• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

خاطرات سوتی‌ها

ftnt

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
383
امتیاز
3,704
شهر
مشهد
پاسخ : سوتی‌ها

رفته بودیم یه جایی, یه استخرِ بود که توش کلی قورباغه داشت.بعد یه قورباغه ی خیلی گنده دیدم, هی داد زدم ا اینو ببینین, چه گنده است... وقتی که دقت کردم دیدم دوتا قورباغه ان رو هم...بعد دوباره هی جیغ زدمُ اینا که دوتا قورباغه ان, اِ دوتان... :-"

بعد خالمُ شوهرخالم اونجا بودن...بعد خالم با یه لحن خیلی بد برداش گفت مگه شما زیست نخوندین عزیزم, دیگه چرا اینقد جیغ میزنی!؟ :D
من دیگه خفه شدم... :-"

فقط هنوز تولیدمثل دوزیستانُ نخوندیم به قرعان... :-" بعد تازشم شاید اصن بچه اش بود... :-"
 

shinymoon

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
291
امتیاز
2,673
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
tbriiizzzz
سال فارغ التحصیلی
95
دانشگاه
دانشگاه تبریز
رشته دانشگاه
زبان و ادبیات انگلیسی
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم رفته بودن بیرون با دوس پسرش منم شدیدا ازش متنفرم!!!(از پسره)!!
من:(داریم اس میدیم):کجایی سودا؟؟ :-w
دوستم:هیچی با حامد نشستیم پارک!!! :D
من:ای بدم میاد از این پسره بیشعور عوضی کثافت!!!! [-(
نگو دیده اس ام اسو دوستم پاک کرده اینم گوشیشو گرفته نوشته فرشته نیومد یه بارم میفرستی؟؟؟ ;;)
منم از کوجا میدونم فک کردم خود دوستمه دوباره فش دادم! X_X
بعدش دوستم حسابی....!!!!!! :D
هیچی دیگه مجبور شدو به خاطر دوستم بگم غلط کردم!!!!! :))
 

negginnium

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
891
امتیاز
10,170
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
-
رشته دانشگاه
sth
پاسخ : سوتی‌ها

همین سایت، یکی از کاربرا
حرفه: اگه ریاح نباشه از هر انگشتم هنر میباره
:| :|
 

zayn

کاربر جدید
ارسال‌ها
3
امتیاز
30
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2تبریز
شهر
تبریز
دانشگاه
hatmaaaaaaaaaaaan sharif
پاسخ : سوتی‌ها

اون روز امتحان دین و زندگی داشتیم، منم داشتم اس به همکلاسم میدادم که واسم بگه
خلاصه معاونمون اومد گوشی رو دید گفت چیکار میکنی؟منم گفتم دارم از ماشین حساب استفاده میکنم؟(به نظر شما امتحان دین و زندگی ماشین حساب میخواد)
هیچی دیگه کل سالن رفت رو هوا :))
 

armin1272

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
221
امتیاز
1,123
نام مرکز سمپاد
اژه اي ١
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
94
پاسخ : سوتی‌ها

مَن رو اين دوستاي جاهل برده بودن قهوه خونه نزديك مدرسه :-"
بعد مامانم زنگ زد گفت عارمين كجايي و اينا، گفتم رفتم گيم نت سريع ميام ;))

در همون حال يكي داد زد: مَمَد يه دو سيب بزار :-"
من ^#^
 

mariiiiii

کاربر فعال
ارسال‌ها
39
امتیاز
400
نام مرکز سمپاد
farzanegan
شهر
tehran
پاسخ : سوتی‌ها

من به دوستم:پسره دستشو گرفته بود بین دوتا سراش داشت گریه میکرد. :(

دوستم: :))

من:چرا میخندی؟ :(

دوستم: =)) =))

×فقط تصور کنید :D :-"
 

nasim-tofan

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
132
امتیاز
773
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
N.A میگن گویا
پاسخ : سوتی‌ها

سوتی برادر من در دانشگاه:
داداشم تعریف میکرد سر یه درسا خیلی خسته شده بودن استاده شون هم استراحت نمیداده
استاده سوال میپرسه اینو باید با چی حساب کرد؟(یادم نمیاد چی بود :-/)
برادر نابغه ی من :با ماشین حساب کاسیاس(اسم ماشین حساب :کاسیو) :D =))
استاده: :O :D :)) =))
دانشجویان: :O :D :)) =))
کلا نه تنها موجبات شادی و خنده یه کلاس رو فراهم کرد بلکه استاد هم کلاس رو تعطیل کرده
فهمیده همه داغ کردن =))
 

