دژاوو يا آشنا پنداري

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Sampadik
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اینم زنده کنم!! خب خواب و یه چیزی مثل دژاوو! آيا دلیل کافی ای برای وجود بعد غیر مادی ه ؟ یا نه؟
 
من تقریبا اصلا خواب نمیبینم یا اگه میبینم اصلا یادم نمیمونه. اما تازگیا فهمیدم که من هم خواب میبینم اما فرداش چیزی توی حافظه م نمیمونه که بتونم توضیحش بدم. شاید فقط دو سه تا صحنه مبهم و تاریک. تا اینکه چند وقت بعدش یهو یک صحنه رو میبنم و دقیقا تمام اون خواب به ذهنم میاد و حس خیلی جالبیه برام. خیلی هم این اتفاق برام میفته و درلحظه و ناخودآگاه میگم Dèjà vu و حس خوبی بهم میده. اون اوایل که چیزی نمیدونستم ازش خوشحال بودم که آینده رو میبینم یا میترسیدم که مثل مقصد نهایی دارم لحظه مرگم رو میبینم... :-"

اینم زنده کنم!! خب خواب و یه چیزی مثل دژاوو! آيا دلیل کافی ای برای وجود بعد غیر مادی ه ؟ یا نه؟
بنظرم اول باید روی خواب تمرکز کرد و اگر اون دلیلی بر وجود بعد غیرمادی باشه در نتیجه ش این هم میتونه باشه. خودم هم دنبال جوابم :-"

به صوتیش هم میگن جامه وو فک کنم
نه احتمالا میشه Dèjá ecoute
 
آخرین ویرایش:
من اکثر اتفاقات روزمرو دیدم تو خوابام :( خیلی چرته یهو میری یه جایی یهو خوابه میاد ذهنت انگار فیلم ممنتوه :دی یهو پرت میشه حواست مطابقت بدی حوادثو میبینی خود خودش لعنتی :( ای کاش میتونستم فقط یه خواب رو ببینم قبل این که اتفاق بیوفته 5 سال پیش تا اینقدر زندگیم ت . خمی نشه :( کاش ....
 
چیز جالبیه بنظرم
من بچه تر بودم واسم‌ زیاد پیش میومد
اما چند ساله تجربه نکردمش

پاسخ : دژاوو يا آشنا پنداري

واسه من چند بار تا حالا پیش اومده
مثلا یه جایی رو که تا به حال نرفتم وقتی میرم احساس میکنم قبلا اونجا بودم
یه مستند هم دیده بودم خیلی وقت پیش که یه دکتری میگفت این حالت بخاطر به ارث رسیدن بعضی ژن ها از اجداد شماست یعنی وقتی شما چیزی رو میبینین یا جایی میرین که قبلا نرفته بودین و این احساس بهتون دست میده احتمالا اجداد شما اونجا رفتن یا او چیز رو دیدن و بعد از چند نسل این چیزا به شما منتقل شده . البته طبق گفته های خودش این فقط یه فرضیه است
در ضمن تو ماتریکس 1 هم کیانو ریوز با دیدن دوباره یه گربه این حالت واسش پیش میاد !!!


پاسخ : دژاوو يا آشنا پنداري

خب یعنی خاطرات میرن تو ژن که بعد به ارث برسن؟

مگه خاطرات صفتن که برن تو ژن ادما؟

پاسخ : دژاوو يا آشنا پنداري

این فرضیه یه ژن اصلا با عقل جور نیست... :-?

آینده هم ثابت نیست که بشه با خواب پیش بینیش کرد!!!!! :-??

من کار سوق اعصاب که رفته بودم میگفتن هیچکدوم از اینا نیست...بلکه موقع یه ارسال پیام‌ها به مغز گاهی مشکلاتی به وجود میاد و ما صرفاً فکر می‌کنیم که این صحنه‌ها رو دیدیم.... :-?? :-?? :-??





