوستم: :-"نه نه اونو نمیگم ک....چیزه دوستشو گفتم ^#^
همون یکی از بچه ها:هیچ کدوم از دوستاش معلم زبان نیستن :-w
دوستم: X_X
من: =))
 

Intelligenz

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
466
امتیاز
3,147
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان3
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

1 بار چهار سالم بود خاله های مامانم اومدن خونمون
بعد منم با دخترخاله های مامانم ( هم سنه منن ) تو اتاق بازی میکردیم
به سرمون زد نقاشی بکشیم رو دیوار
منم رفتم هرچی رنگی داشتم ( ماژیک - مدادرنگی - پاستل - گواش و ...) آوردم شروع کردیم به کشیدن :))
شب که رفتن مامانم اومد تو اتاقم چیزی برام بیاره دیوارا رو دید خشکش زد :O
بابام 2باره اتاقمو رنگ زد :D
 

شقایق س.

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
5,954
نام مرکز سمپاد
فرزانگان - فرزانگان ناحیه یک
شهر
زابل - کرمان
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
فردوسي مشهد
رشته دانشگاه
مترجمي زبان فرانسه
پاسخ : سوتی‌ها

اومدم شارژ گوشیمو چک کنم ببینم چقد شارژ دارم این شماره ی چِکِ شارژ رو گرفتم بعد گوشی رو گرفتم بغل گوشم منتظرم زنگ بخوره...! :))
+
امروز دوستم داشت میگفت از صب تا حالا هیچی نخوردم اصلا مَخ ومُغز برام نمونده!!!
ما:بله بله واضحه...! =))
 

kousar73

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
241
امتیاز
1,667
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کاشان
دانشگاه
کاشان
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از کـــــــوثـــر :
اینـطور که من فهمیـدم :-? معلم هندسمون به حمـوم میگه: حمـون =)) =)) =))
تازه...
همین معلمه به تمـوم (تمام) میگه: تمـون =)) =)) =))

+انگار نمیتونه دو تا "میم" پشت سر هم تلفظ کنه :D
 

amir abbasi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
894
امتیاز
4,125
نام مرکز سمپاد
دبیرستانِـــ CNIHS یا همون CIHS سابق
شهر
مـــشـ CO
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
UWO
پاسخ : سوتی‌ها

ما که یه ناظم داریم (صیفی) اصن یه وضعی حرف میزنه
همه چیو میگه د

اون روز اومده در کلاسو زد میگه لادری
من گفتم چی آقا؟
گفت لادری
گفتم چی لای دره؟؟
عصبانی شد گفت لادری
بعد چن دقیقه فهمیدیم لازری(یکی از بچه ها) رو کار داره
وقتی از کلاس رفت همه داشتن میخندیدن =))
 

robomash

Lily Delicated
ارسال‌ها
1,960
امتیاز
8,422
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی نرم افزار
پاسخ : سوتی‌ها

امروز بچه ها ارائه داشتن منم پشتیبان یکی از کارگاه ها بودم(هر کارگاه 1 مسئول دانشجو و 2 تا پشتیبان دانش آموز داشت)کامپیوتر کارگاه خوب نبود اومدم لپ تاپمو وصل کردم به پروژکتور که اسلاید اونایی که واسه ارائه میان رو نشون بدم. سیم پروژکتو رو قطع کردم زدم به لپ تاپم. هرچی باهاش ور رفتم درست نشد مینوشت:no signal
مسئول کارگاه هم اومد اونم نتونست درستش کنه. یه دفعه گفتم:ااااه!!1من سیمو از پروژکتور قطع کردم!(یعنی یک سر سیم وصل بود به لپ تاپ من و سر دیگه اش به کامپیوتر کارگاه و هیچی به پروژکتور وصل نبود!)
 

