• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

اینترسکشنالیتی | Intersectionality

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
سلام سلام!
توی این تاپیک می‌خوایم نظراتمون راجع‌به اینترسکشنالیتی رو بیان کنیم. توصیه می‌کنم اگر علاقه دارین به این مبحث، در موردش به تفصیل سرچ بزنین/مطالعه کنین؛ اما اگر بخوام به صورت خلاصه اینترسکشنالیتی رو تعریف کنم، میشه:
درهم‌تنیدگی روابط اجتماعی جنسیتی، طبقاتی، قومی، مذهبی و جنسی، یا اینترسکشنالیتی هم یک نظریه است، هم یک رهیافت شناخت‌شناسانه است، و هم یک استراترژی برای رسیدن به عدالت اجتماعی.
خانم آزاده کیان، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پاریس هم یک سری بیانات جالبی من‌باب اینترسکشنالیتی دارن که خوندن‌شون خالی از لطف نیست:
اصطلاح درهم‌تنیدگی روابط اجتماعی جنسیتی، جنسی، قومی، مذهبی و نژادی را اول بار کمبرلی کرنشا که حقوق‌دان و استاد دانشگاه کالیفرنیا است در سال ۱۹۸۹ مطرح کرد. اما رویکرد درهم‌تنیدگی به سال‌های دهه ۱۹۷۰ در بحبوحه جنبش فمینیستی در ایالات متحده آمریکا برمی‌گردد. جایی که نظریه‌پردازان فمینیست سیاه‌پوست که درگیر جنبش بودند، به همتایان سفیدپوست که از طبقات متوسط و مرفه جامعه آمریکا بودند، می‌گفتند تجربه زنان سیاه‌پوست که نوادگان بردگان هستند، با تجربه زنان سفیدپوست که در واقع نوادگان برده‌داران در آمریکا هستند، بسیار متفاوت است. و اینکه اصولا زنان یک توده همگون نیستند. و اگر باور داریم که روابط قدرت بین زنان و مردان وجود دارد، روابط قدرت بین خود زنان هم وجود دارد، بسته به اینکه این زنان به چه گروه‌های اجتماعی، به چه گروه‌های مذهبی و قومی و یا جنسی متعلق هستند.
تحلیل یا رویکرد درهم‌تنیدگی روابط اجتماعی و روابط قدرت همچنین مطرح می‌کند که نمی‌شود برای توضیح اینکه ستم موجود بر زنان از کجا می‌آید، فقط به یک تحلیل تک‌محور بسنده کنیم، حالا چه تحلیل وجود ستم به خاطر مالکیت خصوصی باشد که در آن سال‌ها مارکسیست‌ها مطرح می‌کردد، چه سلطه مردان بر بدن زنان باشد، و چه بخواهیم دلیل این ستم‌ها را در نهادها جست‌وجو کنیم.
چرا که در واقع افراد به گروه‌های اجتماعی، قومی، مذهبی، نژادی، و جنسی و جنسیتی مختلف تعلق دارند و این باعث کنش و واکنش روابط اجتماعی با همدیگه می‌شود. در نتیجه تحلیل باید چندبعدی باشد.

از طرف دیگر، به لحاظ شناخت‌شناسی هم رویکرد درهم‌تنیدگی می‌گوید اصولا شناخت عینی وجود ندارد، چرا که خود فرد شناسا یا دانشمند در یک جایگاه اجتماعی خاصی قرار دارد، و در نتیجه شناختش از دنیا در ارتباط با جایگاه اجتماعی اوست و عینی نیست.

نظریه درهم‌تنیدگی یک نظریه کاملا سیاسی است، و خواهان از بین بردن نظم موجود. و خب بالطبع فمینیست‌های سفیدپوست طبقات مرفه که از این نظم موجود بهره می‌برند کاملا با درهم‌تنیدگی که از طرف زنان اقلیت مطرح شده مخالف هستند و به آن می‌تازند. ولی آیا ما خواهان رسیدن به برابری واقعی هستیم یا نه. اگر هستیم باید بر این بپذیریم که نمی‌شود به برابری زن و مرد رسید در حالی‌که نابرابری‌های اجتماعی دیگر - مثل نژادی و قومی و مذهبی و طبقاتی - وجود داشته باشند.

