۱. تقریباً از نیمههای سریال دیگه نهایتش قابل پیشبینی بود؛ ولی خوشم اومد که صرفِ دریافت کاپِ "پایان غیرقابل پیشبینی" نیومدن گند بزنن تو داستان.
من خیلی برام مهم بود که نینی سالم بمونه و درسته تبدیلش کرده بودن به ابزار شکنجهٔ روانی بیننده ولی خب همین که تا آخرش زنده موند و اتفاقاً جایزه رو هم نشون دادن که دریافت کرده، واقعاً خوب بود. *آخیش*
۲. باز دربارهٔ نینی وقتی تصمیم گرفته شد که به عنوان شرکتکنندهٔ ۲۲۲ به بازی ادامه بده، بقیهٔ شرکتکنندهها میخواستن بچه رو بکشن! منظورم اینه که دا... هر چهقدر هم اینا بیذات و بیصفت و تحت فشار و اینا بوده باشن ولی کشتن بچه چیز کوچیکی نیست که این شیش هفت نفر بین خودشون تصمیم گرفتن و خیلی سریع میخواستن انجامش بدن. یعنی یه ذره احساس نداشتن نسبت به بچه؟ :" خیلی واقعی نبود این قسمت.
۳. آقا من اصلاً قانع نمیشم چرا سر جریان شورشی که راه افتاد علیه بالادستیا، گیهون رو نکشتن :)) همه رو بدون تردید کشتن ولی گیهونو فقط بیهوش کردن. چرا خب. تو بازی قایم موشک (

) هم میخواست خودشو بکشه ولی نذاشتن. وا!
۴. من خیلی خوشم اومد که سابقهٔ رئیسه رو نشون دادن (اینکه قبلاً خودش هم بازیکن بوده و موقعیت مشابهی با گیهون داشته) جالب بود.
۵. در کل پایانبندی خیلی خوب و جمعوجور بود. تکلیف همه چیز روشن شد. نویسنده حتی حواسش به سهبیوک هم بود :) من آخراش خیلی بیصبر و خسته بودم ولی حالا که یکم گذشته میبینم یک پایان معمولی و خوب بود.
۶. بازیها تو فصل سوم "بازی" نبودن واقعاً. غیر از طنابزنی، اون دو تا واقعاً بازی نبودن فقط باید همدیگه رو میکشتن. این زیاد جالب نبود برای من. و اینکه واسهم سوال شد چرا تو دو سری بازی، فقط بازیِ اول (چراغ سبز، چراغ قرمز) به همدیگه شبیه بودن؟ احتمالاً صرفاً میخواستن گیهون به بقیه ثابت کنه که این بازی رو قبلاً برنده شده :"
۷. خونریزی بیخود و شدید تو فصل ۳ زیاد بود. اون زن شمالی هم من مدام فکر میکردم دو فصله دارن نشونش میدن احتمالاً یه جایی قراره یه برخوردی با خط اصلی داستان داشته باشه ولی هچ. واسه خودش اومد واسه خودش رفت. نمیدونم اصلاً چرا بود تو سریال. اون قایقهای گشتزنی هم خیلی بیدلیل و بینتیجه بودن :((((
۸. بازم در مورد پایانش من خیلی برام مهم بود گیهون بفهمه اینهو (۰۰۱) رئیس بازیه و فهمید. خوب بود. کلاً از فصل ۳ راضی نبودم ولی از پایانش راضی بودم :))
۹. موسیقی متن سریال خدا بود. خدااا.