• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

قاتلان هم‌خون!

  • شروع کننده موضوع
  • #1

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
احتمالاً قضیه‌ی رومینا اشرفی رو شنیدید
دختر ۱۴_۱۳ ساله‌ای ک بخاطر فرار با مردی ۳۵ ساله، توسط پدرش سربریده شده:(
بعضیا توو حرف‌بزن نظراتشونو گفتن، اما دیدم بهتره براش تاپیک بزنم تا درباره‌‌ش حرف بزنیم
نظرتون درباره‌ی این اتفاق و اتفاقای مشابهش چیه؟!

اینم بگم ک از نظر قانونی، متأسفانه پدرش چون ولی دم محسوب میشه(حتی اگه جد پدریش هم بود وضع همین بود!!)، بجز ۳ الی ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه، مجازات دیگه‌ای نمیشه!!
بنظرتون مقصر کیه؟
دختری ک توو ۱۳ سالگی با مرد بزرگ دوست میشه و فرار میکنه؟!
پدری ک دختر ۱۳ سالشو سر میبره و اینطور ک معلومه قبلش خونه رو برای اون دختر جهنم کرده؟!
قاضی پرونده ک حرف رومینا مبنی بر عدم امنیت جانی توو خونه رو شنید و بهش توجه نکرد؟!
مرد ۳۵ ساله‌ای ک طبق گفته‌ی خودش چند سالی با رومینا دوست بوده و بعدش تصمیم ب فرار گرفتن؟! (این یعنی با دختر ۱۰ ساله دوست شده و میشه گفت ازش سوء استفاده کرده)
کی مقصره؟!
جامعه؟!
فرهنگ؟!
قانون؟!
کی؟!
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
اول مقصر قانونه ک کودک ازاری ب این راحتیه .
بعدش فرهنگ مزخرفمون ک اون دختر رو پدر مستحق مرگ دونسته بخاطر کاری ک کرده .
بعدش اموزش .
اگه تو مدارس راجب روابط اموزش می دید اون دختر ی رابطه منطقی رو شروع میکرد .
 

froq

فارغِ مُطلق
ارسال‌ها
300
امتیاز
4,931
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سبزوار
سال فارغ التحصیلی
1401
من فقط یسری فکت بگم و برم
اولا ک پسری ک رومینا باهاش رفته و اسمش بهمن بوده 29 سالشه نه 35
دوما درباره تحویل رومینا به خانوادش دادسرا اعلام کرده که اونا تو دادگاه باهاش خیلی مهربون بودن(البته این گفته بیشتر شبیه توجیح عه)
سوما خیلیا گفته بودن پدر رومینا معتاد بوده و تحت تاثیر قرص های روانگردان این کارو کرده که این شایعه کاملا رد شد یعنی متاسفانه پدرش در سلامت کامل روحی و روانی این کار فجیع رو انجام داده=/
پ.ن : پدر رومینا قبلا ازار جسمی انجام میداده میشه گفت این کار رومینا جدا از عشق و این چیزا یجورایی فرار از محیط نا امن خونه بوده -_-
 
آخرین ویرایش:
  • شروع کننده موضوع
  • #4

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
مادر رومینا چی؟!
این ک میگن مادر نداشته درسته؟!
یا مادرش هم بوده و پدرش این کار رو کرده؟!
آیا ممکنه مادرش هم همدست پدرش بوده باشه؟!
اون لحظه بجز رومینا و پدرش ، چ کسانی توو خونه بودن؟!
همسایه‌ها سر و صدا شنیدن، بجز رومینا، دیگه صدای کی بوده؟!