بنابراین اینترسکشنالیتی فقط یک نظریه فمینیستی نیست. یکی از مهمترین دستاوردهای نظریه‌پردازان فمینیست است، اما همون‌طور که گفتم، می‌تواند به اقشار و گروه‌های جنسی و جنسیتی و طبقاتی و مذهبی و قومی مختلف نیز بسط پیدا کند.


در کل با توجه به تعریف کلی ِ اینترسکشنالیتی، این مبحث، در انتها مفید خواهد بود یا خیر؟
و اینکه بیانات خانم کیان تا چه اندازه صحیح، منطقی و واقع‌گرایانه هستن از نظرتون؟
خوشحال خواهیم شد که نظراتتون رو راجع‌به هر مسئله‌ای که به اینترسکشنالیتی مرتبط میشه، بشنویم.
افرادی که گمان می‌کنم از این دست مسائل خوششون میاد رو هم تگ خواهم کرد.
@اسدالهی
@صوراسرافیل
@Artin...
@əlireza
 

Artin...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
599
امتیاز
9,652
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1403
فکر میکنم در شناخت نابرابری ها موثر و کاربردی خواهد بود اما واقعا کار پیچیده ایه چون فاکتورهای بسیار زیادی وجود دارن و در ضمن همون فاکتورها در جامعه های مختلف نقش کمتر یا بیشتری دارن(مثلا مساله race در آمریکای شمالی بیشتر از کشوری مثل ایران مطرحه یا نابرابری ها علیه اقلیت های جنسی در کشورهای شرقی بیشتره)
در کل به نظرم اینترسکشنالیتی مفید خواهد بود اما درصورتی که در راه خوبی استفاده بشه و منظورمون از ایجاد برابری کاملا مشخص بشه.مثلا اگر بخوایم برابری فرصت ها یا برابری پذیرش اجتماعی رو اجرا کنیم، میتونیم با دیدِ اینترسکشنال(اگر همچین کلمه ای وجود داشته باشه) راحت تر برابری رو اجرا کنیم.اما اگر منظورمون از برابری تئوری های شبیه نظریه های مارکسیستی باشه و بخوایم مثلا از هر گروه دقیقا به تعداد مساوی در هرکاری و هر رده کاری داشته باشیم، نه تنها امکان پذیر نیست بلکه باعث پسرفت جامعه میشه.حتی اگر در این حد پیچیده هم طبقه بندی نکنیم، به طور مثال فقط زن و مرد رو درنظر بگیریم و بخوایم دقیقا ۵۰ درصد از کارمندهای هر نهاد رو زن و ۵۰ درصد رو مرد انتخاب کنیم، این سیستم موجب کاهش بهره وری میشه چون زنان و مردان عموما علایق مختلفی دارن.
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
تا جایی که متوجه شدم،اصول این نظریه درهم تنیدگی به این صورته که نابرابری رو صرفا امری مختص به یک وجه از وجوهات اجتماعی یک شخص یا طبقه نیست،بلکه عوامل ایجاد نابرابری کاملا با هم درهم تنیده شدن و مختص به یک وجه مشخص نیستن.و رویکردی که از این نظریه مستفاد میشه اینه که برای از بین بردن نابرابری نباید صرفا یک وجه از شخصیت اجتماعی رو در نظر گرفت،بلکه این وجوه درهم تنیده شدن و باید همگی رو اصلاح کرد.
نظریه جالبیه و ممکنه بهش اشکالاتی رو هم وارد کنیم،بالاخص در گرایشات فمینیستیش.باقی صحبت هام رو برای بحث نگه میدارم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #4

