پاسخ : توضیحات رشته و دانشگاه شما
سلام !
به به !
دانشجوهای عزیز
آقا مهندسا
خانوم دکترا
وکیل ـا
انصافا عجب دورانی بود
خوش گذشت بتون ؟
دبیرستان خوب بود ؟
کنکور هم که اومد و رفت !
خداییش خیلی سریع گذشت . نه ؟!
خب !
گفتم یه تاپیکی بزنم تا دانشجوها برای بچه های ورودی 92 ، یه ذره هم در مورد رشته ـمون بگیم
هم جوّ و فضای دانشگاه ـو یه ذره بگیم
+
اول یه ذره در مورد رشته ی برق توضیحات سطحی و به درد نخوری بدم
رشته ای که از لحاظ شغلی واقعا رشته ی خوبی ـه
تعداد مشاغلی که برای برق هست ، برای کمتر رشته ای پیدا میشه
علت ـش هم واضحه
همه جا برق هست
تو صنعت ، مسکن ، ارتباطات ، تکنولوژی ، ...
گرایش های مهم برق هم اینان : قدرت ، کنترل ، مخابرات ، الکترونیک ، مهندسی پزشکی
دروس دوره کارشناسی ـه این رشته ، دروسی هستن که خیلی تئوری به نظر میرسن
خیلی انتزاعی و غیرملموس
یعنی با درسایی سرو و کار دارن که نمیشه با دست لمسشون کرد
مثلا مسائلی رو بررسی میکنن مثل تحلیل مدار ، که شامل ـه محاسبات ـه مختلف ـه
و اگر بپرسن این که داری حل میکنی ، وجود خارجی داره یا نه ، شاید جوابش منفی باشه
اما در نقطه ی مقابل ، رشته ی مکانیک و عمران رشته هایی هستن که دروسی که میخونی رو لمس میکنی
مثلا میان یه قطعه رو ببرسی میکنن . نیروهاش رو و ...
خب کاملا ملموسه که دارن چیکار میکنن . میتونه حس کنه اون مسئله رو . تصور کنه .
اما نمیشه گفت این ویژگی رشته ی برق ، یعنی انتزاعی بودنش ، اون رو خشک کرده
با وجود این تئوری گونه بودنش ، آزمایشگاه های خیلی جالبی هم داره که خیلی به این رشته جون داده
اگر کسی علاقه ی به کار های عملی ـی مثل رباتیک ، الکترونیک ، و کلا کار بامدار به صورت عملی داشته باشه
میتونه توی این رشته موفق باشه
در واقع ، انتزاعی بودن ـه برق ، توی دروسی ـه که میخونن . نه توی کار ـه آینده ـشون
هر کدوم از گرایش ها هم ، ویژگی های خاص خودشون رو داره
مثلا مخابرات !
سرشار از کدزنی و تئوری و الکترومغناطیس و این جور چیزایی که رنگ و بوی انتزاعی داره
یا مثلا قدرت !
ملموس ترین و شیرین ترین گرایش ـه برق از لحاظ کارهای عملی
استادی داشتیم توی درس اصول مهندسی برق ، میگفت
همونطور که اکثر رتبه های برتر الکی الکی میان برق ، همون طور هم برترین های برق ، الکی الکی میان مخابرات
این رو هم میگفت که شیرین ترین گرایش ، همون قدرت ـه
در واقع قدرتی ها ، زیاد تو کاغذ نیستن . خیلی دروس عملی و ملموسی دارن .
در کل رشته ای ـه پر تنوع از لحاظ شغلی و ...
+
و اما توصیه ها
جو گیر نشید ! همون طور که من شدم
شنیدید میگن آدم ـو برق بگیره ، اما جو نگیره
متاسفانه ، منو هم برق گرفت ، هم جوّ
منم همین جوری رفتم برق
البته نه همینجوری
خیر ـه سرم چند بار رفتم دانشگاه شریف و با بچه ها و سال بالایی ها صحبت کردم
همایش شریف رو شرکت کردم
اساتید رو دیدم و ...
در آخر هم تصمیم گرفتم با توجه به علاقه هام و اون چیزایی که از رشته ها فهمیده بودم ، مکانیک رو انتخاب کنم .
البته به برق هم علاقه داشتم . یعنی هر دوش رو میپسندیدم . اما مکانیک رو خیلی بیشتر دوس داشتم
اما امان از جوّ
خلاصه اینکه برق ـو انتخاب کردم و الان احتمالا در حال تغییر رشته به همون مکانیک
در واقع نکته اینجاست که
خیلی ـا دنبال رشته ای هستن که رتبه ـشون حروم نشه
مثلا
اگر یه نفر رتبه زیر 100 بیاره و مهندسی عمران رو انتخاب کنه ، بش میگن چرا عمران ؟
تو با "این رتبه" میتونستی برق بزنی . میتونسی مکانیک بزنی
این دید ، دید ـه اشتباهی ـه که بخواییم از رتبه ـمون نهایت ـه استفاده رو بکنیم و علاقمون رو قربونی کنیم
اگر کسی ، به رشته ی خاصی علاقه نداره ، میتونه همین روش رو برای انتخاب رشته ، پیش بگیره
یعنی رشته ای رو انتخاب کنه که خیلی سخت تر میشه قبول شد و تقاضا ها براش بیشتره
یعنی همون استفاده ی حداکثری از رتبه
در واقع خیلی ـا دوس دارن آخرین نفر ـه پذیرفته شده توی اون رشته ای باشن که قبول میشن
این برای کسی خوبه ، که علاقه خاصی به رشته ی خاصی نداره
به نظر من ، کسی که علاقه ـش مشخصه ، از این کارا نکنه
==========================================
سوال : انصافا" این جوری که میگن ، جو ـه دانشگاه های تهران ، مثل شریف ، امیرکبیر ، تهران و ... خشک ـه و همه خر خونن ؟
جواب :
قبلا مهدی در مورد فضای دانشگاه و خوابگاه و ترم اول ، توضیحات عریض و طویلی رو گفته بود که میتونید برید
اینجا
مستنداتش هم
اینجا اون وسط مسطا هس
ولی خب منم اگر بخوام عرایضی رو بگم باید بگم که :
کلا" دانشگاه فضایی ـه خیلی بزرگ تر از دبیرستان
نه تنها از نظر طول و عرض
بلکه از نظر ارتباطات
شما تو دبیرستان به مدت 4 سال با یه سری دوستاتون بودید
و حتی یه سری ـتون ، در واقع اکثرتون ، از راهنمایی با هم بودید
و به احتمال قوی توی یه اکیپ خاص بودید ، که اخلاقتون به هم میخورده و با هم جور بودید
اما وارد دانشگاه که میشید ، اون اکیپ معمولا حفظ نمیشه و دوستان تو دانشگاه های مختلف پراکنده میشن
خب میگید این که مشکلی نداره
ما از اولش هم که اومدیم دبیرستان یا راهنمایی ، با هم آشنا نبودیم
بالاخره جور میشه دوباره
اما دانشگاه یه ذره متفاوت ـه
دانشگاه ، از همه جای ایران اومدن !
همه مدل فرهنگ !
همه مدل اعتقاد !
همه مدل طرز تفکر !
همه مدل اخلاق !
که یکی ـشون خود ـه شمایید
باید سعی کنید توی این فضای بزرگ ، توی این تنوع ، خودتون رو پیدا کنید
طبیعتا نیاز به ارتباط با همه مدل دانشجویی پیدا میکنید
نمیشه دیگه توی یه اکیپ کوچیک ، 4 سال کارشناسی ( و تجربی ها که بیشتر ) رو گذروند
بالاخره باید روابط اجتماعی ـمون رو همینجا گسترش بدیم
اخلاق اجتماعی ـمون رو تکمیل و تصحیح کنیم
توی این تنوع ، باید هم گوش بدیم هم حرف بزنیم
در مورد هر چیزی
شاید به نظرتون یه عقیده ای درست تر از عقیده ی شما باشه
یا یه طرز ـه فکر یا ....
یا شایدم بعضی وقتا نیاز باشه طرز فکرتون رو به یه نفر تحمیل کنین
یه جوری متقاعدش کنید که آره ! من درست میگم
این قضایا باعث میشه که کم کم تغییر کنید یا تغییر بدید
کلا" فضایی رو پشی رو خواهید داشت که باید با جرات باشید توش
=====================================
فضای درسی ؟ نمره ؟ امتحان ؟ کلاس درس ؟ استاد ؟ حضور غیاب ؟
اول از همه یه جمله ی عارفانه بگم از همون استاد ـه درس ـه مهندسی برق ، فرمود :
{
سه چیز را در نظر بگیر :
1 . درسی که استاد درس میدهد
2 . سوالاتی که در امتحان می آید
3 . نمره ای که میگیری
دو به دو ، این ها ، "هیچ" ارتباطی با هم ندارند
}
تا خدی هم راست میگفت
واقعا درس ، دیگه دبیرستانی نیس که استاد درس بده و بری تو خوابگاه یا منزل تمرین کنی و بری امتحان بدی و نمره بگیری
اصلا دروسی مثل ریاضی و فیزیک ، به ندرت استادی پیدا میشه که "درس بده"
مثلا ما یه استاد ریاضی1 داشتیم که من یه بار اول ترم قیافشو دیدم
آخر ترم قیافش یادم رفته بود
این بنده خدا میومد سر کلاس اثبات میکرد که مثلا پاره خط مساحت نداره
بعد تو امتحان ، از کتاب درسی سوالات خوب و منطقی ای میداد
یعنی نیازی به حضور در کلاسش نبود
در واقع با خوندن ـه کتاب درسی ، میشد نمره ی خوبی گرفت
یا مثلا یه استادی بود برای ریاضی2 ، که "چرت و پرت" میگفت سر کلاس
بعد تو امتحان میگفت : مکعب 4 بعدی رسم کنید . ( دقیقا سوال ـه امتحان بود همین