(از فکر کردن بهش حالم بد میشه واقعاً، ی آدم چطور میتونه پاره‌ی تنشو سر ببره؟! بعدش چطور میخواد زندگی کنه؟!)
 

behnaz81

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
642
امتیاز
9,007
نام مرکز سمپاد
فرزانگان2
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1400
دانشگاه
شهید رجایی
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
+اگ پدر رضایت میداد ب دختر ازدواج میکرد فردا باز ما ی تاپیک میزدیم علت ازدواج دختر کم سن با سن بالا
+اگ پدر هیچی نمیکرد تا اخر عمر طعنه ی مردم و اشاره و... ک این یاروعه ک یروز صبح دخترش با اون فرار کرد
+اگ و.... هزار اگ بازم همین ماجراس

این جمله ها نمیگم تایید کنم یا رد کنم حرفی رو،یا عملی،این ماجرا واسه من ی مفهوم داشت چقدر سرمون توی زندگی مردمه
هر کار بکنی مردم بالاخره یه حرفی دارن که بزنن ولی مهم اینه چقدر تصمیم درست میگیریم نه از نظر مردم از نظر عقل و شعور کی با عقلش فکر میکنه و به این نتیجه میرسه دخترشو سر ببره؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
سيزده سؤال درباره قتل رومینا سيزده ساله

محمد فاضلي – عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي

رومينا دختر سيزده ساله‌اي که با پسري از خانه فرار کرده بود، بعد از دستگيري و بازگرداندن به خانه، توسط پدرش، با داس، در قتلی ناموسي، کشته شده است. چند خبرنگار از صبح تا حالا خواسته‌اند تحليلم را بنويسم، اما من چند سؤال دارم.

يک: آيا رومينا به حقوق فرزندي‌اش آگاهي داشت؟ آيا او در مدرسه يا هر جاي ديگري درخصوص خشونت خانگي يا هر تهديد ديگري که ممکن است يک دختر نوجوان را تهديد کند آموزش ديده بود؟

دو: آيا رومينا در زمانه‌اي که سن و سال اولين ارتباط‌هاي عاشقانه و جنسي به همين حدود سيزده چهارده سال کاهش يافته است، براي مديريت عواطف و احساسات انساني‌اش آموزشي دريافت کرده بود؟

سه: آيا قانون جامع و کم‌نقصي وجود دارد که از فرزندان و بالاخص دختران در مقابل خشونت‌هاي خانگي – از تحقير گرفته تا کودک‌آزاري، تجاوز جنسي و قتل – دفاع کند؟

چهار: آيا رومينا به مراکز مشاوره، مراجع حقوقي مسئول در زمينه حمايت از حقوق کودکاني که ممکن است در معرض خشونت خانگي قرار گيرند، دسترسي داشت؟ آيا او شماره تلفن‌ مراکزي را که مي‌توانستند از او در مقابل خشونت خانگي دفاع کنند، مي‌دانست؟

پنج: آيا پدر رومينا براي اعمال آن‌چه خير فرزندش مي‌دانسته – ممانعت از ازدواج با فرد نامناسب – به مراکز مشاوره يا هر مرجع کمک‌کننده ديگري دسترسي داشته است؟

شش: آيا جامعه در حال گذار ايران به اندازه کافي درباره پديده‌هاي ناشي از تغييرات اجتماعي – از جمله همين بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسي – دانش، خرد و گفت‌وگو توليد مي‌کند؟ (همين ديروز در شمال ميدان تجريش، کمي بالاتر از مرکز خريد ارگ، دختر و پسري در همين سن و سال را ديدم که در تاريکي پياده‌رو، عاشقانه يکديگر را بغل کرده بودند، پديده تا اين حد عادي شده است.)

هفت: آيا رومينا مدرسه مي‌رفت؟ آيا نظام آموزش و پرورش ما در قبال بروز چنين مسائلي مسئوليتي دارد؟ آيا معلمان و مديران مدرسه مسئوليت داشتند وضعيت روحي او را زير نظر داشته و نسبت به بروز واقعه‌اي نظير فرار او با يک پسر حساسيت نشان دهند؟

هشت: آيا پليس به ابزارهاي قانوني لازم براي بررسي شرايط روحي و رواني اعضاي خانواده و ممانعت از بروز خشونت احتمالي مجهز است؟

نه: آيا پليس، بهزيستي، قوه قضائيه و ... مجازند آمارهاي قتل‌هاي ناموسي را منتشر نکنند و به گونه‌اي عمل کنند که گويي اين چنين وقايعي در کشور رخ نمي‌دهند؟