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
نظریه جالبیه و ممکنه بهش اشکالاتی رو هم وارد کنیم،بالاخص در گرایشات فمینیستیش.باقی صحبت هام رو برای بحث نگه میدارم.
مثلاً چه اشکالاتی رو میشه وارد کرد به بعد فمینیستیش؟
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
مثلاً چه اشکالاتی رو میشه وارد کرد به بعد فمینیستیش؟
گاهی در بعد فمینیستی قضیه در هم تنیده نیست.یعنی برای کسی که بخواد تبعیضی قائل بشه زن انگلیسی بودن با زن سیاهپوست بودن فرق چندانی نداره،فقط ممکنه دومی مزید بر علت بشه.وقتی سیاه باشید اون مسئله جنسیت کمتر به نظر میاد.برای اون نژاد پرست مرد یا زن سیاهپوست خیلی فرق نداره.
 
  • دیسلایک
امتیازات: uwu

Artin...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
599
امتیاز
9,652
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1403
گاهی در بعد فمینیستی قضیه در هم تنیده نیست.یعنی برای کسی که بخواد تبعیضی قائل بشه زن انگلیسی بودن با زن سیاهپوست بودن فرق چندانی نداره،فقط ممکنه دومی مزید بر علت بشه.
اتفاقا فرق داره.نمیتونیم بگیم چون درمورد هردو تبعیض وجود داره پس این نظریه غلطه.به طور مثال برای یه زن سیاهپوست در جامعه غربی هم جنسیت هم نژاد ممکنه تبعیض ایجاد کنه اما درباره زن سفیدپوست این اتفاق نمیفته
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
گاهی در بعد فمینیستی قضیه در هم تنیده نیست.یعنی برای کسی که بخواد تبعیضی قائل بشه زن انگلیسی بودن با زن سیاهپوست بودن فرق چندانی نداره،فقط ممکنه دومی مزید بر علت بشه.
خب این طبیعی هست
توی در هم تنیدگی فمینیستی، نقطه‌ی مشترک مسئله، فمینیست بودن ِ تمام ِ اون افراد هست، و در نهایت یک هدف واحد دارن که بعضی مباحث یکسری تضادهای جزئی رو دارا میشن در این بین، مثل نزاد و قومیت
اشکالش چی هست؟
 

Artin...

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1403
ارسال‌ها
599
امتیاز
9,652
نام مرکز سمپاد
شهید اژه ای 1
شهر
اصفهان
سال فارغ التحصیلی
1403
فقط سوالی که من دارم درباره چگونگی برآورد کردن این تفاوت هاست.شما هرروز یه نوع تبعیض جدید پیدا میکنید مثلا body-shaming که نسبتا جدیده یا عضو یه گروه خاص سیاسی بودن در یک کشور خاص.آیا به آسونی میشه این پیچیدگی ها رو شناسایی کرد؟
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
طور مثال برای یه زن سیاهپوست در جامعه غربی هم جنسیت هم نژاد ممکنه تبعیض ایجاد کنه اما درباره زن سفیدپوست این اتفاق نمیفته
خب اینکه بله،برای زن سیاهپوست هم بحث جنسیت هست هم نژاد،و برای زن سفیدپوست بحث جنسیت.اینها درسته،صرفا خواستم بگم گاهی مسئله درهم تنیده نیست.یعنی وقتی سیاهپوست باشید چه مرد چه زن تحت تبعیضید.
خب این طبیعی هست
توی در هم تنیدگی فمینیستی، نقطه‌ی مشترک مسئله، فمینیست بودن ِ تمام ِ اون افراد هست، و در نهایت یک هدف واحد دارن که بعضی مباحث یکسری تضادهای جزئی رو دارا میشن در این بین، مثل نزاد و قومیت
اشکالش چی هست؟
خب این مسئله که آزادی و برابری خواهی باید تمام وجوه جامعه رو در بر بگیره درسته، منظور من این بود که خود نابرابری صرفا درهم تنیده نیست،در برخی موارد هم هست.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #11