)
خلاصه ...
درس و کلاس و ... به کل فرق میکنه با دبیرستان
دیگه اگر هم بیوفتی و مشروط ( معدل زیر 12 مثلا" ) بشی ، کسی به خانواده زنگ نمیزنه
کلا" خودت مسئول درس و نمره و خوندن و ... ـی خودت هستی
خودت مسئول برنامه ریزی ـت هستی
+
حضور و غیاب به اون صورت وجود نداره به جز دروسی مثل عمومی ها یا دروسی که استاد بخواد عقده ای بازی در بیاره
=================================
خوابگاه ؟ غذا ؟ امکانات ؟
خب این موضوع برای اونایی که شهر ـه خودشون قبلو میشن ، موضوعیت نداره
اما خب برای اونایی که خواهند داشت باید بگم که
یکی از جاهایی که واقعا میتونیم توش دوران خوبی داشته باشیم همین خوابگاهه
ماجراهایی که اتفاق میوفته
خاطراتی که پیش میاد
و ... زندگی ـه دانشجویی رو شیرین میکنه
شاید سختی ـه دوری از خانواده برای بعضیا یه مشکل باشه
خود ـه همین مشکل باعث میشه محکم بشیم . یه ذره قدر ـه خونواده رو بیشتر بدونیم
بعضیا هستن که ترم به ترم بر میگردن پیش خونواده . مثلا" یکی دانشگاهش ارومیه باشه و شهرشون زاهدان
این همه هزار کیلومتر

