آباد سازی میهن،یا خدمت به فرنگی ها!؟

[Aliovski]

میدونم سوال خیلی کُلیه و به این سادگی ها نمیشه دربارش نظر داد،ولیکن برای منی که دوکتاب واقعا تاثیر گذار《نشت نشا》 و 《جامعه شناسی نخبه کشی》رو مطالعه کردم،این سوال پیش میاد که شما چیکار میکنید؟

 

[Reihaneh.M]

شما در نظرخواهی نوشتید "در صورت وجود هر دو راه" پس یعنی من توانایی ساختن دوباره ایران رو به تنهایی دارم. خب اگه واقعا همچین چیزی باشه معلومه که میمونم و ایران رو میسازم. ولی در واقع همه باید تن بدیم چون تو این دوره زمونه ایران اینقدر وضعش خرابه که هرکس به تنهایی فقط میتونه کمک خیلی کوچیکی بکنه و در غیر این صورت افراد زیادی باید دست به دست هم بدن تا ایران آباد شه. یعنی اینکه فقط من بمونم و تلاش کنم نه برای خودم فایده دارد و نه برای کشورم فایده ی چندانی!
یعنی باید همه کمک کنن. ولی اگه نیازی به وجود همه نبود، بله من میموندم و آباد می کردم.(هرچند فعلا قصد رفتن هم ندارم)

 

[wdr]

به عنوان کسی که با انتخاب راه اول خودشو اینده شو نابود کرد، و الان پیگیر راه دومه، میگم عبرت بگیر و اشتباه دیگران رو تکرار نکن هیچوقت
ساختن ایران نه تنها با یه نفر، بلکه با کل نخبگان هم میسر نمیشه
فقط وقتی که عوام بخوان این اتفاق رخ میده که اونم "من چنین چیزی نمیبینم درشون حالا حالاها"

نکته ی بعدی هم اینه که، هیچ کشوری یک شبه از 0 نرسیده به 100. ایران حتی اگر روی ریل درست هم قرار بگیره، باید چندین مرحله طی کنه تا تازه برسه به جایی که کشورهای شمال امریکا و غرب و شمال اروپا الان هستن و این احتمالا به عمر ما قد نمیده(که تازه برسیم به امروز اونا، نه فرداشون).

سفر به کشورهای پیشرفته، یکجور سفر به اینده حساب میشه واسه ماها

 

[Aliovski]

به عنوان کسی که با انتخاب راه اول خودشو اینده شو نابود کرد، و الان پیگیر راه دومه، میگم عبرت بگیر و اشتباه دیگران رو تکرار نکن هیچوقت
ساختن ایران نه تنها با یه نفر، بلکه با کل نخبگان هم میسر نمیشه
فقط وقتی که عوام بخوان این اتفاق رخ میده که اونم "من چنین چیزی نمیبینم درشون حالا حالاها"

نکته ی بعدی هم اینه که، هیچ کشوری یک شبه از 0 نرسیده به 100. ایران حتی اگر روی ریل درست هم قرار بگیره، باید چندین مرحله طی کنه تا تازه برسه به جایی که کشورهای شمال امریکا و غرب و شمال اروپا الان هستن و این احتمالا به عمر ما قد نمیده(که تازه برسیم به امروز اونا، نه فرداشون).

سفر به کشورهای پیشرفته، یکجور سفر به اینده حساب میشه واسه ماها

پس کِی و کی ایرانو توی مسیر درست بهبود و پیشرفت قراربده؟

 

[Reihaneh.M]

به نظر من اول باید اونایی که بیشتر روی کار هستن مثل رییس جمهور و ... یه تکونی بدن تا مردم هم تصمیم بگیرن دست به دست هم بدن ولی تو این وضعیت از دست مردم کار خیلی بزرگی بر نمیاد.
و یه چیز دیگه هم اینه که اینقدر نباید نا امید باشیم. اگه هرکس از خودش شروع کنه به هر حال کم کم ایران تغییر می کنه. ولی حالا که همه ی تخبگان دارن میرن و اون هایی هم که تو سیاستن کاری نمی کنن،از مردم چی برمیاد واقعا؟
هرچند مردم هم نباید ناامید شن و حداقل اگه نمیتونن باعث آبادی ایران باشن،باعث آبادی زندگی و محله خودشون بشن.