ده: آيا کساني که نقشي در توقيف نُه ساله فيلم «خانه پدري» (با محوريت قتل ناموسي) – فقط به عنوان ابزاري براي طرح مسأله و نمادي از گفت‌وگوي اجتماعي درباره پديده قتل ناموسي - داشتند و حتي پس از صدور مجوز اکران، باز هم آن‌را از اکران بازداشتند، نقش و مسئوليتي در اين گونه قتل‌ها دارند؟ آيا آن‌ها به جز پنهان کردن اين رخدادها و پاک دانستن جامعه از اين گونه وقايع، راهبرد و راهکار ديگري هم براي جلوگيري از تکرار اين وقايع دارند؟

يازده: آيا اين ظرفيت در رسانه صدا و سيما وجود دارد که آزادانه در اين ماجرا ورود کند و از همه جوانب حقوقي، رواني، خانوادگي، جامعه‌شناختي و ... به مسأله بپردازد و جامعه را نسبت به چنين رخدادهايي آگاه کند و مبدأ گفت‌وگوي اجتماعي فراگيري درباره اين پديده باشد؟ آيا صدا و سيما اجازه خواهد داشت ابعاد واقعي اين گونه قتل‌ها در ايران را آشکار کند؟

دوازده: سياست و جامعه ايران امروز تا چه زماني مي‌خواهد يا مي‌تواند وضعيت «سکس» و «امر جنسي» را زير فرش جارو کرده و چنان با آن روبه‌رو شود که گويي وجود ندارد يا به‌سامان است؟ نظريه سياست بدن و مواجهه با امر جنسي در اين کشور که سياست اجتماعي و فرهنگي بر اساس آن تدوين مي‌شود چيست؟ کجا درباره آن بحث شده و جامعه در جريان آن قرار گرفته است؟ بنياد #خِرَد_جنسي اين جامعه چيست و کجا و چگونه اين خرد بررسي مي‌شود؟ سياست اجتماعي #امر_جنسي در جامعه ايراني چگونه وضع مي‌شود؟

سيزده: سياست رسمي حکومت براي حفاظت از کودکان، زنان و قربانيان خشونت خانگي چيست؟ آيا سندي بالادستي براي مهار اين پديده وجود دارد؟

قتل رومينا ريشه‌هاي اجتماعي، سياسي و سياستي دارد که اگر کاوش نشوند، دردي درمان نمي‌شود. بُهت، حيرت و گريستن بدون پرسش و پاسخ مطالبه کردن، بي‌فايده است.

پ.ن: متن بالا و چیزای دیگه رو ک میخوندم، متوجه شدم رومینا، مادر و ی برادر/خواهر ۶ ساله هم داره
و این ک کلی سوال دیگه هست ک توو ذهن داره میچرخه و جوابی براش پیدا نمیکنم...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #7

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
+اگ پدر رضایت میداد ب دختر ازدواج میکرد فردا باز ما ی تاپیک میزدیم علت ازدواج دختر کم سن با سن بالا
+اگ پدر هیچی نمیکرد تا اخر عمر طعنه ی مردم و اشاره و... ک این یاروعه ک یروز صبح دخترش با اون فرار کرد
+اگ و.... هزار اگ بازم همین ماجراس

این جمله ها نمیگم تایید کنم یا رد کنم حرفی رو،یا عملی،این ماجرا واسه من ی مفهوم داشت چقدر سرمون توی زندگی مردمه
این ک سرمون توو زندگی مردمه و ب حرف مردم خیلی اهمیت میدیم ک ب کنار
اما شاید پدرش میتونست بجای پاک کردن صورت مسئله و کشتن رومینا، ب مشاور مراجعه کنن، یا ن، حداقل مثلاً حبسش میکرد ی مدت، چ میدونم گوشیشو میگرفت، بعدش کم‌کم شرایط خوب میشد
میدیدن اگاگ واقعاً همدیگه رو دوست داشتن، صبر میکردن تا ۱۸ سالگیش و ببعد ازدواج میکردن
چرا آخه کشتن؟!
حالا اینا هیچی
چرا سرشو برید، اونم با داس؟!
حرف من اصلاً توجیه یا طرفداری از پدرش نیست، ولی راه‌های بهتری هم برای کشتن ی آدم بود، راه‌هایی ک کمتر درد داره
ولی اون با قساوت تمام، درحالیکه رومینا خواب بوده، سر از تنش جدا کرده
خدا میدونه توو لحظه‌های آخر چقدر التماس کرده و چقدر گفته بابا غلط کردم، دیگه اون کارو نمیکنم:((
 