باید بره و بیاد
و طبیعتا این افراد خیلی دیر به دیر برمیگردن پیش خونواده و دور بودن از خونواده و سختی هاش رو خوب درک میکن
امکانات هم با توجه به دانشگاه متفاوته
اما خب امکاناتی که خوابگاه ـه دانشگاه ما داره ایناس :
هر اتاق یه مودم ـه وای فای ( همین بس ـه برای هفت جد و آبادمون

)
سالن بدنسازی ، موسیقی ( ملت میزن توش تمبک و ... می نوازن

) ، فوتبال ، مطالعه
یه بوفه ی کامل و جامع از شیر مرغ گرفته تا جون ـه آدمی زاد
خیاطی ، آرایشگاه ، اتوشویی و از این جور چرت و پرت ـا
اتاق تا ما هم 4 نفر ـس

بقیه دانشگاه ها رو هم بقیه دوستان میگن
===============================
در هر صورت ، ایشالا که میایید و می بینید و می چشید و پاس میکنید و میوفتید و حسابی خوش میگذرونید و ...
الان از قیف ـه برعکس عبور کردید
خیالتون راحت
موفق باشید
- - - - -
[size=8pt]
- بهتر نیست این پُست به یک پونزدهم ارتفاع فعلیش در بیاد تا هم اندازه بقیه پستها بشه؟ چرا انقدر فضای خالی آخه؟ میدونین چه تعداد درخت قطع شدهان تا شما این پست به این درازی رو ارسال کنید و همینجوری الکی اِنتِر بزنید؟ آیا درسته؟