ایشون اشتباه توضیح دادن

اون مستند میگفت
مثلا ی مرد غار نشین توی‌ غار همیشه جایی رو انتخاب میکرده واسه نشستن که دید به همه ی جای غار داشته باشه مخصوصا به در ورودی
چون میخواسته وقتی حیوان وحشی داخل میشه سریع ببینه و عکس العمل نشون بده واسه حفاظت از جون خانوادش



الان هم‌ مردا وقتی به طور مثال وارد رستوران میشن احتمالا تا جای ممکن سعی میکنن میزیو انتخاب کنن که دید بیشتری بهشون بده و صندلی رو انتخاب میکنن که بتونن بقیه جاهارو ببینن و صندلی رو به دیوار رو انتخاب نمیکنن
و وقتی دید کامل ندارن حس بدی بهشون میده


خب چرا؟

اون مرد غار نشین واسه بقا اون انتخابو میکرده
و تکامل هم برای بقاس
بنابراین این به ارث میرسه
و اگر غارنشینی ام بوده که این کارو نکرده و پشت به در ورودی نشسته حیوون وحشی تا وارد شده از بین بردش و ژنی‌که حاوی این پیام نبوده از بین رفته


بنابراین ناخود اگاه بقیه مرد ها هم وقتی جایی باشن که دید نداشته باشن احساس امنیت نمیکنن واین وراثتیه


این خاطره نیست
و اون مستند هم ربطی به دژاوو نداشت
 
آخرین بار توسط مدیر ویرایش شد:
شما تاحالا دچار این حالت شدین؟؟؟؟

دژاوو Déjà vu یک اصطلاح فرانسوی است که «قبلا دیده شده» معنی می‌دهد ، به آن پاراآمنزیا paramnesia هم می‌گویند. (پارا معنی موازی می‌دهد وقسمت دوم یعنی mnimi معنی حافظه)

دژاوو حالتی است که در آن شخص احساس می‌کند ، چیزی را که الان در حال رخ دادن است ، قبلا تجربه کرده است.

این اصطلاح را روانشناس فرانسوی به نام «امیل بویراک» (۱۸۵۱–۱۹۱۷) در کتابش با عنوان «آینده دانش روانشناسی» برای نخستین به کار برد.

شخصی که دژاوو را ترجبه می‌کند یک احساس آشنایی عجیب با چیزی که در حال رخ دادن است ، احساس می‌کند ، گویی قبلا آن صحنه را در خواب دیده است ، حتی گاهی یک حس قوی به او می‌گوید که آن حادثه واقعا قبلا در برهه‌ای از زمان برایش رخ داده است.

دژاوو چیز غیرشایعی نیست ، در مطالعاتی که انجام شده است ، ۷۰ درصد افراد گفته‌اند که دست‌کم یک بار دژاوو داشته‌اند.

ردپاهایی از اشارات نویسندگان را به دژاوو می‌توان در آثارشان یافت. اخیرا پژوهشگران توانسته‌اند با هیپنوتیزم ، حالاتی شبیه دژاوو در اشخاص موردآزمایش ایجاد کنند.


دژاوو انواع مختلفی دارد:

Déjà vécu:
Déjà vécu معمولا «قبلا زندگی شده» ترجمه می‌شود و به معنی آن است که شخص تصور می‌کند بازه‌ای از زمان را که فعلا می‌گذراند ، قبلا با همه جزئیات تجربه کرده است.

در یادداشت‌های چارلز دیکنز به این نوشته‌ها در مورد
Déjà vécu برمی‌خوریم:
«همه ، حس و حالی را تجربه کرده‌ایم که گاهی سراغ ما می‌آید ،
که در آن حس می‌کنیم آنچه را در حال گفتن و یا انجام دادنش هستیم ، قبلا در
زمان دوری گفته‌ایم و انجام داده‌ایم ، یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهره‌ها
، اشیا و شرایط قبلا تجربه کرده‌ایم ، و یا اینکه می‌دانیم بعد از یک سخن ، چه حرفی
خواهیم زد ، چرا که آن حرف‌ها را به یاد می‌آوریم!»

