خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

یک بنده خدایی ازم پرسید
همستر چیه؟؟؟
من گفتم مثله موشه!اسمش فرق داره!
بعد اون گفت:ااامن فکر کردم یک جور دلستره!!!!!!!! :-[ :-[
من =)) =)) =))

اونروز هندزفری تو گوشم بود بعد تلفن زنگ زد منم درحال گوش دادم اهنگ گوشی رو گذاشتم رو هندزفری!!! =)) =))
صدای طرفو نمیشنیدم!بعد گفتم چند لحظه گوشی هندزفری رودر اوردم!
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم سی دی فروشی دیدم صدا تنبه10 میاد! (تو راه داشتم گوش میدادم) با خودم میگم اینا چه اکتیوَن!! بعد به یارو گفتم چیزایی رو که میخواستم یارو اَم کلی صمیمی برخورد کرد!(فقط 2ساعت داش توضیح میداد ماری و مکسو نبین افسردگی میگیری!!) بعد که اومدم بیرون دیدم صدا از تو کیف خودمه!
خیلی بد بود داشتم آب میشدم!

احتمالن الان یارو داره فک میکنه من چه اکتیوم!!! :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

طرف تو بیست سوالی : تو جیب جامیشه ؟

من : yesssssss

طرف : تخت ؟

من =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

ما با بچه ها به کسی که سوتی میده میگیم سوتنده...
اینو من گفتم ...واسه دکتره دین نباشه ادب حکم میکنه واسه کسی که بهت لطفی کرده جبران کنی
وچند پست بعد من...اینو گفتم...
شما بهش مدیونین و اینکه میگید دینی بهش ندارین درست نیست
;D آدم سوتنده تر از من دیدین تو عمرتون؟؟؟اول میگم دین نیست بعد میگم هست :-" :-" ;D
دچار 2گانگی ارزشی شدم به نظرم...;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

اقا من اومدم تو همین حدس تصویر خودمون سوتی دادم اونم چه سوتی ;D
طرف میگه موجود زندس، من بر میگردم میگم گل سر؟ بعد یکی از اونور میگه گل سر که زنده نیس بعد من برمیگردم میگم ببخشید ندیدم گفتین زندس ، حالا پیرهن نیس؟ ;D
:-"
;;) :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از - :
در مورد قالیباف که خیلی ها عرض کردین ، به نظر من از لحاظ سیاسی مصلحت نمیبینه که وارد بحث ریاست جمهوری بشه
سوتي يكي از بچه ها تو يكي از تاپيكا...
 
پاسخ : سوتی‌ها

به نقل از JB :
طرف تو بیست سوالی : تو جیب جامیشه ؟

من : yesssssss

طرف : تخت ؟

من =)) =)) =))
طرف اسم داره ها.... :-"
اصن فكر نكين منو ميگه... :-"



سوتي ِ خاله ي گرامي :

داشتيم موزيك گوش ميكرديم...بعد يهو برگشت به من
گفت : اين آهنگو دوبار ريختي يا يه دور زد دوباره رسيد بهش...؟؟ :-?
گفتم : كدوم آهنگ همين آهنگ ِ "خالي" [nb]اسم يه آهنگ ابي هستش....مـــــن خالي از عاطفه و خشم... :-"[/nb]؟؟؟
گفت : نه !!نه بابا...توش ميخوند.....خالي نبود...
من : :-\

تازه نيم ساعت براش توضيح دادم فهميده سوتي داده...وگرنه ادامه ميداد به صحبت... :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار واسه یکی از دختر خاله هام خواستگار اومده بود بعد نشسته بودیم خونه پدر بزرگم
آقا جونم هی 100 بار گفت واسه پریا (دختر خالم )خواستگار اومده استاد دانشگاست واینا (داشت واسه دایی بزرگم میگفت )
خلاصه من حرصم گرفت از روی حسادت دخترانه برگشتم گفتم آقا تو کجای کاری شوهرای من همه دکترن (منظورم خواستگارام بود(به صورت کاملا فرضی))
کل خونه اینجوری =)) =)) =)) =)) =))
من اینجوری :-[ :-[ :-[ :-[
هر کاری کردم دیگه صدام نمیرسید که بگم منظورم خواستگار بوده :(


.......(راستش خودمم خندم گرفته بود )
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه بار یه عروسی تو روستا رفته بودیم ، اینا هم از اون خرپول ها بودن
رفته بودن از مشهد گروه ارکس و رقاص اورده بودن (اشتباه برداشت نشه ، رقاص مرد منظوره از اینا که تکنو میرقصن ;D)
بعد یه خونه بهشون داده بودن که اونجا بخوابن ، اونجا هم چون پشه زیاده ، اینا ورداشته بودن پیف پاف یا همون حشره کش زده بودن
صاحب مجلس که یه خورده مسن بود اومد گفت : چرا اینجا انقدر بوی بدی میاد ؟ #:-S
ما هم گفتیم حاج آقا اینا پیف پاف زدن
که یه دفعه این حاجی شروع کرد به سر وصدا : کی گفته اینجا "تیکاف" بزنن ، مگه اینجا جای "تیکاف" زدنه
من اوردم اینا رو اهنگ بزنن یا "تیکاف" بزنن و... :-w X-( :-L
ما هم همینجور نگاه میکردیم و میخندیدیم :))
خلاصه بعد از کلی داد و بیداد ، وقتی بهش گفتیم چی گفته تازه فهمیده بود چه سوتی داده قیافش هم به این صورت :-[ :-[
;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