 

[wdr]

پس کِی و کی ایرانو توی مسیر درست بهبود و پیشرفت قراربده؟

یکسری افراد که حاضرند خودشون رو قربانی این هدف کنند.
از نظر من دوران ناسیونالیسم گذشته و نسلهای بعدی شاید این چیزا حتی براشون عجیب باشه. یه زمانی هم اجداد ما روی عشیره و دهات و شهر خودشون تعصب داشتن. کم کم شهرهای بزرگتر و کشورها پدید اومدن. و حالا دهکده ی جهانی داره شکل میگیره و این افکار میهن پرستانه هم کم کم رنگ خواهد باخت.(الان بری کانادا، از همه جای دنیا توش هستن ولی خودشون رو کانادایی میدونن. یا توی تهران خودمون. یه روز کل دنیا این شکلی میشه و اونروز دور نیست).

 

[Reihaneh.M]

یکسری افراد که حاضرند خودشون رو قربانی این هدف کنند.

ولی همه ی ما وطیفه داریم در برابر وطنمون. نمیتونیم بذاریم فقط یه سری افراد خودشون رو قربانی کنن و باز هم اتفاق بزرگی رخ نده(چون اون یه سری افراد همونطور که قبلش گفتم فقط کمک کوچکی میتونن بکنن. تغییر باید تغییر اساسی باشه)

 

[Flying_girl]

به نظر من اول باید اونایی که بیشتر روی کار هستن مثل رییس جمهور و ... یه تکونی بدن تا مردم هم تصمیم بگیرن دست به دست هم بدن ولی تو این وضعیت از دست مردم کار خیلی بزرگی بر نمیاد.
و یه چیز دیگه هم اینه که اینقدر نباید نا امید باشیم. اگه هرکس از خودش شروع کنه به هر حال کم کم ایران تغییر می کنه. ولی حالا که همه ی تخبگان دارن میرن و اون هایی هم که تو سیاستن کاری نمی کنن،از مردم چی برمیاد واقعا؟
هرچند مردم هم نباید ناامید شن و حداقل اگه نمیتونن باعث آبادی ایران باشن،باعث آبادی زندگی و محله خودشون بشن.

من با این حرفت که اونایی که روی کار هستن یه تکونی بدن موافق نیستم
اونا مگه کین؟! غیر از خود این مردم که فقط به یه جایگاهی رسیدن؟! همه نه ولی آدما وقتی به میز مدیریتی میرسن حب مال و جایگاه میگیرتشون، این ذات آدمیه و کنترلش خیلی خیلی سخت
خب کی میتونه اونا رو کنترل کنه؟! کسی غیر از خود این مردم؟!
خدا هم گفته تا قومی خودش نخواد تغییر کنه تغییری توش ایجاد نمیشه، یعنی مهمتر از اون کسایی که کار ملت دستشونه خود ملت هستن که یه حرکتی بزنند و درخواست تغییر بدن تا اونا هم یه تغییری ایجاد کنند
من انتخاب کردم اگر بتونم ایران میمونم

همینجام همین نزدیک
اینجا حاضر توو صحنه
توو اتفاق توو دره آماده تره قبل
اگر کسایی که میتونن یا حتی توهم تونستن دارن، بذارن برن، خب از فضا باید بیان و اینجا رو تغییر بدن و درست کنن؟!
برای حسن ختام
کشور بده ، دولت بده
دوست داره بگه و به کسی مهلت نده
بهش میگی صبح پاشو میگه خُب سختمه
بعد میخواد کُلاشو دید ببینه تووش کفتر هه

 

[Reihaneh.M]

من با این حرفت که اونایی که روی کار هستن یه تکونی بدن موافق نیستم
اونا مگه کین؟! غیر از خود این مردم که فقط به یه جایگاهی رسیدن؟! همه نه ولی آدما وقتی به میز مدیریتی میرسن حب مال و جایگاه میگیرتشون، این ذات آدمیه و کنترلش خیلی خیلی سخت

