رسم‌ها و آیین‌های جالب

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع نون
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

نون

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
378
امتیاز
3,941
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1399
تلگرام
خب الان داشتم یه مقاله می‌خوندم که توش به یه رسم جالب برخوردم و گفتم تاپیک داشته باشیم با رسومات جالب منطقه‌اتون آشنا شیم.
برامون بنویسین رسم چیه، چه زمانی انجام میشه، هدفش چیه و قوانینش چطورین. اگه افسانه‌ای هم پشتش داره بگین ^_^
 
خب اول من. همین رسمی که الان خوندم
گویا در زمان قدیم در ایران(نمی‌دونم دقیقا کجا) ماه‌های آخر سال (فکر کنم به نیت سال جدید) کوزه‌ای درست می‎‌کردن و روش نقش صورت انسان می‌کشیدن با تاکید بر چشم و ابروی زیبا و سعی می‌کردن با پارچه و غیره تزئین و خوشکلش کنن اسمش هم بوده "چشمارو". در طی سال توش سکه می‌ریختن به نیت دفع چشم زخم و بدی و غیره از اهل خونه و مال و اموال و غیره. بعد شب چهارشنبه سوری، قبل از شروع آتیش‌بازی اینو از پشت‌بوم پرت می‌کردن توی کوچه. سکه‌ها قسمت عابرین بوده و شکستن کوزه دفع قضا بلا و چشم زخم و بدخواهی بوده
 
یه رسمی توی شیراز هست که خیلی برای من جالبه
البته دیگه انجام نمیدن، شاید تو بعضی روستاها و شهرهای کوچیک باشه.
وقتی یه درخت نارنج ثمر نمیده، صاحبش وانمود میکنه که میخواد قطعش کنه ولی همسایه ها میان وساطت میکنن
بعد یه تور میکشن روی سر درخته. مردم جمع میشن و دور درخت حلقه میزنن، بعد هم شروع میکنن به دست زدن و کل کشیدن و نقل پاشیدن و ...
اصطلاحا میگن درخت رو عروس کردیم. درخته هم که عروس شده تا سال بعد ثمر میده !
ظاهرا جواب هم میداده :))
 
ما روستای پدریمون یه کتاب قدیمی بزرگ دارن که زمان قدیم تمام بزرگای اون روستا جمع شدن وقایع و رسومات رو داخلش نوشتن.
یکی از چیزای جالبی که توش بود اینه که اون زمان نزدیک های اواخر اسفند تا اواخر بهار میزان هجوم حیوونای وحشی مثل شغال و کفتار و پلنگ زیاد بوده.
بعد اینا یه شکارچی معروفی تو روستا داشتن که 104 سال عمر کرده بوده و بیش از 78 تا حیوون وحشی شکار کرده‌(تو کتابه حتی عکسشم گذاشته بودن انقدر معروف شده بوده که آمریکایی ها از تهران میومدن دیدنش :))) بعد خلاصه وقتی این می میره مردم میان برای هر باغ یه مرد قدرتمند رو میذاشتن نگهبان که حیوانات و اینا رو دور کنن و این جوری بوده که در آخر بهار هفت نفر مامور میشدن میرفتن تو هر باغ می‌شمردند که چند موی حیوون وحشی تو اون باغ هست هرکی کمتر بود برنده میشد و صاحب اون باغ از محصولش بهش هدیه میداد.
باگ زیاد داره کلا نحوه اجراش ولی به عنوان یه رسم معاصر که تا همین 30/40 سال پیش هم اجرا می‌شده چیز جالبی بوده
 
سلام
نمی‌دونم اینجا همدانی هست یا نه، در همدان در ماه محرم، هر دسته ای که در میاد خب نماد یکی از افراد کربلا هست، اما یک علم خالی(بدون دسته) که برای امام علی هست میاد در میدان امام زاده عبدالله ، می‌ایسته و علم های دیگر میان و به نشانه احترام ، خم میکننشون رو به علم امام علی ، علم های دیگر هم مثلا حضرت عباس به امام حسین تعظیم میکنن، خیلی کار سختیه نمی‌دونم اینا نخاع ندارن!
 
یه رسمی هم هست که احتمالا بدونین بهش رسم مادر زن سلام میگن تو ترکی ما بهش اوش گجه میگیم ، شنیدم بعضی جاها دیگه جمع شده و مرسوم نیس ولی اینجا هنوز انجام میشه‌.
مسلما برای هر منطقه و خانواده متفاوته ولی تو آذربایجان یه روز بعد عقد یا نهایتا سه روز (حتما باید قبل عروسی باشه) ، خانواده داماد به صرف شام به خونه پدر و مادر تازه عروس میرن و تو مجموعه های مسی (هر چیزی میتونه باشه ولی اغلب سینی های بزرگ مسی ان که تزئین شده ان) برای عروس و‌ خانواده اش غذا و هدیه میارن. هدیه هاش تقریبا یه چیزی تو همون مایه های چمدون داماده و خریدهای کلی برای عروس و خانواده اش هست ولی اکثرش واسه عروسه مثل لباس و طلا. غذا هم دلمه و چیزای سرد من بیشتر دیدم شاید تو بعضی خانواده ها چیزهای دیگه هم باشه. واسه داماد هم خانواده عروس، کت و شلوار و وسایل اصلاح و حوله و این چیزا میگیرن و تو چمدون با جهزیه عروس بهش میدن. نمیدونم این هنوز تو همه جای ایران رایجه یا نه ولی چون سنتی طوره مشخصا همه الان انجامش نمیدن و مثلا خرید و کادو دادن و فلان رو نگه میدارن تو خود عروسی یا بعدش.
 
Back
بالا