• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

پادکست نوشابه زرد

از این فاز داستانی بیایم بیرون و اپیزودا صرفن مختص سایت و پیرامونش باشه؟یا ب همین ترتیب ادامه بدیم؟

  • بیاید بیرون

  • ادامه بدید


نتایج فقط بعد از رای‌دادن قابل مشاهده هستند. لطفا الکی رای ندید!

amirTT

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
483
امتیاز
2,473
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
-2
سلام دوستان !
حالتون چطوره؟
میدونم منتظر پادکست بودین !
پس شمارو دعوت میکنم که بهش گوش بدین !
بازگشت فانتایی !

خب
نویسندمون @zeynabgol هستن
کارای میکس رو امیرجان زحمتشو کشیده @amirTT
راوی قصه هم @Mahsa_j هستن
نقش کبری با صدای @R.Z
نقش صغری با صدای @هستی-نیستی
نقش ممد آقا هم با صدای خودمه @*100RA*

امیدوارم دوست داشته باشید ♡
خوشحال میشیم نظراتتون رو بخونیم !
به توصیه کبری خانوم آخر اپیزود توجه کنید!!!
 

Neptune

Face the music
ارسال‌ها
54
امتیاز
1,510
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
USB
سال فارغ التحصیلی
06
سلام دوستان !
حالتون چطوره؟
میدونم منتظر پادکست بودین !
پس شمارو دعوت میکنم که بهش گوش بدین !
بازگشت فانتایی !

خب
نویسندمون @zeynabgol هستن
کارای میکس رو امیرجان زحمتشو کشیده @amirTT
راوی قصه هم @Mahsa_j هستن
نقش کبری با صدای @R.Z
نقش صغری با صدای @هستی-نیستی
نقش ممد آقا هم با صدای خودمه @*100RA*

امیدوارم دوست داشته باشید ♡
خوشحال میشیم نظراتتون رو بخونیم !
سلام خیلی عالی بود تمام افراد کارشون رو به بهترین شکل انجام دادن موفق باشین⚘♡
 

ایهام

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
136
امتیاز
237
نام مرکز سمپاد
G.F
شهر
G.G
سال فارغ التحصیلی
1406
خیلییی عالی بود بچه ها
اولین پادکستی بود از سمپادیا ک گوشی می دادم و واقعا دوس داشتم: )
دمتون گرم
 

amirTT

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
483
امتیاز
2,473
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد 1
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
-2
سلام دوستان !
حالتون چطوره؟
میدونم منتظر پادکست بودین !
پس شمارو دعوت میکنم که بهش گوش بدین !
بازگشت فانتایی !

خب
نویسندمون @zeynabgol هستن
کارای میکس رو امیرجان زحمتشو کشیده @amirTT
راوی قصه هم @Mahsa_j هستن
نقش کبری با صدای @R.Z
نقش صغری با صدای @هستی-نیستی
نقش ممد آقا هم با صدای خودمه @*100RA*

امیدوارم دوست داشته باشید ♡
خوشحال میشیم نظراتتون رو بخونیم !
تعداد بازدیدا تو یوآپلود 100 تا بشه اپیزود بعد میاد :))
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,525
امتیاز
13,434
نام مرکز سمپاد
جایی که اگه اورژانس اجتماعی بیاد چارتا اتوبوس آدم جمع میکنه میبره
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
ندارم متاسفانه
تعداد بازدیدا تو یوآپلود 100 تا بشه اپیزود بعد میاد :))
screenshot_20240214_225739_chrome_jmad.jpg

رکب خوردیم کیومرث
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
ارسال‌ها
3,759
امتیاز
40,676
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
باریکلا بچه ها خدایی نوشته روی کاغذ من یه چیز بود و این گویندگی و میکس یه چیز دیگه، ممنون که اینقد قشنگ کاراکترتون رو گرفتین و @amirTT باریکلا به این ریزبینی!
 

Mahsa_j

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
272
امتیاز
2,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
تلگرام
اول یه خسته نباشید میگم به همه بچه های گروه، دم همتون گرم ؛)
و دوم اینکه، مرسی از کسایی که گوش دادن، لطفا نظراتونو باهامون به اشتراک بذارین ^^
 

r a m t i n

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
366
امتیاز
3,010
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1402
بابــــــا باریکلا به بچه های هنرمند
چه میکسی
چه گویندگی ای
عجب داستانی
سمپل Subway Surfers رو عشقه ;)) !!! دستمریزاد امیر آقا
عالی
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,525
امتیاز
13,434
نام مرکز سمپاد
جایی که اگه اورژانس اجتماعی بیاد چارتا اتوبوس آدم جمع میکنه میبره
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
ندارم متاسفانه

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,525
امتیاز
13,434
نام مرکز سمپاد
جایی که اگه اورژانس اجتماعی بیاد چارتا اتوبوس آدم جمع میکنه میبره
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
ندارم متاسفانه
اینم متن :
راوی: دوستان سلام! به اولین اپیزود نوشابه زرد: بازگشت فانتایی! خوش اومدین! مهسا هستم، راوی قصه آشنا ولی غریبه‌ی شهرک سمپادآباد. لازمه بگم تمامی اتفاقاتی که توی شهر سمپادآباد و مخصوصا ایستگاه اتوبوسش، می‌افتن، به طرز ملموسی بر اساس یک داستان واقعی هستن، که البته هرگز اتفاق نیفتاده. شما رو چند ثانیه کوتاه با تیتراژ این فصل نوشابه زرد تنها میذارم: ایستگاه اتوبوس سمپادآباد.