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,277
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
وی مطمین بود این تاپیک رو میزنید و تو ح.ب خواهش کرد نزنید شت:(
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
وی مطمین بود این تاپیک رو میزنید و تو ح.ب خواهش کرد نزنید شت:(
من پستت رو ندیدم
ولی بهتره تاپیک داشته باشه تا اینجا حرف بزنیم
تا دوباره توو ح.ب بحث کنیم.
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,056
امتیاز
31,615
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
احتمالاً قضیه‌ی رومینا اشرفی رو شنیدید
دختر ۱۴_۱۳ ساله‌ای ک بخاطر فرار با مردی ۳۵ ساله، توسط پدرش سربریده شده:(
بعضیا توو حرف‌بزن نظراتشونو گفتن، اما دیدم بهتره براش تاپیک بزنم تا درباره‌‌ش حرف بزنیم
نظرتون درباره‌ی این اتفاق و اتفاقای مشابهش چیه؟!

اینم بگم ک از نظر قانونی، متأسفانه پدرش چون ولی دم محسوب میشه(حتی اگه جد پدریش هم بود وضع همین بود!!)، بجز ۳ الی ۱۰ سال حبس و پرداخت دیه، مجازات دیگه‌ای نمیشه!!
بنظرتون مقصر کیه؟
دختری ک توو ۱۳ سالگی با مرد بزرگ دوست میشه و فرار میکنه؟!
پدری ک دختر ۱۳ سالشو سر میبره و اینطور ک معلومه قبلش خونه رو برای اون دختر جهنم کرده؟!
قاضی پرونده ک حرف رومینا مبنی بر عدم امنیت جانی توو خونه رو شنید و بهش توجه نکرد؟!
مرد ۳۵ ساله‌ای ک طبق گفته‌ی خودش چند سالی با رومینا دوست بوده و بعدش تصمیم ب فرار گرفتن؟! (این یعنی با دختر ۱۰ ساله دوست شده و میشه گفت ازش سوء استفاده کرده)
کی مقصره؟!
جامعه؟!
فرهنگ؟!
قانون؟!
کی؟!
هیچ وقت این مسائل تک عاملی نیستند و خیلی ریشه‌ای‌ترند.