حرفتون رو کاملا قبول دارم ولی خداییش، ببینین نصف چیزای ایران دست این آدماس. به هر حال یه آدم مثل اونا بیشتر از یه آدم مثل من میتونه به جامعه کمک کنه. هرچند تا مردم نخوان و تلاش نکنن باز چیزی پیش نمیره

 

[علیـــــــــــــــ]

یکسری افراد که حاضرند خودشون رو قربانی این هدف کنند.
از نظر من دوران ناسیونالیسم گذشته و نسلهای بعدی شاید این چیزا حتی براشون عجیب باشه. یه زمانی هم اجداد ما روی عشیره و دهات و شهر خودشون تعصب داشتن. کم کم شهرهای بزرگتر و کشورها پدید اومدن. و حالا دهکده ی جهانی داره شکل میگیره و این افکار میهن پرستانه هم کم کم رنگ خواهد باخت.(الان بری کانادا، از همه جای دنیا توش هستن ولی خودشون رو کانادایی میدونن. یا توی تهران خودمون. یه روز کل دنیا این شکلی میشه و اونروز دور نیست).

حرفت تا حددی درسته و تا حددی هم نامردی و بی وجدانی هست ... این حرفت وقتی معنا داره و میشه گفت که کاملا درسته که پول،زمان و امکانات کشورت که از بودجه و سرمایه همه مردم(مخصوصا قشر ضعیف و فقیر ، چون درسته مال همه هست ولی برای قشر مرفه اونقدر اهمیت نداره ولی برای دهکهای پایین خیلی مهمه همین بودجه ها) هست برات هزینه نشده باشه... مخصوصا ماهایی که تو بهترین مدارس ایران و از بودجه دولتی تحصیل کردیم ... و سوالی که مطرحه اینه که برفرض پول رو بشه جبران کرد ولی زمان و امکانات رو که نمیشه با هیچ پولی جبران کرد!

پس قضیه صرف تعصب داشتن نیست!!!

 

[Asinus]

اصلا فکر ماندن هم آزارم میده
تازه موسیقی رفتن هم تقریبا انتخاب کردم
یا اینه

یا خداحافظ هایده

ولی از آهنگ طول سفر بگذریم
من اصلا نمیتونم تصور کنم اینجا بمونم
حتی همه چی هم عوض بشه نمیمونه
چرا آیندمو خراب کنم
کوچک ترین فرصتی پیش بیاد میرم .

 

[wdr]

حرفت تا حددی درسته و تا حددی هم نامردی و بی وجدانی هست ... این حرفت وقتی معنا داره و میشه گفت که کاملا درسته که پول،زمان و امکانات کشورت که از بودجه و سرمایه همه مردم(مخصوصا قشر ضعیف و فقیر ، چون درسته مال همه هست ولی برای قشر مرفه اونقدر اهمیت نداره ولی برای دهکهای پایین خیلی مهمه همین بودجه ها) هست برات هزینه نشده باشه... مخصوصا ماهایی که تو بهترین مدارس ایران و از بودجه دولتی تحصیل کردیم ... و سوالی که مطرحه اینه که برفرض پول رو بشه جبران کرد ولی زمان و امکانات رو که نمیشه با هیچ پولی جبران کرد!

پس قضیه صرف تعصب داشتن نیست!!!

