مصطفي مستور

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع poolia
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پاسخ : مصطفي مستور

من تقریبا همه کاباشو خوندم!!!!!!!!
محشره! >:D<
همه داستاناش به هم مربوطه!!!!!!!!
 
پاسخ : مصطفي مستور

منم همه کتاباشو خوندم . آره شادی جان شخصیاتش مشترکه و در هر کتاب زوایای شخصیاتای کتابای دیگش هم فاش میشه .
اول از همه روی ماه خداوند راببوس رو دوست داشتم که واقعا زیبا بود . استخوان خوک و دستهای جذامی هم همینطور . عکس نگاریاش هم کم از کتاباش نداره .
نحوه روایت مستور ، فلسفه پنهان در آثارش ( که شدیدا جای بحث داره مثل نظریه وضعیت امور منطقا ممکن ) ، شخصیت پردازی گنگ و پر از نشانه ش همه وهمه خواننده های اهل تفکر رو به خودش جذب میکنه .
دوستی داشتم که مجذوب رمانهای تماما آبکی ایرانی شده بود . من طبق یک سنت قدیمی ( بالا بردن سطح سلیقه دوستانمان =D> ) روی ماه خداوند را ببوس رو بهش پیشنهاد کردم ولی اون بعد خوندنش گف چه فلسفی ! اه اه ! اینه که مستور خوراک فعالیت ذهنه !
فلسفه آثارش شدیدا جای بحث داره . نظریه های تو در تو و شاید درست ، تمامی کتاباشو در بر گرفته . مثلا :

- اگه قرار باشه مرد ها از این دنیا گورشونو گم کنن و برن بهت قول میدم که هرچی جنگ و کشتار و کثافت کاریای دیگه ست رو با خودشون میبرن . دنیا عینهو گوشت خرگوش میمونه . نصف حلال نصف حرام . زن نصفه حلال دنیاس . هرچی کثافت کاری و گندکاری هست توی مرداست . (استخوان خوک و دستهای جذامی ص39 )
- میگه وجود آدمهای حقیقتا آزادش همیشه بر طریق صواب باشند منطقا امکان پذیره و خداوند اگر واقعا قادر مطلق بود میتونست هر وضعیت امور منطقا ممکنی رو محقق کنه . (همان کتاب ص 56 )

این نگاه خاص مستور به خدا ، آفرینش و جهانه که از دلایل محبوبیتش به حساب میاد . اینم فراموش نشه که مصطفی مستور ، از نویسندگانی بود که فروش بالای یک رمانش ( روی ماه خداوند را ببوس ) باعث شد بسیاری از خوانندگان و علاقمندان به کتاب ، مجموعه آثار او را در کتابخانه شخصیشون نگه دارند .
 
پاسخ : مصطفي مستور

" استخوان خوک و دست های جذامی" و "روی ماه خداوند را ببوس" رو هم خوندم. واقعا قلم مسحورکننده ای داره!

نوشته هاش واقعا امروزی هستن. همون دغدغه ها و دردسرهایی که آدم امروز داره. از عشق لیلی و مجنونی نمی گه به جاش از عشق فاحشه ها می گه ( استخوان خوک و دست های جذامی ) یا یه قالب بسیار تاثیرگذاری از عشقای اینترنتی ( حکایت عشقی بی شین بی قاف بی نقطه ) و علاوه بر این به طور شگفت آوری همه چیز رو ملموس توصیف می کنه! وقتی صحبت از ساختمان خیابان خاوران و ادم هایی که توش هستن می کنه انگار همه شون جلوی چشم آدم ظاهر می شن. انگار که همشونو بارها دیدیم!
 
پاسخ : مصطفي مستور

من همه ی کتابای مسـتور رو خوندم ! همـرو پشـت سر هم !
به نـظرم واقعن تکراریه ! یعنی زیادی کتاب داره چاپ می کـنه دیگه !
اسامــی ؛ اتفاقا ؛ شخصیتا ؛ خیلی خیلی تکراریه ...
 
پاسخ : مصطفي مستور

روی ماه خداوند را ببوس گرچه یه کمی شعاریه، اما خیلی جاذبه داره.
استخوان خوک و دست های جذامی رو حوصله ـم نگرفت تا آخر بخونم.
من گنجشک نیستم هم خوندم اما زیاد خوب نبود. درواقع متوسط بود.
اما مستور در کل خیلی روان مینویسه.
 
