خاطرات سوتی‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع tamanna
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : سوتی‌ها

رفتم خونه همسایمون می گم از هر چی معلمه دینی بدم میاد و......... بد حمسایمون :-w :| حالا یادم اومده اونم معلمه دینیه :-" X_X X_X :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو نمازخونه مدرسه یک جشنی بود بعد سخنران و مجری و این حرفا آورده بودن.آخر مراسم گفتن یک مسابقه داریم و اینا (مسابقه این بود که هرکسی که میتونست یکی از جمله هایی که تو سالن مدرسه زده بودن رو بگه جایزه میگرفت.مثلا میخواستن ببینن توجه بچه ها چقدره ;D)

چیزی که یکی از بچه ها گفت :
-این جمله از خانوم ماهاتما گاندی ـــِ ... (جملشو یادم نیست ;D )

ما : :o =))
مدرسه هم طبیعی کرد جلوی بقیه جایزه اش رو داد رفت نشست فک کنم خود دختره هم آخر نفهمید چه سوتی داده :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

به بابام می گم قده های بقزی م درد می گیره!!!
بابا: ؟؟!! :o :o :-w ^-^ ^-^ ^-^ ^-^ ^-^ ^-^ ^-^
من:ببخشید بزاقی دیگه.... X_X X_X
 
پاسخ : سوتی‌ها

استادمون داشت خیلی جدی و عصبانی نصیحتمون میکرد که مسئولیت پذیر باشیمو بزرگ شیمو اینا ، برگشت گفت پس فردا شماها مادر میشید ، بعدش ازدواج میکنید ، ...

بعدش بچه ها میخندیدن ، این درک نمیکرد واسه چی برگشت گفت اینا واقعیتای جامعس! یه روزی مادرای الانم مثل شما میخندیدن!!
 
پاسخ : سوتی‌ها

یه پست دادم مبنی بر مسخره کردنِ یکـی از بچـّه ـاِ کلاس بعد خـوند ـِش فهمیدم تو سایت هـَس :-""" افتضـاح !
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش معلم شیمیمون(مرده) کاملا رفته بود تو حس و درس میداد...
بعد کاملا جدی گفتش:
فرض کنین من یه ذره ام و یکی بیاد منو باردار کنه بعد حالا اگه بذارنم تو این آزمایش چی میشه؟؟؟ =D> :o
و بعدشم متعجب که ما الان داریم به چی میخندیم ;D :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

بعد کلاس تربیت بدنی حدود 10 نفر از بچه ها مشتاقانه منتظر سرویس دانشگاه بودیم
بعد دیدیم ی اتوبوس داره از دور میاد.همه پریدیم تو ایستگاه تا سوار شیم...
بعد اتوبوسِ نگه نداشت آخه فقط پسرارو سوار میکرد
:-w
 
پاسخ : سوتی‌ها

آغا من چرا مثه آدم حرف دبیرا رو گوش نمی دم؟ :-/
دبیر زبانمون امروز اومد گفت:
برای کتاب کمک درسی ، برا اینکه با سوالات نهایی آشنا بشین ، وایت لاین رو می گم مدرسه براتون بگیره.....
من یهویی برگشتم گفتم:
نه :(.....من کتاب خط سفید رو بیشتر دوست دارم :-<
کسایی که حرفمو شنیده بودن=>> =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

× زنگ زده بودم خونه دوستم یادم رفت به کی زنگ زدم بعد یه خانمی گوشی رو برداشت و من : سلام ببخشید هستش؟؟ ;;)
همون خانم ِ : کی ؟ :-??
من : هیچی بعدا زنگ میزنم :-"



× یه مزاحمی زنگ زد به گوشیم بعد همین که جواب دادم گفت : خیلی دوسِت دارم 8-^ :x
منم عصبانی شدم میخواستم یه جواب خیلی بد بهش بدم گفتم : همچنین 8-^

:-" :-"


× امروز میخوام به دوستم فحش بدم میگم خیلی خفه ای :)) :-"
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو مدرسه جشن و برنامه بود برا میلاد امام رضا، بعد این سروده رو گذاشته بودن ک میگه قربونت برم امام رضا و اینا! ;D
این برگشته میگه قربون صفات برم امام رضا،
یکی از بچه ها میگه: من همیشه از بچگی برام سوال بود اینا از کجا میدونن امام رضا چ شکلی بوده ک قربون لباش میرن؟ :-?
اون یکی میگه: نه! قربون لباش نمیره! قربون صداش میره! :P
اون یکی میگه: خب از کجا میدونستن صداش چ طوری بوده؟ :-? :-"
من میگم: ببینین چ تکستای بی محتوایی! [-(
و در اخر یکی ک تازه اومده بود پیشمون میگه ک اون یارو داره قربون صفاش میره نه هیچ کدوم اینا! :-" ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