Ham!D ShojaE

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
882
امتیاز
12,214
نام مرکز سمپاد
دبیرستان جابرابن‌حیان
شهر
تهران
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی آی‌تی
پاسخ : سوتی‌ها

امروز ، از نصایح من به همکلاسی عزیز :
جلو کار اشتباه رو هر وقت از آب بگیری تازه اس :-"
 

Spacegirl

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
233
امتیاز
8,136
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ری
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
93
مدال المپیاد
برنز کشوری نجوم دوره نهم
دانشگاه
امیرکبیر
رشته دانشگاه
مهندسی پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

دیروز سر کلاس المپ یه مسئله رو حل کردیم بعد رسیدیم به این که cosx=-1/3 بعد استاد ازم پرسید xچند میشه منم یه ساعت داشتم فک میکردم و تیریپ متفکر گرفته بودم که x چند میشه!یکی نیس به من بگه مگه تو ماشین حسابی اینو به دست بیاری. بعد دیدم استاد داره به ماشین حساب اشاره میکنه :-[
 

8098

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
186
امتیاز
786
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
کرمان
پاسخ : سوتی‌ها

معلم دین و زندگی مون تعریف می کرد داشت از بچه های راهنمایی امتحان حفط می گرفت بعد یکی شون داشت سوره ی بینه رو می خوند به جای اینکه بگه خیر البریه . شر البریه گفته خیر البریه . شر الخریه!!!! :D :D
بعد همه به این حالت =)) =)) =)) بودن
 

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار با بچه ها دور هم نشسته بودیم داشتیم از سوتی های معلما تعریف میکردیم ! نوبت من شد گفتم فلان معلم شیمی رو میشناسی تو راهنمایی بود ؟ یکی از بچه ها برگشت گفت : اون مامان منه ! من که کلا کر تشریف دارم فکر کردم میگه : معلم مامان من بوده !!! برا همین گفتم : اااااااه میگم چه پیر بودا ! دختره که اینجوری :O شده بود گفت : مامان من پیره ؟؟؟!!! من :D :-" دختره L-: دوستان :)) :)) :))
 
ارسال‌ها
3,304
امتیاز
12,635
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم اجتماعی (انسان‌شناسی)
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوتی‌ها

واسه انتخاب رشته، یه آقای از نظر تحصیلیُ اینا خفنی رو اورده بودن مدرسمون، استاد دانشگاه تهرانم هست از قضا! :-"
داشت راجبه ارزش پولیُ اینا حرف میزد، فهمیدیم به دلار میگه اُدلار ! به حالته ;;) کاملا!
خیلی بده خدایی! جَو جدیُ اینا...
آخرم درک نکردیم چطور ممکنه نشنیده باشه تا حالا کلمه ی دلارُ! :-"

+ سوتی که نباید خنده دار باشه؟ باید باشه؟ :-"
 

mahta.k

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
354
امتیاز
2,886
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یـکـ١
شهر
تـــهــرانــــ
پاسخ : سوتی‌ها

سرِ تمرینِ تئاتر کشف شد یکی از بچه ها به "اپیزود" میگه "آپوزیت"..
 

.!؟

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
798
امتیاز
5,565
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
کرمان
دانشگاه
علم و صنعت
رشته دانشگاه
معماري
پاسخ : سوتی‌ها

واسه ازمايشگاه فيزيك بايد يه بادكنك با بار منفي رو از نخ آويزون ميكرديم و به ميله پلاستيكي با بار - نزديك ميكرديم كه ببينيم دفع ميكنن همديگه رو..
حالا ما... :-" X_X
ما كه چي بگم..من!:دي بادكنك رو با دستم گرفته بودم(يعني اويزون نبود مستقيما دستم رو بدنه ي بادكنك بود :Dمحكم گرفته بودمش ) به ميله نزديك ميكرديم خب مسلما اتفاقي نميفتاد!
برگشتيم به صورت علامت تعجب از دبير ميپرسيم خانم اين نبايد اتفاق خاصي بيفته؟ :-" :-"
:))
بادكنك بدبخت به هر زوري ميخواس خب نميتونس تكون بخوره :-"
-----
 

ارنواز

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
897
امتیاز
2,920
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2 / فرهنگ
شهر
مشهد
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
باستان شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

مامان من اصلا از فوتبال خوشش نمیاد و از بازیکنای فوتبال هم زیاد نمیشناسه ، شب بازی رئال - بایرن مامانم نشسته بود کنار من و بابام بعد یه صحنه «کریم بنزما» رو نشون داد ، بعد مامانم (با ذوق و شوق :D) گفت : اِ ، این «زیدان» نیست ؟ :>
- : :O ، مامان زیدان الان 50 سالشه ، توقع داشتین هنوز بازی کنه ؟ :-w
- : خب لباسش که شبیه لباس زیدان هست ! :-"
- : بعله ! :|
 
بالا