سرگرمی های دوران جنگ

[MrSoul]

خب از قرار معلوم جنگه (خودش به تنهایی کافی هست) و اینترنت هم قطعه، در نتیجه اگه مثل من برنامه داشتین با آموزشی چیزی زمانتونو مفید سپری کنید هم ممکنه به مشکل خورده باشین. حالا صرفا بنظرم اومد خوبه که یجایی باشه که پادکست ها، کتاب های گویا/متنی، فیلم ها،
و هر سرگرمی ای که با این اینترنت و بدون هزینه بشه بهش دسترسی داشت، یا حتی منابع آموزشی ای که با نت ملی در دسترسن رو با هم به اشتراک بذاریم :)
و البته بتونه یه زمان نسبتا طولانی ای فکرمون رو از این روزا پرت کنه،... در نتیجه چیزی که میفرستید هر چی طولانی تر باشه بهتره
ایشالا همه چی زود زود به حالت آرمانیِ "عادی" برگرده.

 

[Mohammad05]

ص

 

[MrSoul]

داستان کودکی من
اتوبیوگرافی چارلی چاپلین، با صدای عباس نباتی (از دوبلور های خوش صدا و معروف)
حدود ۵ ساعت و نیمه و بنظرم به قدری جذابیت داره که ذهنتونو مشغول کنه.

 

[Alef]

تریاک
هیچ چیز دیگری نمی‌تونه جای اینترنت رو برای من پر کنه.

 

[دختر آبی]

اسرائیل این تاپیک رو ببینه خودش رو منفجر میکنه یعنی چی که شما میخوایین سرگرم شین؟ با موشک بازم حوصله‌تون سر میره؟😂😂🤣

 

[Mohammad05]

یه اپ ریختم اسلحه میبندم باز میکنم

 

[Fatemeh.g]

اگر موافق باشید می‌تونیم چند تا کتاب رو پیشنهاد به هم بدیم‌ و توی این اوقات اون کتاب‌ها با هم رو بخونیم :')

 

[MrSoul]

چند تا رمان جالب:
کتابخانه نیمه شب
کتاب کتابخانه نیمه شب داستانی از مت هیگ است که شما را به این فکر می‌اندازد که اگر زندگی دیگری را تجربه می‌کردید چه روزگاری داشتید. همه‌ی ما در برهه‌ای از زندگی با هجوم «اگر»ها مواجه شده‌ایم. اگر در بزنگاه‌ها انتخاب‌های دیگری داشتیم، اگر زندگی دیگری داشتیم، اگر اتفاقات شکل دیگری رقم می‌خوردند و اگر و اگر و اگر... کتابخانه‌ نیمه‌شب اثری در مورد تحقق همین اگرهاست؛ رمانی خواندنی به قلم مت هیگ که به رویای دور و مشترک انسان‌ها، یعنی تجربه‌ی شکل‌ها و مسیرهای دیگر زندگی می‌پردازد.
یک شب فاصله
کتاب «یک شب فاصله» رمانی نوشته ی «جنیفر ای نیلسن» است که اولین بار در سال 2015 منتشر شد. دختری هشت ساله به نام «گرتا» صبحی از خواب بیدار می شود و درمی یابد که یک حفاظ، میان خانواده اش فاصله انداخته است: پدرش و یکی از برادرانش در سفری در «برلین غربی» هستند در حالی که سایر اعضای خانواده در قسمت شرقی این شهر گیر افتاده اند. اکنون، چهار سال پس از آن روز، «دیوار برلین» به واقعیتی تلخ تبدیل شده است. اما پیغامی پنهانی از طرف پدر «گرتا»، به او امید و نقشه ای برای فرار می دهد: حفر یک تونل برای رسیدن به آزادی. «گرتا» مانند «آن فرانک»، کوچک اما قدرتمند است—یک قهرمان زن سرسخت که رویاهای بزرگی در سر دارد و در مواجهه با سختی ها و خطرات، به این راحتی ها تسلیم نمی شود.