وای یه سوتی دادم در حد بوندس لیگا X_X X_X X_X X_X
سحر دوستم دو سه روز پیش تو مدرسه که بودیم محکم چن بار با لگد زد تو ساق پام اقا منم که تحمل ندارم از یکی بخورم X_X :))
یه کاری کردم X_X...........
-میدونید مانتو شلوار ما سرمه ایه بعد شلوارم هرکی خواست سرمه ای میپوشه هرکیم خواس مشکی-شروع کردم به لگدزدنای محکم بهش تلافی سرمم پایین بود 3یا4تا که زدم گفتم این چرا نمیزنه بعد اقا سرمو اواردم بالا دیدم یکی رد شد رفت-توی سالن بالا بودیم که کلاسام اونجا بود یه 30-40نفری تو سالن دورم بودن-اقا این که رفت همه خندیدن گفتم چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نگو همه لگدارو به اون معلمه زده بودم :)) :)) :)) :)) :)) :)) :)) :))
اقا شنیدم نشستم رو زمین به این حالت =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =)) =))
منم یکی محکم نثار دوستم کردم.
اما خداییش چسبید ;D ;D ;D ;D ;D ;D
انظباطمونم کم شه مهم نیس دیگه شده عادت :)) :)) :)) :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

دوستم(زیـــــــــــــنب)داشت بم لگد میزد و میخواستم فرار کنم ...داشتم عقبی میرفتم دیدم یکی پشتمه دستشو گرفتم هولش دادم گفتم اااااااااااااااااااه برو کنار دیگه...
دیدم هیچ عکسالعملی نشون نداد :o :o
نیگاش کردم دیدم یکی از معاونامونه ;D
 
پاسخ : سوتی‌ها

معلم زیستمون یه کم نقطه چینه. امروز گفت:بخونید بپرسم ولی خیلی سخت می پرسما. بعدش گفت:چند نوع دفاع داریم؟حالا در حین پرسش هم با انگشتاش دوتا رو نشون میداد هاااااااااااا. گفتم خانوم این سوال خیلی سخت نیس؟ گفت: عزیزم چون نهایی هستین باید همه کتاب رو بخونین :-/. دیگه همه کلاس له شدن :)) :))
 
پاسخ : سوتی‌ها

من و دخترخالم داشتیم درمورد دامنه ها (دومین :د) حرف میزدیم ؛ بعد سر بحث سر قیمت ir و اینا شد ؛
بعد همون موقع اون یکی دخترخالم (رویا)که کلن با تکنولوژی قرن بیست غریبس ، اومد گفت : میشه واسه منم بری سایت سنجش ببینم نتیجم اومده یا نه ؟
منم زدم sanjesh.org
بعد همونطور که داشتیم حرف میزدیم ، من گفتم orgاز ir گرون تره ؛
نگارم گفت آره اصن از همشون گرون تره .
رویا گفت : اشکال نداره حالا ؛ همین یه صفحشو باز کنین من بقیشو میرم کافی نت پول اینترنتونم زیاد نیاد :)))))
راهنمایی : ایشون فکر کردن ما هزینه ی بارگذاری صفحه ها رو میگیم که مثلن سایت با دومین org باز کنی واست گرون درمیاد :)) =))
 
پاسخ : سوتی‌ها

امروز تو مدرسه:
یکی از راننده ها داشت صدا میکرد یکی از دوستان رو،
- خانم حکیمی؟
یهو یکی دیگه از دوستام برگشت گفت بله
- شما خانم حکیمی هستید؟
-نه ;D

همچین دوستای گیجی داریم :)) ;;)
 
پاسخ : سوتی‌ها

ببخشید دیگه چیکار کنم سوتی خواهرمه:
من خوابگا که بودم همش نودل مینداختم تو آب جیش :-& (به جای آب جوش گفت)
 
پاسخ : سوتی‌ها

58.jpg


8-}

315.jpg


:))

412.jpg


134.jpg


:-" :-" :-"

آره آره خورده
 
پاسخ : سوتی‌ها

چند روز پیش تو مدرسه یک جانباز(ما که نشانه ای از جانبازی ندیدیم ) اومده بود مدرسمون که سخنرانی کنه بعد دوستم با کمال اعتماد به نفس میپرسه :
این الان شهیده؟ :-?
من: :o
دوستم:منظورم جانباز بود :-[
 
پاسخ : سوتی‌ها

خواهرزادم به اهنگ پورتوریکو (تامین ای دل ) میگه شورتوریکه :-"
 
Back
بالا