پدر رومینا تو محیط روستایی و احتمالاً با فقر بزرگ شده، در فرهنگ بسته‌ی روستا اندیشه‌اش شکل گرفته؛
در فرهنگ روستا فرار دختر با پسر یعنی اوج بی‌شرفی و بی‌اخلاقی و اصلاً زناکار بودن یک دختر و یعنی دهن‌کج کردن به پدر؛
پدر رومینا تو این فرهنگ انتظار مطیع بودن زن و پاکدامنی داره،
رومینا زیر دست یه پدری بزرگ شده که احتمالاً دختر رو دارای ارزش نمی‌دونسته و معتقد بوده به پدرسالاری؛ قطعاً زنش هم معتقده زن باید گوش به حرف مرد باشه و وظیفه‌اش ازدواج سنتی و شستن و رُفتن و خدمت به مرد. یه بافت خیلی سنتی. طبیعتاً ابراز محبت به دختر و تأمین نیاز عاطفی و توجه به مسائل روانی نه در بافت فرهنگی که پدر و مادر بزرگ شده‌اند، و طبیعتاً نه در ذهن پدر و مادر وجود نداشته.
رومینا در ارتباط با بقیه بوده، از تلویزیون نقش متفاوت پدر و مادر رو می‌دید، احتمالاً نیاز مادی تأمین نشده هم داشت به غیر نیاز عاطفی و روانی.
از طرفی در همون بافتی که زندگی می‌کنه دختر بزرگ میشه برای شوهر کردن. دخترها از ۱۰-۱۱ سالگی یاد می‌گیرن لباسهای جالب بپوشن و آرایش کنند تو مهمونیا تا مادرهای پسردار اونا رو پسند کنند. رومینا هم ذهنش قبول کرده که باید شوهر کنه، یه پسری می‌بینه، می‌گه خب، اینم شوهر من و همونی که من لیلی و اون مجنون.
پسر میشه پناهش برای فرار از بی‌مهری خونه، امید آینده‌اش.
پسر خودش هم قطعاً در چنین محیطی بزرگ شده. محیطی که دختر برای خدمت جنسی و رسیدگی به امور خانه و نظافت ه. اما باز تأثیر رسانه و محیط احتمالاً بزرگتری که دیده بهش جواز ارتباط دوستی با دختر رو داده. ضمن اینکه چون پسره اجاره داره هرکاری بکنه و کسی نه نیاره تو کارش. حالتی که نه سنت کامل اجرا میشه نه مدرنیته.
پدر رومینا به هر علتی مخالف ازدواجشون بوده.
رومینا نمی‌خواسته پناه عاطفیش رو از دست بده. باهاش فرار می‌کنه. پسر هم احتمالاً دوستش داشته.
دستگیرشون می‌کنند، قانون و فرهنگی که قاضی توش بزرگ شده می‌گه پدر صاحب برده‌ای به اسم بچه هست؛ برده رو به صاحبش بر می‌گردونند.
مادر (زن) هم که در اختیار پدر.
رومینا با اینکارش اعتبار همایونی و سلطنت پدرسالارانه‌ی پدرش رو کم کرده؛ از طرفی با پسر غریبه در ارتباط -حتا تنها تلفنی و دوستی- بوده؛ یعنی انگار زنا کرده! (بافت فرهنگی و اندیشه‌ی پدر)؛ پس مایه‌ی «ننگ» شده، فردا همه در روستا به پدرش خواهند گفت که تو عرضه نداشتی که دخترت با پسر رفت. درواقع پدر رو به ناتوانی متهم می‌کنند؛ در بافت سنتیِ جنسیت‌زده چی بدتر از اینکه یه مرد به ناتوانی و عدم سلطه و کنترل متهم بشه؟ یعنی مردانگی پدر زیر سوال رفته. پس باید به طریقی این حیثیت رفته رو برگردوند... با کشتنش نشون می‌دم رئیس کیه!
× این وسط حتماً چند نفر هم به پدر تیکه انداختند؛ تا انتقام اختلافات قبلی‌اشون سر زمین کشاورزی بگیرند.
و ... .

در کل؛
فرهنگ سنتی جنسیت‌زده به خاطر:
مردسالاری
مرد توانمند
ولایت و ریاست بر زنان
گوش به حرفی فرزند
قضیه‌ی ناموس و غیرت
ولایت پدر صرفاً به معنی تأمین نیاز به غذا و مسکن و ایجاد محدودیت
تکلیف پدر مبنی بر تنبیه زن و فرزندانش و اینکه مشکل داشتن زن و دختر به خاطر بی‌غیرتی مرده
امکان ازدواج دختر در سنین کم

نفوذ ناقص فرهنگ مدرنیته به خاطر:
ارتباط قبل ازدواج دختر و پسر
امکان انتخاب شوهر توسط خود دختر

قانون:
به خاطر عدم آموزش حقوق شهروندی
به خاطر ولایت پدر بر دختر و زن
به خاطر غیرقانونی بودن ارتباط دختر و پسر نامحرم
به خاطر جواز ازدواج کودک‌همسرانه

جامعه:
حق قضاوت دیگران
سرک کشیدن در زندگی دیگران
برچسب زدن
اشتباه در یک مسئله رو به مسئله‌ای هویتی تبدیل کردن

در این مسئله مقصرند.

