سهراب بیا که آب را گل کردند...

[جیران]

....

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

و از دوستی دیگر
وای جنگل را بیابان می کنند/دست خون الود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا/انچه این نامردمان برجان انسان می کنند.

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

و از دوستی دیگر
وای جنگل را بیابان می کنند/دست خون الود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا/انچه این نامردمان برجان انسان می کنند.

اینم قشنگ بود مرسی

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

حالا می خواستم یه چیزی بگم اما نمی گم
ولی:
از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت الوده بخون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان ادم صدر پیغام اوران حضرت باری تعالی زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
ادمیت مرده بود گرچه ادم زنده بود
اگرم بخواید بقیه اش رو هم حفظم می نویسم

 

[fatemeh_s]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

من نمیدانم که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست ؟!!
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست!
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟!
چشم هارا باید شست
جور دیگر باید دید
واژه هارا باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.
.
.
.
رخت هارا بکنیم
آب در یک قدمی است!

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

این چه وضعیه یه عده می نویسن بقیه هم میگن ممنون و از این چرندیات
بیایید فرهنگ فرومیزیشن داشته باشیم و اما
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست /هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست /ای خوش ان نغمه که مردم بسپارند به یاد

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

این چه وضعیه یه عده می نویسن بقیه هم میگن ممنون و از این چرندیات
بیایید فرهنگ فرومیزیشن داشته باشیم و اما
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست /هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست /ای خوش ان نغمه که مردم بسپارند به یاد

عزیزم اولا اسم این تاپیک معلومه راجع به شعر های سهرابه
بعدشم هرکی میاد اگه خوشش بیاد میگه ممنون و یه شعری میذاره
به هر حال اینجوریه دیگه
در ضمن مصرع اخراین شعرت اینه: خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

فکر کنم شاعرت تعادل روانی نداشته
می بخشم ولی دیگه تکرار نشه در ضمن این که یکی بگه ممنون و دیگر هیچ یه ذره مضحکه نه...
و اما
هشدار زانکه در پس این پرده نیاز /ان بت تراش بوالهوس چشم بسته ام
روزی که خشم عشق تو دیوانه ام کند/بینند سایه ها که تورا هم شکسته ام

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

فکر کنم شاعرت تعادل روانی نداشته
می بخشم ولی دیگه تکرار نشه در ضمن این که یکی بگه ممنون و دیگر هیچ یه ذره مضحکه نه...
و اما
هشدار زانکه در پس این پرده نیاز /ان بت تراش بوالهوس چشم بسته ام
روزی که خشم عشق تو دیوانه ام کند/بینند سایه ها که تورا هم شکسته ام

منظورت چیه که شاعرم تعادل روانی نداشته؟

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

یعنی .........بوده نمی تونم واژه نا شایست بکار ببرم چون
تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

یعنی .........بوده نمی تونم واژه نا شایست بکار ببرم چون
تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد

.... و دیگر هیچ

 

[Your feline]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

ديرگاهيست در اين تنهايي
رنگ خاموشي در طرح لب است
بانگي از دور مرا مي خواند
ليك پاهايم در قير شب است
دست جادويي شب
در به روي من و غم مي بندد
مي كنم هرچه تلاش
او به من مي خندد
ديرگاهيست كه چون من همه را
رنگ خاموشي در طرح لب است
جنبشــي نيست در اين خاموشي
دست هـــا ، پاهــا در قير شب است

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

چی شد بحث و عوض کردی

آخه جنابعالی طبع شعرت گل کرده جواب درست و حسابی نمیدی

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

چه ربطی داره
دوستان بیاد یکی قضاوت کنه کی این چرندیات رو شروع کرد
اما:
زی تیر نگه کرد و پر خویش براو دید/گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
منت تو منی را زسر خویش برون کن/بنگر به عقابی که منی کرد و چه ها خاست

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

چه ربطی داره
دوستان بیاد یکی قضاوت کنه کی این چرندیات رو شروع کرد
اما:
زی تیر نگه کرد و پر خویش براو دید/گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
منت تو منی را زسر خویش برون کن/بنگر به عقابی که منی کرد و چه ها خاست

عزیزم میتونی یکم با ادب تر رفتار کنی
چرندیات یعنی چی؟
اصلا من دیگه با شما کاری ندارم
اگه دوست داری بیا این تاپیکو بخون دوستم نداری کسی به زور نیاوردت

 

[Your feline]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

چـــرنديات يعني چي .... ؟!

اگر Di-estefano جان شمام دقت كني مي بيني كه اين بخش ادبي همش تاپيك هايي هستش كه يكي يه چيز مينويشه بقيه + ميدن و چيز

ديگه اي هم تقريبا رد و بدل نمي شه و اين تاپيك تازه خيلي از اونا فعالتره .!.

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

من فکر نمی کنم فرهنگ فروم نویسی این جوری باشه
حالا اگه تو این روستا این جوریه من کم تر میام تا صحبت هاتون یا به عبارتی چرندیاتتون رو ادامه بدید

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

من فکر نمی کنم فرهنگ فروم نویسی این جوری باشه
حالا اگه تو این روستا این جوریه من کم تر میام تا صحبت هاتون یا به عبارتی چرندیاتتون رو ادامه بدید

قرارنیست کسی ادامه بده
چون من این تاپیک رو زدم مجبورم هرکی میاد و یه چیزی راجع به این موضوع میگه باهاش صحبت کنم
اگه این به نظر شما چرندیاته نیای بهتره

 

[Di-estefano]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

خودت داری میگی صحبت نه.........(خیلی معذرت می خوام)
اما اینکه یکی میاد یه شعر می نویسیه بقیه میگن مرسی و ممنون و.........
درست نیست هرکس که میاد یا بخونه یا وقتی نظر میده یه شعر بگه من خواهش می کنم بیاید این دو صفحه رو بخونین

 

[جیران]

پاسخ : سهراب بیا که آب را گل کردند...

خودت داری میگی صحبت نه.........(خیلی معذرت می خوام)
اما اینکه یکی میاد یه شعر می نویسیه بقیه میگن مرسی و ممنون و.........
درست نیست هرکس که میاد یا بخونه یا وقتی نظر میده یه شعر بگه من خواهش می کنم بیاید این دو صفحه رو بخونین

میگی من چه کار کنم که میگن ممنون ؟؟ هاا؟
خوب تو که اومدی نظر دادی شعر هم نوشتی چند نفر دیگه هم همین کارو کردن
از الان میگم هرکی میخواد نظر بده یه شعر فقط از سهراب هم بگه
خوبهههههههههههههههههههههههه؟