با یکی داشتم درباره "تماشای گروهی" حرف می زدم.گفتم:"...ما که نقاد نیستیم!"(منظورم منتقد بود ;D)بنده خدا هاج و واج موند نقاد چیه؟همکار بقاله؟همکار قناده؟ :o :-/
 
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودم پیش یه مشاوره یه آقایی بود
بنده خدا اومد یه کارنامه دانش آموزی که رتبش 18 کشور بود توی همون آزمونا نشونم داد
داشتم میخوندم زیر لب :
ریاضی 90
زیست 100
شیمی 100
فیزیک 100 یهو گفتم اه تو روحت
یه لحظه یادم اومد مشاوره جفتمه نگاش کردم دیدم یه لبخند ملیح
وای من آب شدم :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

-واسه فطریه یا باید از مصرف نون بدن یا برنج و اینا بالاخره همه یکیشو استفاده میکنن!
-نه دیگه!مثلا گیاه خوارا!
-اونا همه چی خام میخورن
-آره دیگه
-تخم مرغ هم خام میخورن مثلا!؟
- ^-^
- :-?
- ^-^
- X_X
-تخم مرغ گیاهه!؟
- ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

سوتیِ عمه ام:
افطار خونه یِ مامان بزرگم بودیم.
بعد از افطار عمه گفت: حالا واسه سلامتیشون یِ فــــاتِــــــ .... ببخشید صلوات بفرستید... ;D
( پدر بزرگ و مادر بزرگه هر دو زندهَ ن )
حالا مــــــا : :)) :)) :))
بابام : خب یِ لحظه یادش رفت که زندهَ ن !!! =))
عمو َ م : خب زبونش گرفت میخواست بگه فَلَـــــــوات !!! ;)
عمه َ م : :-[ :-[ :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زبانمون فلش منو خیلی دوست داره بعد میخواست بگه چقدر شبیهه هویجه carrot رو با هویج قاتی کرد گفت کبیج ;D
&
داشتم مشخصات یه نفرو میدادم به دوستم گفت دانشجوی چیه گفتم پزشکی گفت اِ واقعا حالا چه رشته ای میخونه؟!
 
پاسخ : سوتی‌ها

دیشب پسر عمم اومد تو اتاقم کتابامو ببینه و اونایی که نیاز داره ببره
شروع کرد با اعتماد به نفس کامل راجع به هر کتابی توضیح میداد منم خیلی مودب گوش میدادم
یهور رسید به فوت و فن عربی گفت : این فون و فت خیلی کتاب..... تا اینجاش گفت من یهو منفجر شدم =)) خودشم خندش گرفت
 
پاسخ : سوتی‌ها

آیفونو زدن برداشتم اصن حواسم نبود گفتم بله بفرمائید ؟ گفت آقای فلانی خونن گفتم نه اشتباه گرفتین !!!! خود طرف ترکید !!!!
&
سر یکی از کلاسامون که معلم مرد داشتیم بچه ها خواستن امتحان کنسل کنن ما هم خرخون کلاس بعد استاده به من گفت نظر شما چیه ؟ منم حواسم نبود گفتم : هر چی پدرم بگن ! قیافه ی کل کلاس اینطوری بود =)) =)) =)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

تو ۹۰ این جلالی داش حرف میزد پشتش ی تابلو بود
برگشتم گفتم لندنه ها
بعد دیدم همه نیششون بازه
داداشم گف پل کارونه خاک تو سرت
چطوری رفتی سمپاد واقعأ؟
 
پاسخ : سوتی‌ها

بازی اندونزی پرچم ایران گرفتم دستم دارم میرم استادیوم ...بابام میگه : پرچم استقلاله ؟؟
( پدرم شما ایرانی هستی پرچممون سه رنگ داره : سبز سفید قرمز ...استقلال آبییییهه :x )

تو استادیوم بودیم خواستیم عکس بندازیم با پرچم ... دوستم میگه : قرمزش بالاست ؟؟ :-?? ... اونیکی : نه اون که میشه پرچم ایتالیا ... (پرچم ایتالیا عمودیه طول رنگاش )
 
پاسخ : سوتی‌ها

این سوتیو مامان امروز داد اصن تو دیوار بودم
به دوستش زنگ زد

-عزیزم کجایی؟
-تو راهم دارم میام مشهد
-با هواپیما داری میای؟


میگم مامانی تو هواپیما بود از تو اسمونا بهت زنگ زد صحبت کنه=))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بابام امروز سوتی داد :))
آیفونو برداشتم میگم بله؟
طرف میگه:منزل آقای فروزان.گفتم نه اشتباه اومدید.بعد گفت نمیدونین کجاست خونشون؟منم گفتم نه آقا

بعد بابام گفت کیه؟گفتم اشتباه اومده.گفت پس چرا باش بحث کردی؟من دراین حال :oبعد گفت میگفتی اشتباه گرفتید.من گفتم مگه من چی گفتم؟طرف بدش پرسید کجاس خونشون.بعئ بابام گفت میگفتی نمیدونم.من بازاینطوری :o :o :o :o :o :oحرصم دراومد با فریاد گفتم ایخدا.بابا مگه من چی گفتم؟ X-( X-( X-( X-(
بابام دید سوتی داه اساسی بلند گفت بچه اون کنترلو بده فیلم داره تلویزیون :-"
 
Back
بالا