و در کل هم پدر و هم دختر هر دو قربانی هستند؛
پدر به خاطر:
اندیشه‌ی بدون مهر و بسته‌ای که تربیت خانواده و محیطش براش درست کردند

دختر به خاطر:
عدم تأمین نیاز عاطفی و روانی‌اش
فرهنگ سنتی ابزار جنسی بودن دختر و بزرگ شدن دختر برای شوهر کردن که باعث شده در ۱۳ سالگی خودش رو آماده ازدواج بدونه (در حالی که حتا ممکن ه کسی با این سن مسائل مرتبط با ازدواج رو هنوز ندونه)
آموزش ناقص رسانه و فرهنگی که در مدرسه و ... باهاشون مواجه بوده

و خیلی مسائل دیگه که یادم نیافتاد بگم ...
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,812
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
صد در صد کارش اشتباع بوده در این شکی نیست اصلا،منظور من این بود توی هر اتفاق «نقش ما چقدر و چ کاری ازمون برمیاد»خب طبیعتا اونی ک مسولیت حکومتی داره وظیفه ش با من متفاوته،در جایگاه اون حرف نمیزنم و کاری ازم برنمیاد،اما سوالی ک ب من مربوطه اینه:اگ اینا توی ی جزیره تنها زندگی میکردن باز همین کارو میکرد پدر؟
(بازم میگم کار پدر رو توجیه نمیکنم و صد در صد باید راه دیگ انتخاب میکرد اما در حیطه نقش من شهروند ب قضیع نگاع میکنم ماها چقدر مقصریم)
جامعه مقصره ولی ن ب اندازه پدر دختر .
 

mahta.e

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
827
امتیاز
8,277
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1399
دانشگاه
امیرکبیر
تلگرام
اینستاگرام
من پستت رو ندیدم
ولی بهتره تاپیک داشته باشه تا اینجا حرف بزنیم
تا دوباره توو ح.ب بحث کنیم.
اره میدونم شوخی کردم احتمال اینکه تاپیک نباشه کم بود میدی میزدیم روال بود حاجی x:
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,056
امتیاز
31,615
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
پنج تا احتمالا و چندین قطعا بی پایه حاصل ذهنیت نویسنده....حقیقا اینه ما هیچی از این قضیه نمیدونیم جز ی خط خبر.
شما رو نمی‌دونم ولی لااقل من ارتباطم هنوز با روستا برقراره و چندین ساله که دارم به فرهنگ رایج توی روستا فکر می‌کنم. :) از طرفی، - به خاطر مسائل زنان - در خانواده‌های مختلف با فرهنگ‌ها و اجتماعات مختلف، نگرش‌ها و رفتارهاشون نسبت به جنس زن رو مشاهده می‌کنم. پست من هم صرفاً توصیفی از فرهنگ رایج با ارزیابی وقایع شایع بود.

اگر به نظرتون بخشی‌اش یا کلش اشتباه ه می‌تونید نقد کنید و بگید چرا اشتباه می‌کنم یا ممکن ه ماجرا طور دیگه باشه؛ یا نگاه شما چیه و شما چی می‌دونید؛

اگر نه این حرف شما صرفاً یک سنگ‌اندازی در مسیر بحث، اسپم و توهین به نویسنده‌ است. :)
 

الهه ن

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,056
امتیاز
31,615
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
علوم پزشکی تبریز
رشته دانشگاه
پزشکی
نگاه من اینه ک میلیون ها پدر دختراشون رو سر نمیبرن و توی ی جامعه 80میلیونی ی مریض پیدا میشه،و اینو نمیشه ب کل فرهنگ ایران و ی ملت نسبت داد،اگ میگم تحلیل بیش از حد نکنید چون بازیچه سیاست و سواستفاده داره میشه

تو جامعه‌ای ۸۰ میلیونی چند دختر فرار می‌کنند؟
چند پلیس دختر فرار کرده رو می‌گیره؟ (در این مسائل کاملاً عرفی رفتار می‌شه، در مناطق ما دختر اگه خودش فرار کنه صیغه عقد جاری می‌شه.)
پدرِ چند دختر فرار کرده در محیط خیلی بسته بزرگ شدن؟

تجارب فراری که من مشاهده کردم:
پدری دچار سکته مغزی شده بعد فرار دخترش ولی چون اهل تبریز (کلانشهر) بوده و دختره بالای ۱۸ سال، با عقد موافقت کرده.
پدری بعد فرار دخترش مدام پیش بقیه از دخترش شکایت می‌کرده و پسرای خانواده فرار خواهرشون رو عامل شکست و بی‌ارزشی خانواده‌اشون می‌دونند.
دختری فرار می‌کنه و خانواده‌اش که سطح اقتصادی-اجتماعی خیلی بالایی داشتند به اطرافیان تأکید می‌کنند به کسی نگن دخترشون فرار کرده.
و ...