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
منظور من این بود که خود نابرابری صرفا درهم تنیده نیست،در برخی موارد هم هست.
عواملی که باعث ایجادش میشن چطور؟
اگر عواملی که باعث نابرابری میشن دچار درهم‌تنیدگی باشن، به نظرت میشه گفت خود نابرابری ِ صرف هم دچار درهم‌تنیدگی هست؟
 

DarkLightI

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
660
امتیاز
239
نام مرکز سمپاد
علّامه‌حلّی۳
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1406
تا جایی که من فهمیدم، این نظریه میگه باید هر نوع اختلاف طبقاتی/جنسیتی/مذهبی و ... تو جامعه از بین بره، و همه برابر برابر باشن، بنابرین...
اولین موضوع اینه که همچین چیزی از نظر عملی غیر ممکنه، چون همیشه هستن آدمایی که از یه نظر خودشونو نسبت به دیگران برتر می دونن.
دوما اینکه حتی اگه بشه هم باهاش مخالفم، حالا دلیل مخالفت چیه؟
در واقع ما دو نوع برتری‌گرایی تو جامعه داریم: اولی برتری انگاری فیزیکی، که میگه برتری به نژاد و خاندان و این چرت و پرتاست «سیاست هیتلر»، این برتری‌انگاری رو قبول دارم غیر منطقیه و حذفش به نفع بشریته.
ولی برتری‌انگاری دوم، برتری انگاری معنویه، و میگه فرقی نمیکنه مشخصات فیزیکیت چی باشه،‌ و برتری تو از روی اعمالت و چیزایی که بهش اعتقاد داری مشخص میشه، و از نظر من این برتری‌گرایی معنوی ۱۰۰۰٪ درسته.
کسی که میره تا با کسی که قصد خودکشی داره حرف بزنه و قانع و منصرفش کنه با کسی که از خودکشی یارو فیلم میگیره خیلی فرق دارن.
کسی که هر روز به فقرا صدقه میده با کسی که از فقرا مالیات میگیره خیلی فرق دارن.
یه مسلمون، با یه ش***ن پرست خیلی فرق دارن.
و کسی که با پرچم رنگی‌رنگی میاد وسط خیابون و از یه اختلال زشت و کثیف حمایت می کنه، با کسی که همون بیماری رو داره ولی به درستی سرکوبش می کنه، خیلی فرق دارن.
بنابرین انصاف نیست چون همشون تو کالبد یه انسانن همه رو تو یه رده قرار بدیم، بعضی ها فقط ظاهرشون انسانیه.
آدم سه حرفه، ولی آدم بودن خیلی حرفه.
-حشمت فردوس

ضمن اینکه این نظریه برابرگرایی قبلا تست شده و شکست هم خورده.
تو شوروی کمونیستی همه مردم پیش دولت یکسان بودن و هرکی بیشتر داشت دولت ازش می گرفت و میداد به اونایی که ندارن، و اینطوری حق کسی که تلاش بیشتری کرده بود، زمان بیشتری گذاشته بود و حقش بیشتر بود رو میخورد، نتیجتا بعد از یه مدت این آدما که دیدن چیزی تو جیب خودشون نمیره تلاششون رو کم کردن، و شوروی افتاد تو مذیقه ی غذایی و مالی و یکم بعد هم فرو پاشید.
--------------------------------------------------------------------------------
جمع بندی: تفاوت های فیزیکی ملاک برتری نیستن و انصاف نیست که براساس جنسیت، رنگ پوست، ملیت و اینا، طرف رو برتر یا کمتر بدونن، این برتری یا کمتری به تفاوت های عقیدتی و عملی انسان ها برمی گرده.
برتری شما نزد خدا پرهیگارترین شماست.
بخشی از آیه ۱۳ سوره حجرات
-------------------------------------------------------------------------------
خلاصه اینکه بعضی برتری ها مثل مذهبی و اخلاقی و طبقاتی -طبقاتی به شرطی که طرف با زحمت و تلاش به طبقه ای که داره برسه و وظیفشو مفید انجام بده، نه اینکه با پارتی بیاد بالا و بعدشم فقط بخوره و بخوابه، مثلا یه کشاورزی که تلاش می کنه و منصفه و به دیگران هم از محصولاتش میده صد برابر یه سیاسمت‌مدار اختلاس‌گر می ارزه- بهتره تو جامعه باشن و این به صلاحه، ولی چیزی به اسم برتری فیزیکی وجود نداره و بهتره ملاک های فیزیکی برتری از بین برن.
با تشکر، خداحافیظ
 

