اگه مغازه میزدین مغازه چی بود و اسمشو چی میذاشتین

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Ayda-kz
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه کار مخفی میزدم.
با کله گنده ها رفت و آمد میکردم.
پولدارای بالاشهرنشین و یواشکی کارت ویزیتم رو میکردم تو جیبشون.
- گفتید چقدر؟ ببخشید من از‌ طرف یکی از رقباتون یک و نیم برابر این پیشنهاد رو دارم. باشه پس با چندتا تتر و بیتکوین حلش می‌کنیم... فقط به این شماره راه های ارتباطی، عکس های خصوصی و اسرار مخفی برد پیت رو ارسال کنید، اعتماد؟ جناب من جنگ جهانی سوم رو راه انداختم. بله میتونید از شخص آقای ماسک بپرسید. آخرالزمانی؟ اوهوم... پس لازمه ده درصد به مبلغ توافقی اضافه بشه و برای منجی هم بیست درصد، چندتا برنامه نویس به علاوه شخص جف بزوس و سنداش رو هم برام بفرستید. یکم با آب و هوا هم کار دارم اگه میخواید وارد عرفان طبیعی بشید. آره آره این منطقه برای شفق عالیه، فرشته میخواستید؟ یکم قدیمی شدن پیشنهاد من برای الهه هاست... بین نسل جوون محبوبیت بیشتری دارن. پس اوکیه، اولین نشان ظهور فرقه تون تا ساعت ۱۲:۳۳ دقیقه بامداد پنجشنبه آشکار میشه.
فرقه‌ساز می شدم، اسمم میذاشتم پولاریسِ*ستاره قطبی، ستاره راهنمای دریانوردان و مسافر*نَبی
 
دوست داشتم یه کیک فروشی داشته باشم. توش مربای دست ساز بفروشم
تخم مرغ محلی تازه بفروشم
نان فانتزی یا نان های سنتی
گوشه اش هم برای بچه ها عروسک محلی یا ماشین چوبی بفروشم
یه روزایی هم سبزی می‌فروختم جلوی اونجا
یا اگه فصل باقالی بود باقالی:)💗
اسمشم میذاشتم
страсть (استراست)
یه کلمه ایه که معنی دقیقی نداره توی زبان های دیگه اما نزدیکش میشه شور و اشتیاق شدید. یه اشتیاقی که ضرر داره و خودتو میسوزونه اما بهش تمایل داری
 
یا یه مغازه لباس فروشی توجنوب یکی از شهرهای مسافری میزدم
یا یه شیرینی فروشی با تم آرام و زیبا فقط چند شیرینی مخصوص توش فروخته میشه
مردم میان میخرن میرن یا همون جا میخورن شیرینی هاشون
فضاش هم با کلی چیزمیز قشنگ تزئین میکردم گل و گیاه میذاشتم بهشون میرسیدم
اسمشم میذاشتم آلارا 🍪🍩
 
Back
بالا