TrackTales

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Kallinu
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ارسال‌ها
149
امتیاز
4,709
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
آبادان
سال فارغ التحصیلی
1402
رشته دانشگاه
هوشبری
سلام!
این تاپیک برای بحث دربارهٔ متن آهنگ‌هاست؛
قصه یا انگیزه‌ای که باعث شده بعضی آهنگ‌ها نوشته و ساخته بشن،
یا سرگذشتی که بعضی آهنگ‌های خاطره‌انگیز داشتن و نسخه‌های مختلفی که بعدها ساختن و بازخوانی‌هایی که انجام شد و...
✨🧡

Listen to Eric Clapton - Tears In Heaven by Eric Clapton on #SoundCloud

این اولین آهنگیه که دوست داشتم درباره‌ش بنویسم. و معروف هم هست؛
اریک کلپتون پسر چهار ساله‌ش رو به طرز غم‌انگیزی در سال ۱۹۹۱ از دست داد. و سال ۱۹۹۲ این ترانه رو براش نوشت که در اون میگه؛

Would you know my name
If I saw you in Heaven?
Would it be the same
If I saw you in Heaven?​
 
آهنگ ایتالیایی Felicità (به معنای خوشبختی یا شادی) توی دههٔ هشتاد توسط یه زوج ایتالیایی ساخته شد. Al bano و Romina Power. مضامین اصلی این آهنگ همونطور که از اسمش برمیاد (این‌قدر این ترم ارائه دادم، لحنم شبیه ارائه‌های کلاس شده) درباره شادی و خوشبختی و عشق و دوست داشتن زندگی و این‌هاست حتی یه جاهایی میگه خوشبختی یعنی آب رودخونه یعنی دست تو رو گرفتن و رفتن به یه جای دور و... کلاً خیلی آهنگ شادیه! وقتی خونده شد هم معروف بود بیشتر به خاطر خواننده‌هاش که زندگی قشنگ و عاشقانه‌ای داشتن؛ اما بعدها اتفاقی افتاد که باعث شد این آهنگ بیشتر مورد توجه قرار بگیره.
یلنیا، دختر بزرگ البانو و رومینا، وقتی که ۲۳ ساله بود به تنهایی داشت سفر می‌کرد، اینطور که میگن گویا توی آمریکا بوده و گم شد و هرگز دیگه نه خبری ازش شد نه جسدی پیدا کردن. همین موضوع هم باعث شد که این زوج کم‌کم از سبک موسیقی ساده و خوشحالی که داشتن فاصله بگیرن، از موسیقی فاصله بگیرن و نهایتاً از همدیگه جدا بشن.
این تضادی که بین تراژدی غم‌انگیز زندگی اون‌ها هست و فضای شادی که توی این ترانه وجود داره واقعاً قلب آدم رو می‌شکنه. این دو نفر در نهایت باز هم روی صحنه اومدن و این آهنگ رو با پس‌زمینه‌ای از تصویر یلنیا روی صحنه اجرا کردن؛
اما این نسخه خیلی قشنگ‌تر از همهٔ اون‌ها بود؛ وقتی که سال ۱۹۸۲ خونده شد. حتماً ببینیدش (ببینید اصلا چطور به هم نگاه میکنن و چقدر خوشگللننن 😢)
 
توی دنیایی که همه‌چیز وارونه شده، رادیوهد با فریاد شروع می‌کنه:
Are you such a dreamer To put the world to rights?
آیا آن‌قدر رویاپردازی که فکر می‌کنی می‌تونی دنیا رو اصلاح کنی؟
این آهنگ درباره‌ی جهان مدرنِ پسا حقیقته؛ جایی که حقیقت، جای خودش رو به تکرارِ دروغ داده و مردم، داوطلبانه خودشون رو به خواب زدن. عنوان آهنگ، اشاره‌ ی مستقیم به دنیای کتاب ۱۹۸۴ داره، که توش حزب حاکم (که شبیه ک_مونیست ماست) به زور می‌گه ۲ + ۲ = ۵، و همه باید قبول کنن، حتی اگر می‌دونن این یه دروغ مضحکه.
اما ترسناک‌ترین بخش ماجرا چیه؟ اینه که ما با سکوت‌مون، این دروغ رو به رسمیت می‌شناسیم.
تو بخش اول آهنگ، خواننده هنوز در مرحله‌ انکاره. یه طعنه‌ است به آدم‌هایی که می‌گن: همه‌چیز خوبه، یا: "من کاری نمی‌تونم بکنم."این قسمت از آهنگ مثل یه لالاییه؛ آرام، ولی با اضطرابی پنهان.
اما ناگهان موسیقی تغییر می‌کنه. صدای گیتارها خشن‌ تر می‌شن و فریاد بلند می‌شه:
You have not been paying attention!(مراسمی بود در کتاب که مردم و کارمندان به تخریب احزاب مخالف و پرستش برادر بزرگ میپرداختن و هر کس توجه نمیکرد توسط پلیس افکار از زمین و زمان محو میشد)
۲ + ۲ = ۵!
That's the name of this song!
اینجاست که بیداری اتفاق می‌افته. راوی به خودش و دیگران سیلی می‌زنه:حواست نبوده! داری دروغ رو باور می‌کنی و هنوزم توی خطی که برات کشیدن، راه میری!
در ادامه، آهنگ به طرز دیوانه‌واری به سمت خشم و اعتراض مبره؛ از دموکراسی دروغین، دولت‌های فاسد و فریب احزاب می‌گه. راوی دیگه سکوت نمی‌کنه. می‌گه:
Don't question my authority or put me in the dock
به قدرت من شک نکن! منو محاکمه نکن!
این جمله، صدای دیکتاتوریه. صدای کسانی که خودشون رو بالاتر از پاسخ‌گویی می‌دونن. آدمایی که دارن از درون میمیرن.
آخرش، تنها چیزی که باقی می‌مونه، یه جمله‌ است:
I try to sing along but the music's all wrong
سعی می‌کنم باهاشون هم‌صدا شم، ولی این موسیقی کاملاً غلطه.
یعنی حتی وقتی سعی می‌کنی با جریان هماهنگ شی، می‌فهمی که روحت باهاش بیگانه‌ست. می‌فهمی یه جای کار میلنگه...


قصه ی سقوط ساکت ما در دروغ
 
Back
بالا