SHAMIM.J

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
924
امتیاز
10,005
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
ع پ گلستان
رشته دانشگاه
نرسینگ
پاسخ : سوتی‌ها

دیروزتوکتابخونه بودیم باداداشم رفتیم توفروشگاه. سردر فروشگاه نوشته بود "بالبخندواردشوید :)) "بعد فروشنده آخرفروشگاه داشت ساندویچ درست میکرد . ی دختره ازاین جلفا(!) اومد تو گفت آقا شما کجایی که ببینی بالبخند وارد میشویم؟!!پسره هیچ چی نگفت.بعد دختره چندتا خوراکی گفت که تو فروشگاه نبود بعد باخودش گفت حالاچیکارکنم ایناروندارین؟فروشنده گفت:بالبخند خارج شوید!!
دختره: X_X
ما: :))
پسره: :D
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

دوستمون!
این مترو ولیعصر هست؟ بعد گیتا اون ته یه آبخوری داره
بعد ما شیش هفتایی داشتیم میرفتیم
من و 2 نفر دیگه رفتیم آب بخوریم، بعد این دوستمون حواسش نبود یه غریبه واستاده
انواع صدا هارو از دهنش در آورد
آب رو غرغره کرد ریخت تو آبخوری دهنشو شست بعد یذره هم آب خورد!
و اون غریبه ها(دختر + پسر): :)) :)) :)) :)) :))
دوستمون: :-" :(( ^#^ X_X
 

fatemeh76

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
90
امتیاز
412
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
کرمانشاه
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

خالم اینا اومده بودن خونمون بعد شوهرخالم همراه دخترخالم که اول ابتدایی اومدن تو اتاقم تا چند تاعکسو نشونم بدن بعد دربین اون عکسا یک عکس از دخترخالم بود که دوست نداشت اونو کسی ببینه ;)) بعد من اونو دیدم اونم شروع کرد به گریه کردن بعد منم به دروغ گفتم که ندیدم اونم گفت اگه ندیدی بگو به خدا بعد منم گفتم به خرما :-"اونم گربه اش شدید تر شد و گفت دیدی دروغ میگی تو به قرآن قسم خوردی
B-)
یه بار دیگه هم منو خواهرم و دیگران داشتیم درباره ی یک موضوع حرف میزدیم بعد منم برای پایان بحث خطاب به خواهر و برادرم گفتم دیگه همه خفه شید :Dبعد دیدم کل خانواده یک جوری نگام میکنن :|بعد خواهرم خطاب به من:فاطمه اون لحظه فقط مامان داشت حرف میزد :-"
 

Quf

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
960
امتیاز
4,226
نام مرکز سمپاد
حلی
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

یبار کل فامیل خونه مامان بزرگم بودیم
بعد یکی اومده بود خیلی عصبی بود داد میزد دعوا داشت
بعد پسرعمم رفته یه لیوان آب خنک ببره براش
آورده بعد پاشیده تو صورت طرف
طرف مونده بود بخنده یا بیشتر عصبانی شه...
دیگه خودتون تصور کنید!
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,682
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : سوتی‌ها

داشتم با دوستم صحبت می کردم گفتم:پرژن تون اسپایدر من رو پخش کرده؟
یهویی یکی از دوستام گفت ول کن اسپایدر منو دیشب شبکه سه مرد عنکبوتی رو پخش کرد
من: :O
اون یکی دوستم: =))
گوینده: ^-^
 

شب بو

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
499
امتیاز
3,818
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4|فرزانگان1تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
انسان‌شناسی
پاسخ : سوتی‌ها

در خلال تماشای مناظره در خانواده :

منظورش اصلاح گرا اصول طلبه ها .. :-"
 

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,383
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
پاسخ : سوتی‌ها

یادمه یه روز با مشاورمون داشتیم.حرف میزدیم.
داشت حرفای خنده داری میزد .
یه دفه تو موود نا معلومی رفتم.وبهش گفتم:چرت نگو X_X
مگه میشه؟؟؟
بعد دوستام همه سرفه شون گرفته بود.
خیلی بد شد...
 