Déjà senti
Déjà senti را می‌توان «قبلا حس شده» ترجمه کرد ، بر خلاف Déjà
vécu در Déjà senti حس و حال تجربه قبلی شرایط ، فقط به صورت موقت در یک شخص حس می‌شود.

نخستین بار دکتر John Hughlings Jackson درسال ۱۹۸۹ در یادداشت های پزشکی‌اش در مورد یک شخص مبتلا به صرع قسمت گیجگاهی مغز temporal lobe or
psychomotor epilepsy ، این حالت را توضیح داده است. با گذشت مدتی حتی در حد چند دقیقه از تجربه چنین حالتی ، دیگر آن اشخاص همان حس و حال قبلی را در مورد اتفاق افتادن قبلی حوادث و تجربیاتشان نخواهند داشت.

Déjà visité
Déjà visité را «قبلا ملاقات شده» ترجمه می‌کنند. این حالت شایع نیست و در آن شخص برای مثال می‌تواند راهش را در شهر یا محلی که قبلا به آن نرفته است ، پیدا کند. Déjà visité با Déjà vécu از این لحاظ تفاوت دارد که در آن شخص درموردجزئیات جغرافیایی و مشخصات سه بعدی محل جدید ، صحبت می‌کند.

به احتمال زیاد در این مورد قبلا در روزنامه‌ها و صفحات حوادث مجله‌ها چیزهایی خوانده‌اید و متحیر مانده اید که این حرف‌ها راست هستند یا دروغ. بعضی‌ها رؤیاها ، تناسخ و یا سفرهای روح در خارج بدن را توجیه آن می‌دانند ولیپژوهشگران خواندن جزئیات دقیق جغرافیایی یک محل را توجیه‌‌کننده آن می‌دانند.

سر والتر اسکات خالق اثر مشهور ایوانهو ، در رمان گای مانرینگ به Déjà visité اشاره کرده است.


پژوهش‌های علمی
پژوهش‌های نوروفیزیولوژی و رونشناسی ، دژاوو را یک حالت
«پیش‌آگهی» و یا «غیب‌گویی» نمی‌دانند ، بلکه آن را یک اختلال حافظه و ناشی از
تداخل حافظه کوتاه‌مدت و بلندمدت ارزیابی می‌کنند.

دژاوو و ارتباط با بیماریهای روانپزشکی
یک همبسنگی بین احاسس دژاوو و بیماری‌هایی روانپزشکی مانند روان‌گسیختگی (شیزوفرنی) و اضطراب وجود دارد. احتمال رخ دادن دژاوو در افرادی که این اختلالات را دارند ، بیشتر است.

در افرادی که صرع قسمت گیجگاهی کغز دارند ، دژاوو بیشتر از همه دیده می‌شود. همین مطلب باعث شده بعضی از محققان ، دژاوو را کلا به خاطر تخلیه‌های عصبی غیرطبیعی بدانند.

مصرف بعضی از داروها می‌تواند ، باعث شود احتمال دژاوو بالا برود. در سال ۲۰۰۱ مورد یک بیمار مبتلا به آنفلوآنزا گزارش شد که برای تخفیف علایمش به وی آمانتادین و phenylpropanolamine تجویز شده بود و متعلقب آن ، حالتی شبیه دژاوو در شخص ایجاد شده بود به طوری که در وسط دوره درمان فکر می‌کرد ، قبلا یک دوره درمان را به اتمام رسانده است.
داروهایی که باعث افزایش دوپامین در مغز بشوند می‌تواند احتمال دژاوو را افزایشدهند.

دژاوو و توجیه‌های غیرعلمی
پاره ای دژاوو را مرتبط با رؤیاها می‌دانند ، آنها معتقدند ازآنجا که بیشتر خواب‌ها صبح روز بعد به یاد آورده نمی‌شوند ، بعضی از آنها به حافظه بلندمدت منتقل می‌شوند و بعدها در شرایط واقعی مشابه ، شخص سایه‌ای از رؤیاها را به یاد می‌آورد و تصور می‌کند آنها وقایع را قبلا تجربه کرده است.