این بحثی که باز کردی یه کتاب حرف میشه درباره اش زد. ولی من نمیخوام خیلی واردش بشم. حرفات هم از لحاظ شعاری خیلی قشنگن ولی از نظر واقعی بخوایم نگاه کنیم:
1. اگر حکومت رو بخوایم در نظر بگیریم، به قول یک نماینده مجلس: "میل ها رو رها کنید، دنبال حیف ها باشید". این حکومت اینقدر بد عمل کرده و اینقدر منابع کشور (مهمترینش نیروی انسانی) رو به هدر داده که، هیچ ایرانی نه تنها بهش بدهکار نیست، بلکه خیلی طلبکار هم هست.
2. از نظر مردمی هم نگاه کنیم، حداقل در زندگی شخصی من، هیچکس حتی کوچکترین کمکی به من نکرده تو زندگیم. حتی کسی که پولش رو گرفته بوده(مثل معلم یا استاد). من اینقدر با جواب نمیدونم از معلم و استاد مواجه شدم که سرچ کردن و زبان انگلیسی رو یاد گرفتم(البته شاید باید واسه این ممنونشون باشم). همون دکتر شیری شیرین زبون، یه طرحی که خیلی عالی بود بردم بعد از ساعتها معطل شدن توی دفترش، برگشت اینارو به من گفت:
این ربات رو بسازی که چی بشه؟ میخوای 4تا کارگر هم از نون خوردن بیفته؟ اینارو اگر میخوای بسازی پاشو برو خارج. اونجا به این چیزا بها میدن. و ........
یه جاش هم باحال بود. برگشت گفت از بچه های همین رباتیک ترم های پیش، آخرش رفتن دستگاه تولید لیوان کاغذی وارد کردن کار میکنن. یکی هم ابمیوه فروشی باز کرده. الانم شاد و موفقن! تو ام یا برو خارج یا کاری کن که اینجا بخوانش
(این فقط یه مشت نمونه خروار بود. تجربه مشابه زیاد داشتم...تو هر سنی و تو هر رده ای از مسئولین کشور بگیر تا یه مدیر جز)
از مردم هم که دیگه نگم براتون! خودتون میدونید همتون. رفتار و برخورد و همه چیز ادمهارو داریم هر روز میبینیم تو جامعه مون. من اصلا کراهت دارم یه بانک برم. یه اداره برم. یه مغازه برم خرید کنم. کلا هر برخوردی با هرکسی داشته باشم. چون ادم احساس میکنه اشکار و پنهان بهش بی احترامی میشه. و حقوقش هم که به سادگی پایمال میشه(البته به قول یه بنده خدا که میگفت تو استانداردت بالاس. اینجا ایرانه بابا! و راضی بود به این وضع).

(و خیلی چیزای دیگه که نوشته بودم پاک کردم و منصرف شدم چون نمیخوام بحث کنم.)
بهرحال نظر من بودش و اینو مطمئنم که شخص من حداقل هیچ بدهی ندارم نه به حکومت و نه به ملت در این کشور(بعدشم حرف من اصلا این نیست. من واقعا ناسیونالیسم رو دیگه بهش کوچکترین باوری ندارم و کل جهان رو یه کشور واحد میبینم و هرجا انسان با ارزشی ببینم، یا هرجا کسی بهم کمک کنه، قطعا بیشترشو واسش جبران میکنم)

 

[ma2012]

لزوما موندن توی ایران باعث نمیشه که به مردم کشورت خدمت بیشتری بکنی. یه نفر که یه متخصص هایتکه اینجا خدمتی به مردمش نمیتونه بکنه ولی اونجا خدمتشو میکنه نتیجش به مردمش هم میرسه. برای مثال توی ساخت دستگاه MRI یه نقشی ایفا میکنه و مردم ایران هم ازش استفاده می کنن در حالی که اگه اینجا میموند تهش میرفت یه جایی کار می کرد که یه نفر با تحصیلات کارشناسی هم میتونست اون کارو بکنه.

 

[boodika]

کشور» وجود نداشته باشه این معضلات رو نداریم، خیلی از مشکلات «بین کشور ها» حل میشه، تعادل مالی بیشتر میشه و سوال این تاپیک دیگه اصلا حتی مطرح نخواهد بود. چون همه برای آباد سازی مردم تمام قاره ها تلاش می کنن.