راوی: عصر یک روز گرم پاییزی رو در شهرک سمپادآباد سُفلی شاهد هستیم که داره به شبِ سیبری تبدیل می‌شه. در خیابان شیب‌داری که به خارج از سمپادآباد منتهی می‌شه، ایستگاه اتوبوس سمپادآباد قرار داره. یک ایستگاه قراضه که هر ساعت از روز میزبان شهرک‌نشین‌هاییه که یه مدت اینجا غیبت می‌کنن و واسه خودشون، قاضی و رییس جمهور و وکیل و وزیر میشن، و بعد ایستگاه رو به سمت دنیای بیرون ترک می‌کنن! بهتره کسی که توی ایستگاهه رو معرفی کنم، ایشون...

کبری: هوییییییی راوی چخبرته؟! از کله صبح تا لنگ ظهر و عصر و سگخون شب، ور ور ور! هی فک بجنبون غیبت این شهرکیو بکن، غیبت اون یکی شهرکی رو بکن! خسته مون کردی دیگه یه دقیقه ببند دهنو، شاید بقیه هم یه حرفی داشته باشن بزنن! اینا همش کاسه خاطر اینه که سرت زیادی تو گوشیه و خودتو توی دستشویی تمیز نمیشوری و گناه زیاد می‌کنی که اووووووو وَه! اون سرش ناپیداس که بلا دور و گوش شیطون کر که من بخوام عیب کسیو به زبون بیارم! الا و بلا که اخه راوی جان، مگه تو کار و زندگی نداری که...[صدایش ناگهان قطع میشود]

راوی: آره. ایشون کبری خانوم کاشف‌الخطا هستن. مالک نصف خونه های سمپادآباد که مثل گدا ها لباس میپوشن تا مالیات ندن. هر روز خدا اینجان تا خطا های مردم و از جمله بنده رو کشف کنن، و تا من دکمه pause این قصه رو نزنم خفه خون نمیگیرن. البته ایشون وقتی اینجان که اهالی از خونه هاشون بیرونشون کرده باشن، وگرنه که اوضاع... اوه اوه! اوس ممد اقا تشریف اوردن!

ممد: هاعی روزگار که یه فانتا هم پیدا نمیشه‌.

کبری: به به! سلام علیکم! شمسی خانوم خوبن؟

ممد: علیک سلام. شمسی که از کله سحر رفته لنگر انداخته خونه قیصرخانوم مجلس غیبت‌کنونِ بعد از مهمونی جمعه رو راه بندازه. منم دارم میرم بیرون سمپاداباد، کار ندارم، یه فانتا میخرم میرم. یه فانتا این طرفا پیدا نمیشه. همش کار خودشونه.

راوی: همون طور که احتمالا حدس زدین، اوس ممد اقا سابقا راننده تاکسی بوده؛ تنها تاکسی کل سمپاداباد‌. منتها با کشیده شدن خط اتوبوس و ولخرجی های زنش، شمسی‌خانوم، مجبور شد تاکسی رو بفروشه؛ ولی همه میدونن که حتی اگه بشه راننده تاکسی رو از تاکسی در آورد، تاکسی رو نمیشه از راننده تاکسی در آورد!

اوس ممد اقا: به به، راوی شمام که اینجایی! کبری‌خانوم، دیروز تو روزنامه سمپادنیوز نوشته بود راوی سر نوشتن مهمونی جمعه‌شب کفش قرمز پوشیده بوده! والا! من که فکر میکنم راوی از گروه نازی‌هاست و مخصوصا کفش قرمز پوشیده تا ساید سیاسی خودش رو نشون بده وگرنه چرا باید قرمز بپوشه؟! حالا چرا هنوزم راویه؟ چون اون جماعت رییس روسای راوی ها با نازی‌ها دستشون تو یه کاسه س! ها بله!

کبری‌: آره والا، فک کنم این صغری دست‌قیچی هم داره به نازی‌ها ملحق میشه!

ممد: عه؟ از کجا؟

کبری: آخه داره با چادر طرح قوری گل قرمزی میاد!

راوی: ایشون هم صغری دست قیچیه؛ البته نسبتی با ادوارد دست قیچی نداره، هرچند همیشه مدعی بوده ادوارد پسرخالشه، به هر کی هم میرسه واسه بار دویستم اینو تکرار میکنه. صاحب یه خیاط خونه توی سمپادآباده که واسه خودش میبره و میدوزه.