اما برخی هم دژاوو را به کلی با تناسخ ربط می‌دهند. معتقدان به تناسخ باور دارند که روح آدمی بارها کالبدهای مختلفی را تجربه می‌کند و وقتی انسان می‌میرد ، روحش در کالبد دیگری ، تجسد پیدا می‌کند. بنابراین دژاوو ناشی از به یاد آوردن حوادثی است که ورح در کالبد دیگر گذرانده است.

منبع:
http://1pezeshk.com/archives/2007/06/post_506.html
http://www.farya.com/id/1866

*فاطمه : کیمیا جان با اجازت من یه دستی توش بردم و یه کم حجمشو کم کردم !

اسپما پاک شد
چه جالب منم اینجوری میشم !
ولی خب مطمئنم توی خواب نیست مثل اینه که یه صحنه ای از قبل توی ذهنت ساخته شده که تنها زمانی که در واقعیت برات اتفاق میوفته میتونی درکش کنی و نمیدونی کی اون صحنه را دیدی
گاهی اوقات با خودم لج میکنم و میخوام اون کاری که اون لحظه طبق چیری که تو ذهنمه انجام دادم را برخلافش عمل کنم !! :))
 
برای من یه مدت به شدت زیاد اتفاق میفتاد

اما الان خیلی کمتر شده
منم فکر میکنم شاید برای عالم ذر باشه چون این که ما قیافه ادمی رو میشناسیم رو به عالم ذر نسبت دادن
 
من تقریبا اصلا خواب نمیبینم یا اگه میبینم اصلا یادم نمیمونه. اما تازگیا فهمیدم که من هم خواب میبینم اما فرداش چیزی توی حافظه م نمیمونه که بتونم توضیحش بدم. شاید فقط دو سه تا صحنه مبهم و تاریک. تا اینکه چند وقت بعدش یهو یک صحنه رو میبنم و دقیقا تمام اون خواب به ذهنم میاد و حس خیلی جالبیه برام. خیلی هم این اتفاق برام میفته و درلحظه و ناخودآگاه میگم Dèjà vu و حس خوبی بهم میده. اون اوایل که چیزی نمیدونستم ازش خوشحال بودم که آینده رو میبینم یا میترسیدم که مثل مقصد نهایی دارم لحظه مرگم رو میبینم... :-"
ولی من واقعا فک میکنم خواب نمیبینم با اینکه دانشمندا میگن همه هر شب خواب میبینن...من نه تنها خوابی یادم نمیمونه بلکه این دژاوو هم واسم اتفاق نمیفته...بچه تر بودم گاهی اتفاق میفتاد ولی الان خیلی وقته نشده:-?? اینم باید بگم خوابم خیلی سبکه و حتی گاهی در طول شب سه چار بار بیدار میشم از خواب.
 
حدودا چند روزیه که پدیده دژاوو در طول روز حدود ۶ یا ۷ بار واسم اتفاق میوفته قبلا هم اتفاق میوفتاد اما نه انقدر زیاد از همه مهم تر اینکه چند روزه ک بدون توقف این پدیده واسم اتفاق میوفته
 
#تاپیک_ها_را_زنده_کنیم
من جدیدا فعالیت های دژاوویی (:-?) مغزم زیاد شده. به طوری که شاید قبلا ماهی یکی دو بار این اتفاق برام میفتاد ولی از کرونا به اینور روزی چندبار برام اتفاق میفته. خیلی تجربه جالبیه ولی احساس میکنم یذره داره زیاد میشه. تو اینترنت هم که خوندم میگه کسایی که دژاوو زیاد براشون رخ میده فعالیت مغزی قوی ای دارن. حالا نمیدونم واقعیته یا نه :-/:-s
 
من حس میکنم توی خواب دیدم...
بعضی وقتام که از خواب پا میشم حس میکنم این روز، این حالت یا این کلاسا رو تو خواب گذروندم!
 
Back
بالا