نمیدونم چطور بگم!!!!!خنده دار تر و کمیک تر از این حرف جایی نشنیده بودم حتی وقتی با تجزیه طلبا بحث میکردم انقدر از حرفاشون خندم نگرفته بود که وقتی اینارو خوندم...
وطن کجاست؟جایی که بهش احساس تعلق داری و یا حس دلتنگی،جایی که در اون بزرگ شدی و بهت ارزش دادن بهت هویت دادن..در کنار همه این ها بنظرم احساس تعلق مهمترین حالا اگه اینا رو نداری اون با خودته! و نیاز نیست یک ملت رو سر شعار های انارشیسمی به باد بدی
وطن میتونه در حد یه شهر یا روستا باشه و مفهوم کشور تا حدودی متفاوته و بزرگتره
-------
در اینجا گفتی اگر مرزهای جغرافیایی برداشته بشه(شعار های انارشیسمی و جهان وطنی)همه مردم به بهشت موعود میرسن و اختلافات به سادگی هر چه تمامتر حل میشه!!!(اینو از کدوم شانتاژ گری برداشتی؟)
همین الانشم در یک کشور برخی اقوام با هم نمیسازن چه برسه به کشور ها؟
اگر کشور رو مثل خانواده در نظر بگیریم صددرصد بین خانواده من و خویشاندان دور من یک مرز و حدودی وجود داره که باعث میشه ارزش های دو طرف خانواده ها حفظ بشه و باقی بمونه..و قوانین هر کدوم سرجاش باشه
بر فرض مثال اگر مرز کره جنوبی و شمالی وجود نداشته همه اونها باید پیرو کمونیسم میشدن یا بالعکس؟
شما خونتون حدود نداره؟اگه خیلی دوست دارین مرز بین خونه خودتون و همسایه تون رو بردارین ببین چی میشه؟مشکلات زندگیتونم با هم حل کنین!اصن شما و همسایه نداره؟
در اخر اینک همش به وطن دوستی میگید تعصب واقعا برام جالبه!مثلا خوبه بگیم اعتقاد به جهان وطنیم تعصبه اون روشنفکریه؟ دارین تعاریف رو جابه جا میگین

بعدشم واس
خودتون به عقاید برچسب تاریخ انقضا نزنین

 

[Asinus]

نمیدونم چطور بگم!!!!!خنده دار تر و کمیک تر از این حرف جایی نشنیده بودم حتی وقتی با تجزیه طلبا بحث میکردم انقدر از حرفاشون خندم نگرفته بود که وقتی اینارو خوندم...
وطن کجاست؟جایی که بهش احساس تعلق داری و یا حس دلتنگی،جایی که در اون بزرگ شدی و بهت ارزش دادن بهت هویت دادن..در کنار همه این ها بنظرم احساس تعلق مهمترین حالا اگه اینا رو نداری اون با خودته! و نیاز نیست یک ملت رو سر شعار های انارشیسمی به باد بدی
وطن میتونه در حد یه شهر یا روستا باشه و مفهوم کشور تا حدودی متفاوته و بزرگتره
-------
در اینجا گفتی اگر مرزهای جغرافیایی برداشته بشه(شعار های انارشیسمی و جهان وطنی)همه مردم به بهشت موعود میرسن و اختلافات به سادگی هر چه تمامتر حل میشه!!!(اینو از کدوم شانتاژ گری برداشتی؟)
همیم الانشم در یک کشور برخی اقوام با هم نمیسازن چه برسه به کشور ها؟
اگر کشور رو مثل خانواده در نظر بگیریم صددرصد بین خانواده من و خویشاندان دور من یک مرز و حدودی وجود داره که باعث میشه ارزش های دو طرف خانواده ها حفظ بشه و باقی بمونه..و قوانین هر کدوم سرجاش باشه
بر فرض مثال اگر مرز کره جنوبی و شمالی وجود نداشته همه اونها باید پیرو کمونیسم میشدن یا بالعکس؟
شما خونتون حدود نداره؟اگه خیلی دوست دارین مرز بین خونه خودتون و همسایه تون رو بردارین ببین چی میشه؟مشکلات زندگیتونم با هم حل کنین!اصن شما و همسایه نداره؟
در اخر اینک همش به وطن دوستی میگید تعصب واقعا برام جالبه!مثلا خوبه بگیم اعتقاد به جهان وطنیم تعصبه مثلا اون روشنفکریه؟ دارین تعاریف رو جابه جا میگین

