اين اشتباه‌ترين تصمیمی بوده که می‌تونسته گرفته بشه!
بچه‌ها توی دوره اول سمپادی‌طور تربیت میشن و تفاوتشون با بقیه دانش‌آموزای غیرسمپادی توی بعضی موارد خیلی خیلی زیاده
روزی که ما کتابای سنگین تکمیلی رو از بر میکردیم و فیزیک شیمی زیست رو بصورت مجزا و چندده‌برابر بالاتر از سطح کتاب آزمون می‌دادیم، بقیه زحمت خوندن کتاب "علوم"شون رو می‌کشیدن
وقتی استرس آزمون پایش و علامه‌حلی می‌کشیدیم بقیه "سنجش"ی رو امتحان می‌دادن که من توی یه ربع تموم میکردم /=
جاهای دیگه رو نمیدونم ولی مدرسه ما پژوهش و مقاله‌نویسی علمی عملا اجبار بود و بخشی از نمره پایان ترم بهش تعلق می‌گرفت
خب درواقع اینا نقش خیلی مهمی توی اون روحیه دانش‌آموزی دارن و دوره دوم اصلا سخت نمی‌گذره و نتیجه مناسبی هم داره
حالا چطور سمپاد میخواد بیاد و اینهمه هزینه و دوندگی رو پوچ کنه خدا داند
قبول دارم که بقیه خوشایندشون نیست که یه عده تحت عنوان تیزهوش ازشون جدا بشن ولی واقعیت امر اینه که وقتی توی بچگی،، یه آدم که به لحاظ روانشناسی هنوز بچست مثل خرمیخونه و سمپاد میاره حقشه که همونجا بمونه
و برای وردیای 97 به بعد که هوشی بود کاملا بارزتر میشه... اونی که هوششو داشته و داره وقتی توی شرایط سمپاد قرار می‌گیره مجبور میشه بخونه و راحتتر هم میخونه و یادمیگیره
از ما که گذشته ولی واقعا تصمیمشون الکی و نابجا بود
ازونایی که شب زنشون محلشون نمیده از روی عصبانیت یچیزی می‌پرونن :"))
اصن من ناناحتم