و باز، اگه به نظرتون نکته‌ی خاصی داره که از نظر شما اشتباه ه بفرمایید؛ بحث یعنی نظر منتقل بشه نه کلی‌گویی و اهانت!
 
ارسال‌ها
376
امتیاز
4,979
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فــرزانگان ۳
شهر
طــهـران
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
رشته دانشگاه
پزشکی
این ک سرمون توو زندگی مردمه و ب حرف مردم خیلی اهمیت میدیم ک ب کنار
اما شاید پدرش میتونست بجای پاک کردن صورت مسئله و کشتن رومینا، ب مشاور مراجعه کنن، یا ن، حداقل مثلاً حبسش میکرد ی مدت، چ میدونم گوشیشو میگرفت، بعدش کم‌کم شرایط خوب میشد
میدیدن اگاگ واقعاً همدیگه رو دوست داشتن، صبر میکردن تا ۱۸ سالگیش و ببعد ازدواج میکردن
چرا آخه کشتن؟!
حالا اینا هیچی
چرا سرشو برید، اونم با داس؟!
حرف من اصلاً توجیه یا طرفداری از پدرش نیست، ولی راه‌های بهتری هم برای کشتن ی آدم بود، راه‌هایی ک کمتر درد داره
ولی اون با قساوت تمام، درحالیکه رومینا خواب بوده، سر از تنش جدا کرده
خدا میدونه توو لحظه‌های آخر چقدر التماس کرده و چقدر گفته بابا غلط کردم، دیگه اون کارو نمیکنم:((
حبس کردن؟ گوشی گرفتن؟ یا نه، کشتن با سم بدون درد؟ تفنگ و تیراندازی که آنی هست چطور؟ خفه کردن بدون خونریزی؟
مشکل شیوه ارتکاب جرمه؟ دقیقا چه چیزی شما رو متاثر کرده : قتل یک دختربچه، نظام "زن به مثابه ملک شخصى مرد"، قوانین وامانده و آموزش ناقص یا مکدر شدن خاطر و احساساتتون؟
این تاپیک رو چی، براى خالی کردن احساسات، ناله و اینکه شیوه های ناز تر قتل رو یاد بگیریم زدید یا برای بررسی علل و اصلاح خود و جامعه؟
چندین ماه پیش پدر بیولوژیکی، دختر هفت ساله اش رو در آغوشش خفه کرد. به گفته خودش، برای اینکه بسیار دوستش داشته و میخواسته تا بچه است و پاکه، بدون دیدن زشتی های دنیا راهی بهشت برین بشه.
این مورد هم نحوه، و هم علتش سرشار از عشق بود. به عنوان الگو انتخاب و آموزشش بدیم؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #16