مثال اتحادیه اروپا رو داریم (:
و این رو هماهنگ تر با بند دو ماده۱۳ اعلامیه حقوق بشر میدونم
و قطعا هم خانواده هایی هستن که با هم تو یه خونه زندگی میکنن اما مسئله سطح شعور همون خانواده هاست که چطور با هم تو یه خونه زندگی کنن وگرنه یه تیغه میکشن وسط خونه
وخب چرا بند آخر صحبت هاش رو نقل قول نکردی

 

[boodika]

مثال اتحادیه اروپا رو داریم (:
و این رو هماهنگ تر با بند دو ماده۱۳ اعلامیه حقوق بشر میدونم
و قطعا هم خانواده هایی هستن که با هم تو یه خونه زندگی میکنن اما مسئله سطح شعور همون خانواده هاست که چطور با هم تو یه خونه زندگی کنن وگرنه یه تیغه میکشن وسط خونه
وخب چرا بند آخر صحبت هاش رو نقل قول نکردی

یعنی مرز در کشور های اروپایی در حد نظامی هم حل شده؟ اگه حل شده چرا حتی مرز ها بصورت کلیشه ای!موجوده؟
برای مثال اگه مرز بین ایران و عراق برداشته شه چی چ تضمینیه داعش اینجا خلافت نزنه؟
البته اگه این اتحادیه اروپا برای همه کشور های اروپا سود بلاعوض بود یکی یکی سیاستمدار های منتقد اون پیدا نمیشدن کم نیست حقوق های مرزی که بینشون نقض شده!!!
بعدشم ایران یک کشور چندین هزار ساله اس و نه یک کشور تازه پدیدار شده مثل کرواسی و...و منطقه ایران خیلی فرق داره و این یک توهمه و مثل شعار و شعر فقط خوشگله وگرنه اگه مزیت صددرصدی بود ایده اتحادیه اروپا در همه جا عملی میشد!

همین اتحادیه اروپا قدرت اقتصادی رو از شرق به غرب اروپل یعنی المان و..سوق داده و در عمل باعث فروپاشی کشور هایی شد مثل یونان!
و البته چرا نمیرید یکم از مضرت های مهاجر پذیری و سیاست اختلاط نژادی و ...بخونید در نظر من که اتحادیه اروپا خوب مطلق نبوده و شر مطلق هم نیست!و صرفا چون بنظرم ایده ش با عقاید من جور نیست من قبولش ندارم


____

 

[Asinus]

برای مثال اگه مرز بین ایران و عراق برداشته شه چی چ تضمینیه داعش اینجا خلافت نزنه؟

و قطعا هم خانواده هایی هستن که با هم تو یه خونه زندگی میکنن اما مسئله سطح شعور همون خانواده هاست که چطور با هم تو یه خونه زندگی کنن وگرنه یه تیغه میکشن وسط خونه

بعدشم ایران یک کشور چندین هزار ساله اس

آیا حق دارم بگم به اسفل السافلین که یه کشور چند هزار سالست؟؟

و راجب اضرار و فواید اتحادیه اروپا بگم که به نظر من سودش بیشتره تا ضرر (یه جورایی تو نظر حزب محافظه کار بریتانیا رو داری راجب بودن توی اتحادیه اروپا و من حزب کارگر)
البته بگم که الان من هم ترجیح میدم مرز مون با عراق بسته باشه ولی با ارمنستان و آذربایجان باز

 

[Flying_girl]

لزوما موندن توی ایران باعث نمیشه که به مردم کشورت خدمت بیشتری بکنی. یه نفر که یه متخصص هایتکه اینجا خدمتی به مردمش نمیتونه بکنه ولی اونجا خدمتشو میکنه نتیجش به مردمش هم میرسه. برای مثال توی ساخت دستگاه MRI یه نقشی ایفا میکنه و مردم ایران هم ازش استفاده می کنن در حالی که اگه اینجا میموند تهش میرفت یه جایی کار می کرد که یه نفر با تحصیلات کارشناسی هم میتونست اون کارو بکنه.