صغری: سلام سلام! عجب چَنسی!(chance) داشتم میرفتم ادواردمون رو ببینم، طفلی زنگ زده میگه دخترخاله، به خدا که من میس یو، بیا میت کنیم. دیگه مجبورم برم وگرنه طفلی پس میفته!

ممد: محله ادواردتون فانتا هم داره؟

کبری: نخیر، محله ادواردشون یه لامپ مهتابی داره که از قضا تاریکه، حتی اون هم دوست‌دختر داره جز این ادوارده. لابد تو میخوای بری از سینگلی درش بیاری.

صغری: کبری‌خانوم بعد بیوه شدنت حسابی حسود شدیا! میخوای از محلشون واست یه ممد جور کنم؟

ممد: [سرفه میکند]

کبری: نخیر، اون از اون دفعه که رفتی یه بسته کرم‌پودر جور کنی واجبی از آب دراومد، اونم از اون دفعه که ادوارد جونت گذاشت تو کاسه‌ت و به سمپاداباد کمک مالی نکرد و شهردار اسمتو از توی لیست کمک‌کننده ها برداشت! ها بله!

صغری: نه که تو کمک میکنی اسمتم اونجا هس؟ حداقل اسم من یه مدتی بود! شات اپ !

ممد: باو دعول نکنین، من شخصا حاضرم ممدِ همه تون شم

کبری: عه وا، جدی ممد اقا؟

ممد: اره باو، ولی حیف که الان اتوبوس اومد!

کبری: من همیشه همین جام، البته الان میرم خونه قیصرخانوم که توی غیبت کنون شرکت کنم!

راوی: بهتره این اپیزود رو همینجا تموم کنیم. شما فقط میشنوینش ولی من که دارم این دل و قلوه رو میبینم! عه.... این برگه همین الان از اتاق فرمان رسید، از طرف کبری خانومه. از همه شما شنوندگان عزیز درخواست میکنیم حاشیه ها و خطاهای یافت شده در سمپاد آباد را به نا گزارش دهید تا موضوع بحث داشته باشیم! با تشکر، اهالی سمپاد آباد به ویژه کبری کاشف الخطا. خب شنوندگان عزیز، تا اپیزودی دیگر، تنهاتون میذاریم! شاد و پرحاشیه باشید، و توی سمپاباد آشغال نریزید. فعلا!
 
ارسال‌ها
1,563
امتیاز
13,082
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه یزد
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
آقا عالی بودین میراث من پیرمرد و ارمغان رو زنده کردین خیلی خیلی خوشحال شدم مطمئنم ارمغانم که الان خیلی وقته باهاش در ارتباط نیستم به اندازه من خوشحاله❤️
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,525
امتیاز
13,434
نام مرکز سمپاد
جایی که اگه اورژانس اجتماعی بیاد چارتا اتوبوس آدم جمع میکنه میبره
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
ندارم متاسفانه
سلام علیکم ...
ما برگشتیم با اپیزود دوم
از رنجی که کیانوش می‌برد !


نویسنده : زینب (@zeynabgol )
میکس و تنظیم : امیر (@amirTT )
راوی : مهسا (@Mahsa_j )
صدای کبری خانوم : آیلا (@R.Z )
صدای صغری خانوم : هستی (@هستی-نیستی )
صدای ممد آقا : خودم (@*100RA* )
و اما نقش جدیدمون : کیانوش : با صدای امیر (@AMIR8181)


منتظر نظرات شما هستیم !♡
 

Mahsa_j

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
272
امتیاز
2,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
تلگرام
سلام علیکم ...
ما برگشتیم با اپیزود دوم
از رنجی که کیانوش می‌برد !


نویسنده : زینب (@zeynabgol )
میکس و تنظیم : امیر (@amirTT )
راوی : مهسا (@Mahsa_j )
صدای کبری خانوم : آیلا (@R.Z )
صدای صغری خانوم : هستی (@هستی-نیستی )
صدای ممد آقا : خودم (@*100RA* )
و اما نقش جدیدمون : کیانوش : با صدای امیر (@AMIR8181)


منتظر نظرات شما هستیم !♡
همگی خسته نباشین بچه‌ها
امیدوارم لذت ببرین از شنیدنش
لطفا نظراتتونو باهامون درمیون بذارین^^
 

Mahsa_j

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
272
امتیاز
2,452
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
تلگرام
ری‌اکشنا کمه
ناراحت میشیماX_X
انتقادیم هست بگین لطفا ؛)
 

*100RA*

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,525
امتیاز
13,434
نام مرکز سمپاد
جایی که اگه اورژانس اجتماعی بیاد چارتا اتوبوس آدم جمع میکنه میبره
شهر
تبریز
سال فارغ التحصیلی
1404
مدال المپیاد
ندارم متاسفانه
جدی احساس میکنم خیلی افتضاح در اومده که بازخوردی نداره
 
بالا