DarkLightI

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
660
امتیاز
239
نام مرکز سمپاد
علّامه‌حلّی۳
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1406
افرادی که گمان می‌کنم از این دست مسائل خوششون میاد رو هم تگ خواهم کرد.
از این بعد اگه خواستی بحث درباره ایدئولوژی ها بزاری منم تگ کن، از بررسی ایدئولوژی های مختلف خوشم میاد :)
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
عواملی که باعث ایجادش میشن چطور؟
اگر عواملی که باعث نابرابری میشن دچار درهم‌تنیدگی باشن، به نظرت میشه گفت خود نابرابری ِ صرف هم دچار درهم‌تنیدگی هست؟
بیشتر توضیح بدید.منظور از درهم تنیدگی عوامل چیه؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #15

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
بیشتر توضیح بدید.منظور از درهم تنیدگی عوامل چیه؟
عواملی که باعث ایجاد نابرابری میشن
برای حوزه‌ی فمینیسم اگر بخوایم مثال بزنیم، این میشه که دلایلی که باعث ایجادش میشن دچار درهم‌تنیدگی هستن یا خیر؟ دلایل هم مثل حق تحصیل و حق مالکیت و ازدواج و غیره و غیره...در وهله‌ی اول، اینها رو دچار درهم‌تنیدگی می‌دونید؟ و اگر می‌دونید، آیا میشه نتیجه گرفت که خود ِ نابرابری ِ صرف هم دچار درهم‌تنیدگی هست؟ و اگر نیست چرا نیست؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #16

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
تا جایی که من فهمیدم، این نظریه میگه باید هر نوع اختلاف طبقاتی/جنسیتی/مذهبی و ... تو جامعه از بین بره، و همه برابر برابر باشن، بنابرین...
اولین موضوع اینه که همچین چیزی از نظر عملی غیر ممکنه، چون همیشه هستن آدمایی که از یه نظر خودشونو نسبت به دیگران برتر می دونن.
دوما اینکه حتی اگه بشه هم باهاش مخالفم، حالا دلیل مخالفت چیه؟
در واقع ما دو نوع برتری‌گرایی تو جامعه داریم: اولی برتری انگاری فیزیکی، که میگه برتری به نژاد و خاندان و این چرت و پرتاست «سیاست هیتلر»، این برتری‌انگاری رو قبول دارم غیر منطقیه و حذفش به نفع بشریته.
ولی برتری‌انگاری دوم، برتری انگاری معنویه، و میگه فرقی نمیکنه مشخصات فیزیکیت چی باشه،‌ و برتری تو از روی اعمالت و چیزایی که بهش اعتقاد داری مشخص میشه، و از نظر من این برتری‌گرایی معنوی ۱۰۰۰٪ درسته.
کسی که میره تا با کسی که قصد خودکشی داره حرف بزنه و قانع و منصرفش کنه با کسی که از خودکشی یارو فیلم میگیره خیلی فرق دارن.
کسی که هر روز به فقرا صدقه میده با کسی که از فقرا مالیات میگیره خیلی فرق دارن.
یه مسلمون، با یه ش***ن پرست خیلی فرق دارن.
و کسی که با پرچم رنگی‌رنگی میاد وسط خیابون و از یه اختلال زشت و کثیف حمایت می کنه، با کسی که همون بیماری رو داره ولی به درستی سرکوبش می کنه، خیلی فرق دارن.
بنابرین انصاف نیست چون همشون تو کالبد یه انسانن همه رو تو یه رده قرار بدیم، بعضی ها فقط ظاهرشون انسانیه.
آدم سه حرفه، ولی آدم بودن خیلی حرفه.
-حشمت فردوس

