• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

گفت و گوی منظوم

  • شروع کننده موضوع
  • #261

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,804
امتیاز
37,053
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
این درد که بر سینه‌ی من مرقوم است
رسمی ست که از روز ازل مرسوم است
فردا که روم سوی کتاب و دفتر
خون بینی و خاک بر سرم معلوم است
وقتی که دبیرِ من به تندی میگفت
با نمره‌ی صفر، فاطمه مرحوم است
او نیز نمی‌داند و از این غافل
کین( که این) دختِ المپیاد‌ ده مظلوم است
گردن به کجی می‌زنم و می‌گریم
اصلا دل من یک جگرِ مقسوم است
ناظم که به مادر تلفن هی می‌زد
گفتا که در این مدرسه او معدوم است

شاعر : من

در ۱۵ دقیقه سرودم
کم و کاستی‌اش رو ببخشید دیگه😁
هر بیدادی برای دادی دادند
هر نمرهٔ کم بهر زیادی دادند
از روز ازل چو درد را قِسم بکرد
بیشش را بر المپیادی دادند
 
ارسال‌ها
1,563
امتیاز
13,082
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه یزد
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
حدیث نیک بگفتی ولی پی دگران
نگرد بهر مخاطب چو یار خویش بود
که هر چه پشت سرت اتفاق افتاده ست
تحملش نکنی گوییم به پیش بود
قوت این کلام از فشار بود
باسن سوخته یارم بهیار بود
شبی از احوال پاره‌ات سخن گفت
گفتمت که یارت پاره یار بود
 
  • شروع کننده موضوع
  • #263

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,804
امتیاز
37,053
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
قوت این کلام از فشار بود
باسن سوخته یارم بهیار بود
شبی از احوال پاره‌ات سخن گفت
گفتمت که یارت پاره یار بود
به وزن، لنگ و به معنی جفنگ و قافیه تنگ
مگس چه لایق حرف است پیش یوزپلنگ
 
ارسال‌ها
1,563
امتیاز
13,082
نام مرکز سمپاد
.
شهر
.
سال فارغ التحصیلی
1401
دانشگاه
دانشگاه یزد
رشته دانشگاه
مهندسی مکانیک
به وزن، لنگ و به معنی جفنگ و قافیه تنگ
مگس چه لایق حرف است پیش یوزپلنگ
حال دل و کلبه احرار و می ناب به کام است
دست من و سوی دل و قبله چشمام به جام است
گفتمش ساقی چرا سر سوراخ دارد
گفتا مپرس،بحث با آلت خویش حرام است
 
  • شروع کننده موضوع
  • #265

A M I N

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,804
امتیاز
37,053
نام مرکز سمپاد
BHT
شهر
LNG
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
SBU
رشته دانشگاه
ARC
حال دل و کلبه احرار و می ناب به کام است
دست من و سوی دل و قبله چشمام به جام است
گفتمش ساقی چرا سر سوراخ دارد
گفتا مپرس،بحث با آلت خویش حرام است
سر درون دل بگو باز آ که خود پیدا شدی
آنگه که صاحب سر بدیدم گوییا شیدا شدی
آلت‌پریشی عیب او از اولین مصرع بگو
لکن نگفتم راز را تا خویشتن زان وا شدی
 
بالا