تیکه‌های طلایی آهنگ‌ها

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع روبیسکو
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
قلب من شیشه ایه تو با نگات سنگ میزنی
تا میاد خاطره هات یادم بره زنگ میزنی
ناراحت این نبودم که شبام سیاه بشه
اگه مهمم بمونی به شبام رنگ میزنی
 
And over time, we've learned from the past
That no man's fit to rule the world alone
A man will die, but not his ideas

Happy nation, Ace of base
 
خنده های تو مرا باز از این فاصله کُشت
قهر نه، دوری تو قلب مرا بی گله کُشت
موج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
حسم از سردی این بی خبری فرق نکرد
 
آدما همیشه بین شادی و غم میمونن
شادی و غم تنها جفتی ان که باهم میمونن
اونا که بین غم و شادی باشن بهشتی ان
اونا که غرق یکی شن تو جهنم میمونن
بعضی دردارو با گریه میگی و خلاص میشی
بعضی از غصه ها هستن که با آدم میمونن
فریدون اسرایی:پشت شیشه های دنیا
 
We're only getting older baby
عزیزم ما فقط بزرگتر میشیم
And I've been thinking about it lately
و این اواخر بهش فکر کردم
Does it ever drive you crazy
تا حالا دیوونت کرده
Just how fast the night changes?
که چقدر سریع شب عوض میشه؟
Everything that you've ever dreamed of
همه چیزهایی که توی رویاهات داشتی
Disappearing when you wake up
وقتی بیدار میشی ناپدید میشه
But there's nothing to be afraid of
ولی هیچ چیز نیست که ازش بترسی
Even when the night changes
حتی وقتی شب عوض میشه
It will never change me and you
هیچ وقت من و تو رو عوض نمیکنه

Night changes_one direction
 
خونه ما دور دوره، پشت کوه‌های صبوره
پشت دشتای طلایی، پشت صحراهای خالی
خونه ماست اونور آب ، اونور موجهای بی تاب
پشت جنگلای سروه، توی رویاست، توی یه خواب ...
 
I got lost while the sunlight was painting us gold
I got lost hoping that we would never get old
I got lost when you walked with my hand in your hand
I got lost when you asked me if I'd like to dance
I got lost in the whispering sound of the breeze
I got lost in a daydream of silence and peace
I got lost in the moment, the space in between
I got lost, I got lost in the dawning of spring


Dawning of spring_Anson Seabra​
 
Bugün sen çok gençsin, yavrum
Hayat ümit, neşe dolu
Mutlu günler vadediyor
Sana yıllar ömür boyu
Ne yalnızlık ne de yalan
Üzmesin seni
Doğarken ağladı insan
Bu son olsun, bu son​


Cem Karaca
 
  • دابل‌لایک
امتیازات: nishu
دلم از دنیا گرفته شب من مهتاب نداره...
 
تنگ میشه دلم واقعا برات
عوضی لااقل تو خوابم نیااا
(همه رو مورد عنایت قرار دادم با این)
 
شب‌ها به سر رسید
توفان نشست و رفت
در کوچه‌های شهر
صدای نازلی است در بهار
با من خیال کن
زمستان شکست و رفت

پالت| dream away with me
 
You must log in or register to reply here.
Back
بالا