Nightiingle

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
161
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

"دخترخانوم ها و پسرخانوم هاي عزيز..." :D


من واقعن نميدونم حكمت شنوايي مامان من چيه :|
وقتي (مثلن) دارم درس ميخونم بعد آروم يواشكي به يه چيزخنده دار (اعم از اس ام اس يا سوتي يا هرچي) ميخندم، مثِ گردباد مياد در اتاقمو باز ميكنه ميگه:"تو كتابت جوك نوشته؟ L-:"
اون وقت وقتي با آخرين توان حنجره م داد ميزنم:"مامان ناهار چي داريم؟" نميشنوه.
الان من گريه كنم يا بخندم؟ :D
 

m.f.a

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
183
امتیاز
822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
کرمان
دانشگاه
ایشالا شریف یا تهران
پاسخ : سوتی‌ها

داشتیم ناهارمیخوردیم خواهرم گفت:

دهن من ازپای توتمیزتره

خب اینکه ضایع است که دهن توازپای من تمیزتره
 

ENerjji!!

کاربر فعال
ارسال‌ها
48
امتیاز
460
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
المپیاد شيمي ميخوندم تو جوونيام!!
دانشگاه
همون تهران خوبه نه؟
رشته دانشگاه
فعلاً موجود نيست ولي شايد ص
پاسخ : سوتی‌ها

یه روز با دوستم تو اتوبوس بودیم ی آقاهه خط ریشش خیلی بلند بود!
من به دوستم: اوه یارو رو نگاه کن خط ریشش داره میره تو شلوارش!!
ما: =)) =)) :)) :))
آقاهه: X-( X-(
من: :-[ :-[ :-" :-"
(فک کنم یکم(فقط یکما) بلند گفتم نه؟!)
 

Sisyphus

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
736
امتیاز
16,201
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
رشته دانشگاه
دامپزشکی
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم شارژ بخرم یه همرا اول و یه ایرانسل
دیدم طرف یه همراه اول داده و یه ایرانسل
گفتم:عاقا ذوتا ایرانسل
گفت:خب(توجه نکرد)
دوباره با تاکید بیشتر تکرار کردم
گفتم دادم خب
بار سئم با خشونت:عاقا چرا متوجه نمیشی ; دوتا از اینا (اشاره به شارژ ایرانسل)
گفت :این دوتاس دیگه
من :-"
نکته:
کارت شارژ درست و نرمال:


کارت شارژ توی ایران:

اینی که به من داد:نصف عکس بالا
چند وقت دیگه در ابعاد اتم کارت شارژ میدن .....
:توجیه:-"
 

oshin

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
19
امتیاز
135
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
تهران
پاسخ : سوتی‌ها

با دوستم رفته بودیم پارک ;;) ، دوستم با پسرا دعواش شد :-s ، به پسره میگه بمیر [-( پسره میگه خودتی :O :)) نتیجه اخلاقی : تو دعوا جو گیر نشیم :D
 

SiSiLiii

کاربر فعال
ارسال‌ها
52
امتیاز
84
نام مرکز سمپاد
farzanegan1
شهر
shiraz
مدال المپیاد
gharRe TALA BRaaam! :D kidding!!!!!! :P
دانشگاه
shahid beheshT!!!
رشته دانشگاه
medical!
پاسخ : سوتی‌ها

سوتیه دیروزم م م م!!!!!! :|
با یه بنده خدا بحث فیلم بود! از وسط مکالمه شروع میکنم! :)
من: همرو دیدیییی!؟!؟!؟ :O
بنده خدا(!): تا حدودی.... :D
من: خخخخخخخخ!!! عججججججج
_: مش رجب انسان خوبی بود........
من: :| کییییی؟!؟!؟ مش رجب؟!؟!
بنده خدا: اااره مش رجب
من: مش رجب کیه دیگه؟!؟ :-?
بنده خدا: :)) فک نکن!
من: تو فیلم مش رجب نداشتیم ک! :( خودتو وسخره کن! :-s
بنده خدا: :))))))))))))))) واااااااای سوتی در حد المپیاد شیمی!!! در ساله جاری اینقدر از یکی نخندیده بودم! مرسی!
من: :( :-w :-s
بنده خدا: =))
 
بالا