a.khakpour77

گُم‌دَرسَر!!!
ارسال‌ها
1,402
امتیاز
17,207
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 5 تهران
شهر
فرز 1 بندرعباس/فرز 5 تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
مدال که نه...اما سه تا مرحله یک دارم...
دو تا ادبی، ی زیست...
دانشگاه
علوم‌پزشکی تهران
رشته دانشگاه
ژنتیک
حبس کردن؟ گوشی گرفتن؟ یا نه، کشتن با سم بدون درد؟ تفنگ و تیراندازی که آنی هست چطور؟ خفه کردن بدون خونریزی؟
مشکل شیوه ارتکاب جرمه؟ دقیقا چه چیزی شما رو متاثر کرده : قتل یک دختربچه، نظام "زن به مثابه ملک شخصى مرد"، قوانین وامانده و آموزش ناقص یا مکدر شدن خاطر و احساساتتون؟
این تاپیک رو چی، براى خالی کردن احساسات، ناله و اینکه شیوه های ناز تر قتل رو یاد بگیریم زدید یا برای بررسی علل و اصلاح خود و جامعه؟
چندین ماه پیش پدر بیولوژیکی، دختر هفت ساله اش رو در آغوشش خفه کرد. به گفته خودش، برای اینکه بسیار دوستش داشته و میخواسته تا بچه است و پاکه، بدون دیدن زشتی های دنیا راهی بهشت برین بشه.
این مورد هم نحوه، و هم علتش سرشار از عشق بود. به عنوان الگو انتخاب و آموزشش بدیم؟
مسلماً عامل ایجاد این تاپیک، گفتگو برای ریشه‌یابی و تلاش در جهت اصلاح فرهنگ و رفتاره
و قطعاً ن من و ن هیچکس دیگه از عمل فاجعه‌بار پدر رومینا حمایت نمیکنیم
قرارم نیست اینجا شیوه‌های نوین قتل رو شرح بدیم
اون حرف منم صرفاً برای بیان قساوت یک فرد و وحشیانه بودن یک عمل بود
ذات کشته شدن و کشتن وحشتناکه و در این هیچ شکی نیست
اما وقتی اون مرد تصمیم برانجام همچین کاری داشته، از قبل بهش فکر کرده، و بدترین راه رو انتخاب کرده
اگه ب جای بریدن سر با داس، تصمیم میگرفت اون دختر بیچاره رو خفه کنه، وقتی پشیمون شد و در حین ارتکاب دست از کار کشید، احتمال زنده موندن بود، چون کسی ک خفه میشه اول بخاطر کمبود اکسیژن بیهوش میشه و مدتی طول میکشه تا بمیره!!
حرف من اینه
وگرنه شما ببین دیگه، دوستان گفتن بعدش پشیمون شده و از مردم کمک خواسته، اما دیگه کار از کار گذشته بوده...
دغدغه‌ی من هم درحال حاضر، علاوه بر متأثر شدن بخاطر قتل یک دختربچه، جامعه، فرهنگ و قوانینیه ک نمیتونه مانع ارتکاب چنین جنایاتی بشه و مجازات درخوری براش نداره
در جایی ک ب زن و دختر ب چشم جنس چندم نگاه میشه و فرزند رو برده‌ی پدر و پدر رو مالک و صاحب زن و فرزند میدونه، شما بحث از چی میکنی؟! از این ک من با نفس عمل موافقم و با شیوه‌ش مخالف؟!
 
ارسال‌ها
1,340
امتیاز
42,791
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1400
من دوستی داشتم که وقتی پدرش فهمید با ی پسری در ارتباطه و باکره نیست ب دختر خودش تجاوز کرد.فکرشو بکنید...
دختر هم چند روز بعد خودشو کشت.
ازین چیزا کم نیستن.
شاید این خیلی دردناک تر از بریدن سر باشه
 

JASima

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
143
امتیاز
733
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
وقتی ادم عصبی میشه متوجه رفتارش نمیشه ینی خشم یه لحظه انسان رو به جنون میرسونه اگر بتونی خودتو در اون چند ثانیه با منطقی که از قبل تو ذهنت کاشته شده کنترل کنی که آره اگر نه فاجعه رخ میده
ما جای پدرش نبودیم نمیشه یک فرد رو سرزنش کنیم :-? میشه؟
 

MmmSampadi

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
630
امتیاز
2,278
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1405
بزرگترین مقصر خانوادشن . اونها نتونستن نیاز های اولیه و احساسی فرزندشونو تامین کنن و مار به اینجا کشیده شده البته ما نباسد چیزی رو قضاوت کنیم چون از خیلی چیزا بی خبریم...
 

JASima

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
143
امتیاز
733
نام مرکز سمپاد
فرزانگان دو
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
مهندسی صنایع
بزرگترین مقصر خانوادشن . اونها نتونستن نیاز های اولیه و احساسی فرزندشونو تامین کنن و مار به اینجا کشیده شده البته ما نباسد چیزی رو قضاوت کنیم چون از خیلی چیزا بی خبریم...
وقتی خانوادش همچین طرز فکری داشتن بیچاره راه دیگ ای نداشته
 
بالا