ضمن اینکه این نظریه برابرگرایی قبلا تست شده و شکست هم خورده.
تو شوروی کمونیستی همه مردم پیش دولت یکسان بودن و هرکی بیشتر داشت دولت ازش می گرفت و میداد به اونایی که ندارن، و اینطوری حق کسی که تلاش بیشتری کرده بود، زمان بیشتری گذاشته بود و حقش بیشتر بود رو میخورد، نتیجتا بعد از یه مدت این آدما که دیدن چیزی تو جیب خودشون نمیره تلاششون رو کم کردن، و شوروی افتاد تو مذیقه ی غذایی و مالی و یکم بعد هم فرو پاشید.
--------------------------------------------------------------------------------
جمع بندی: تفاوت های فیزیکی ملاک برتری نیستن و انصاف نیست که براساس جنسیت، رنگ پوست، ملیت و اینا، طرف رو برتر یا کمتر بدونن، این برتری یا کمتری به تفاوت های عقیدتی و عملی انسان ها برمی گرده.
برتری شما نزد خدا پرهیگارترین شماست.
بخشی از آیه ۱۳ سوره حجرات
-------------------------------------------------------------------------------
خلاصه اینکه بعضی برتری ها مثل مذهبی و اخلاقی و طبقاتی -طبقاتی به شرطی که طرف با زحمت و تلاش به طبقه ای که داره برسه و وظیفشو مفید انجام بده، نه اینکه با پارتی بیاد بالا و بعدشم فقط بخوره و بخوابه، مثلا یه کشاورزی که تلاش می کنه و منصفه و به دیگران هم از محصولاتش میده صد برابر یه سیاسمت‌مدار اختلاس‌گر می ارزه- بهتره تو جامعه باشن و این به صلاحه، ولی چیزی به اسم برتری فیزیکی وجود نداره و بهتره ملاک های فیزیکی برتری از بین برن.
با تشکر، خداحافیظ
ببین اون خواهان عدال بودن توی شاخه‌ی فمینیسم اینترسکشنال جای می‌گیره، اینترسکشنالیتی رو با فمینیسم قاطی نکن
اینترسکشنالیتی یک چارچوب فکری هست که تأثیر در هم تنیدگی روابط قدرت رو بر قشرهای آسیب‌پذیرتر جامعه بررسی می‌کنه

اینترسکشنالیتی می‌خواهد روابط موجود بین انواع تبعیض را شناسایی کند تا در هنگام فعالیت برای ارتقا حقوق اجتماعی و سیاسی این روابط مد نظر قرار بگیرند.

با توجه به تعاریف ِ اصلی اینترسکشنالیتی و نه فمینیسم اینترسکشنال، نظرت رو بگو
 

DarkLightI

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
660
امتیاز
239
نام مرکز سمپاد
علّامه‌حلّی۳
شهر
طهران
سال فارغ التحصیلی
1406
ببین اون خواهان عدال بودن توی شاخه‌ی فمینیسم اینترسکشنال جای می‌گیره، اینترسکشنالیتی رو با فمینیسم قاطی نکن
اینترسکشنالیتی یک چارچوب فکری هست که تأثیر در هم تنیدگی روابط قدرت رو بر قشرهای آسیب‌پذیرتر جامعه بررسی می‌کنه

اینترسکشنالیتی می‌خواهد روابط موجود بین انواع تبعیض را شناسایی کند تا در هنگام فعالیت برای ارتقا حقوق اجتماعی و سیاسی این روابط مد نظر قرار بگیرند.