این حرفی که داری میزنی فوق العاده عالیه، ولی سیاست های بین‌المللی و منافع کشور ها مانع این قضیه میشه
بیا با یه مثال حرفم رو برات توضیح بدم
یه قطعه ای تو هواپیما هست به خاطر اینکه خیلی حساسه و باید تو‌کل جهان اون قطعه واحد باشه، تولید اون قطعه فقط در یک کشور و فقط در یک کارخونه صورت میگیره
الان بعد از تحریم ها چه اتفاقی افتاده؟!
اون قطعه به ایران فروخته نمیشه، سهم ما که سازمان هواپیمایی مشخص کرده رو دو تا دلال بزرگ که یکیش برزیل و یکی دیگش اسرائیله از شرکت میخرن و چند ماه بعد از توزیع این قطعه با قیمت باور نکردنی به ما میفروشن، مثلا قطعه ۱۰۰۰ دلاری رو به قیمت ۱۰۰.۰۰۰ دلار ما میخریم، چون مجبوریم، چون جون آدم هاست
حالا تو بیا این قضیه رو تعمیم بده تو صنعت داروسازی و مهندسی پزشکی
اینجا تهش میگیم از هواپیما استفاده نمیکنیم، اونجا نمیشه گفت که مریض نشو
و بحث بعدی اینکه چرا همه کارها رو کارمندی میبینید؟! چرا کارمند یه جایی شدن، چرا جسورتر فکر نمیکنی؟! من خودم صنعتم رو راه میندازم، افرادی از خانوادم رو دیدم و در کنارشون بودم تا تونستن یه کارگاه راه بندازن، مشکلاتش رو میدونم و میدونم اصلا راحت نیست، ولی نشدنی هم نیست، پول های آنچنانی هم برای شروع نمیخواد، یا اگه میخواد سرمایه گذار ها هستند که خدا رو شکر این رو تو کشورمون کم نداریم

مثال اتحادیه اروپا رو داریم (:
و این رو هماهنگ تر با بند دو ماده۱۳ اعلامیه حقوق بشر میدونم
و قطعا هم خانواده هایی هستن که با هم تو یه خونه زندگی میکنن اما مسئله سطح شعور همون خانواده هاست که چطور با هم تو یه خونه زندگی کنن وگرنه یه تیغه میکشن وسط خونه
وخب چرا بند آخر صحبت هاش رو نقل قول نکردی

یکم دقیق تر و به دور از صحبت ها و انتشار های جهت دار اتحادیه اروپا رو بررسی کن
با کسایی که بودن، تجربه دارن، نوشته ها و تئوری خیلی خیلی متفاوته با واقعیت
همون اتحادیه اروپا باز هم به خاطر منافعشون دارن سعی میکنن با هم کنار بیان، ولی هنوز هم اینطوری نیست
شما یه لحظه به این فکر کن آلمان بگه من دیگه نیستم، کل اتحادیشون به هم میخوره ( با مطالعه میگم)

 

[boodika]

آیا حق دارم بگم به اسفل السافلین که یه کشور چند هزار سالست؟؟

و راجب اضرار و فواید اتحادیه اروپا بگم که به نظر من سودش بیشتره تا ضرر (یه جورایی تو نظر حزب محافظه کار بریتانیا رو داری راجب بودن توی اتحادیه اروپا و من حزب کارگر)
البته بگم که الان من هم ترجیح میدم مرز مون با عراق بسته باشه ولی با ارمنستان و آذربایجان باز