پاسخ : مصطفي مستور

تقریبا همه کتاباشو خوندم.داستاناش مکمل هم هستن.روی ماه خدا را ببوس و حکایت عشق بی شین ... رو خیلی دوست دارم.اما بدلیل اینکه داستاناش به دنبال هم و شبیه هستند اسم داستاناش درست یادم نمیاد.
 
پاسخ : مصطفي مستور

من یه بار داشتم می مردم از فلسفی و روحانی بودن!
به پیشنهاد پسر عموم یکی از کتاباشو شبونه خوندم! خیلی عالی بود! آرومم کرد! حس کردم اون چیزی رو که من بهش فکر می کردم و تصورم این بود که هیچ کس بهش فک نمیکنه اون دیده و به قلم کشیدش!
یه هر حال کتاب فوق العاده خوبی بود و واسه همین اگه کتاباش به چشم بخوره قطعا می خرمش! ;)
 
پاسخ : مصطفي مستور

نویسنده خوش قلمیه!
من فضا سازی داستان هاش رو خیلی دوست دارم.یه جورایی خواننده رو ول میکنه وسط داستان طوری که خواننده انگار از اول در متن داستان بوده.این در روی ماه خداوند را ببوس و عاشقی بی عین... به چشم میخوره.البته رمان من گنجشک نیستم ش اونقدر این فضاسازی رو نداشت.تقریبا تا آخرین صفحه داستان نفهمیدم اصل ماجرا چیه و چی میخواد بگه.
در کل اگه قرار باشه رمان ایرانی بخونم مجموعه داستان های مصطفی مستور رو در اولویت قرار میدم.
 
پاسخ : مصطفي مستور

یه چیزاییش فوقالعادس جوری که من بعد چند تا از داستاناش تا چند روز منگ می موندم..

اما بعضی تیکه هایی داره که حال به هم زنه

مثلا این که مردا شصت بار عاشق می شن و این حقو بهشون می ده رو اصلا درک نمی کنم! یه بار واقعا داشتم دیگه بالا میاوردم!
 
پاسخ : مصطفي مستور

دو تا چیز به حال یادم اومد از مستور:

تقدیم به همه زنان، این تنها ساکنان نیمه روشن زندگی. (یادم نیست اولش تقدیم به بود، برای بود، همه داشت یا نه و....؛ اما بقیش همین بود)


هر انسان، روزنه ای ـست به سوی خدا، اگر اندوهناک شود، اگر بسیار اندوهناک شود .
 
پاسخ : مصطفي مستور

من هم روی ماه خداوند روببوس روخوندم ازایشون
به نظرم کتاب خوبی بود فقط خوب !به قول یک نفربرای گذروندن یک ساعت متفاوت خوب بود
به نظرم پایان خوبی نداشت ینی یه جورایی گیج میکردخواننده رو وبعد توی ناکجا آباد رهاش میکرد
برگزیده ی جشنواره قلم زرین هم شده گویا:-"
به واقعیت هم نزدیک بود واینکه به نظرم رمان ساده ای یا شاید مثلا شما بیای وبخونی وبگی چقدرسطحی واینا ولی دلت نمیاد بزاریش کنار
 
پاسخ : مصطفي مستور

اولين بار پارسال همين تاپيك رو ديدم ك شناختمشون و الان همه كتاباشو خوندم غير از جديدترينش سه گزارش كوتاه در باره نويد و نگار (فك كنم) ب غير از فضاسازى عالى ك بچه ها گفتن ى چيز ديگشو ك خ دوس دارم رسوندن و فهموندن مفاهيم پيچيده در عين سادگى هس .،! واقعا ميشه مفهوم عشق رو از داستان ارزو از كتاب عشق روى پياده رو درك كرد.،! بهترين نويسنده دو دهه اخيره از نظرم
 
پاسخ : مصطفي مستور

روی ماه خداوند را ببوس:

بنطرم قشنگ بود و بیشتر شبیه فیلمها بود ینی اگه درقالب فیلم باشه قوی تر تاثیرش پیداست چون خیلی از استدلال هایی که بیان میکنه برمبنای چیزهاییکه از طبیعت اون طرف مشاهده میکنه...پرنده ها بازی بچه ها و اینها خب با فیلم قشنگتر پیداست و مفهوم اعتماد کردن با دیدن های اون بیان میشه و اینکه یکجورهایی بیان میکنه خدا اونی نیست که تو با محکم ترین استدلال ها به خودت بقبولونیش بلکه یک حس قلبه هرچند ساده که به تو تلنگر میزنه...بعضی سوال هاش و نحوه پاسخ دادن به اونهاهم جالبه...بنظرم توانایی این را داره که کمی ادم را به فکر واداره!
 
Back
بالا