با توجه به تعاریف ِ اصلی اینترسکشنالیتی و نه فمینیسم اینترسکشنال، نظرت رو بگو
آهان، باشه
رفتم یه تحقیق کردم، خلاصه ی کلامش اینه که میگه عواملی که باعث تبعیض میشن چیزای جدایی نیستن و تو هم گره خوردن، خب، مخالفم
نظر من اینه که اینا عوامل کاملا جدایین، تبعیض دینی یه چیزه، تبعیض نژادی یه چیز دیگه، تبعیض جنسیتی بازم یچیز دیگه و ... بستگی به اینکه کدوم ویژگی یا ویژگی هارو فرد دارا باشه، میتونه بخاطر یک یا چند عامل مورد تبعیض قرار بگیره، بطور مثال یه زن سیاهپوست مسلمون از سه نظر کاملا جدا مورد تبعیض قرار میگیره، هم از طرف دیگر ادیان، هم از طرف ماسکولیست ها، هم از طرف نژاد پرستا، و اینا صرفا ربطی به هم ندارن و چند تا عامل جدان که در این نقطه با هم هم‌پوشانی دارن.
برای اصلاح سیستم هم باید از روشای جداگانه ای، بسته به اینکه میخوایم کدوم نوع تبعیض رو از بین ببریم اقدام کنیم.
برای تبعیض نژادی، باید اصلاح نژادپرستا رو تو برنامه قرار بدیم.
برای تبعیض دینی، باید از یه جور دیگه ی تبلیغات استفاده کنیم.
برای تبعیض جنسیتی یه روش متفاوت از دوتیا قبلی و ...
خلاصه اینا چند تا نخ جدان که باید برای هرکدوم روش متفاوتی بکار بگیریم، کلاف نیستن که بخوایم مرتبط در نظر بگیریمشون و برای همشون یه اقدام کنیم.
این بود نظر من.
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
عواملی که باعث ایجاد نابرابری میشن
برای حوزه‌ی فمینیسم اگر بخوایم مثال بزنیم، این میشه که دلایلی که باعث ایجادش میشن دچار درهم‌تنیدگی هستن یا خیر؟ دلایل هم مثل حق تحصیل و حق مالکیت و ازدواج و غیره و غیره...در وهله‌ی اول، اینها رو دچار درهم‌تنیدگی می‌دونید؟ و اگر می‌دونید، آیا میشه نتیجه گرفت که خود ِ نابرابری ِ صرف هم دچار درهم‌تنیدگی هست؟ و اگر نیست چرا نیست؟
خب اینها که گفتید،عدم رعایت حق تحصیل و مالکیت و امثالهم علت نیستن،خودشون معلول اون نابرابری و دید غلط نسبت به اون قشر جامعه هستن.بنابراین اینارو نمیشه دلیل نابرابری فرض کرد،معلولش هستن.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #19

Lushato

لنگر انداخته
کنکوری 1403
ارسال‌ها
2,894
امتیاز
22,493
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
خب اینها که گفتید،عدم رعایت حق تحصیل و مالکیت و امثالهم علت نیستن،خودشون معلول اون نابرابری و دید غلط نسبت به اون قشر جامعه هستن.بنابراین اینارو نمیشه دلیل نابرابری فرض کرد،معلولش هستن.
نه، یکسری از علت‌های ایجاد فمینیسم هستن دیگه...
 

صوراسرافيل

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,432
امتیاز
8,553
نام مرکز سمپاد
علامه حلى
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
0000
نه، یکسری از علت‌های ایجاد فمینیسم هستن دیگه...
نه. من گفتم درهم تنیدگی عوامل نابرابری،نه درهم تنیدگی عوامل فمینیسم.بعد اینکه عامل ایجاد فمینیسم هم اینها نیست.باوری مثل فمینیسم معلول نابرابریه،نه صرفا نمود های نابرابری.
 
بالا