خودت گفتی دیگه من کلا سیاست های جهان وطنی رو قبول ندارم و تو شاید داری و دیدگاه من و تو خیلی فرق داره ....بعدشم اسفل و السافلین کجاست چرا من ندیدم رو نقشه؟:/
سفسطه نکن هر کشوری واسه خودش منافع و منابع خاص خودشو داره که دوست نداره اون منابع بخاطر نبودن مرز بین برخی دیگر تقسیم شه مثلا تو جهان وطنی که شعار یک کشور یک وطن و یک پرچم داده میشه شما دیگه مثلا کشوری به نام روسیه نخواهی داشت تا بخواد راجع به منافع گازی و نظامی خودش نظر داشته باشه و همش باید به ساز کشور های دیگه برقصه البته اینی که من میگم یعنی جهان وطنی خیلی شلغم ترشیه باز اتحادیه اروپا چارچوب داره که مثلا چارچوبش بیشتر به سمت اقتصاد سوق داده شده و اگر ذره ای منافع خاکشون به خطر بیوفته مثلا شورش کاتالونیا کشور های دیگه به کمکش نمیان حالا این بماند که حمایتم میکنن!همانطور که گفتم اتحادیه اروپا قدرت رو سمت کشور هایی چون المان برده (نه اینکه المان قدرت برتره)بالاخره نسبت به بلغارستان و یونان قدرت و سیاست بیشتری پیدا کرده و اینطور هم هست نمیشه کل دنیا یکی بشه و انتظار داشته باشیم همه چیز به عدالت باشه تو نگا کن حتی تو یک کشور و یا یک استان هم اینطوریه و یکی شدن نظم رو بیشتر مورد هدف قرار میده ...و البته منم مثل تو مرز بین خودمون و برخی کشور های منطقه رو قبول ندارم!مثلا بین ایران و تالش های اذربایجان که کلی شورش انجام دادن برگردن به ایران یا بین ایران و تاجیکستان و...
که البته دیدگاه من از نظر حوزه تاریخی ایرانه تو رو که بعید میدونم از این نظر گفته باشی!

 

[wdr]

و بحث بعدی اینکه چرا همه کارها رو کارمندی میبینید؟! چرا کارمند یه جایی شدن، چرا جسورتر فکر نمیکنی؟! من خودم صنعتم رو راه میندازم، افرادی از خانوادم رو دیدم و در کنارشون بودم تا تونستن یه کارگاه راه بندازن، مشکلاتش رو میدونم و میدونم اصلا راحت نیست، ولی نشدنی هم نیست، پول های آنچنانی هم برای شروع نمیخواد، یا اگه میخواد سرمایه گذار ها هستند که خدا رو شکر این رو تو کشورمون کم نداریم

من چندتا تیکه دیگه از حرفاتو قبول ندارم ولی اینو دیگه از دلسوزی نقل قول کردم. این دقیقا همون اشتباهیه که من کردم. و میبینم تو ام با همون طرز فکر داری میپری داخل چاه.

ببین من نمیخوام خیلی از جزییات حرف بزنم و بگم که داستان های پشت پرده چیه. چون 1% هم دنبال دردسر نمیگردم و دارم جمع میکنم برم. فقط در همین حد بهت بگم، رئیس آسمان کی بود چند وقت قبل؟ همون رئیس یکی از پارکهای فناوری هم بود. بعد یه برنامه تعمیر و نگهداری هواپیما و ... بود که یکی از دوستای من نوشته بود. البته با همکاری یه تیم 4 نفره(دکترا و ارشد) که 4 سالم از جیب خودشون 150 میلیون خرج کردن(به پول الان میشه 600 میلیون) و قرار بود 1 میلیارد بخرن پروژه رو ازشون. چون این اصلا پروژه ی خود سازمان بوده گویا که توی تحریمهای قبلی فرانسه لیسانسشو نمیفروخته بهشون. بعد جالبه گویا هزینه لیسانسی که هر سال میدادن بیش از کل قیمتی بوده که قرار بوده از اینا پروژه رو بخرن و لیسانس ابدی واسش بگیرن!

خلاصه بعد برجام زدن زیرش و رفتن باز لیسانس رو خریدن(با اینکه این پروژه 1 سال هم تحت تست ازمایشی سازمان هواپیمایی بود و همه استانداردهاشم عالی گرفته بود). بعدش حتی گفتن پروژه واسه ما بوده چون ما اعلام نیاز کردیم و ... یا بیا 500 میلیون بده به ما یا هم به سلامت و ....(یه قرارگاهی هست که فکر مردمه و همش تو تلوزیون افتخاراتشو میبینیم. اون اینو گفته بود گویا؟(البته من که نمیدونم!!))

این فقط یه کلیت از فضایی بود که به رشته شمام میخوره از 4 سال زحمت 4 نفر به اسم یه شرکت دانش بنیان(چقدر جدیدا بدم میاد از این اسم).