کتابخوانی بیست و سوم

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع mohad_z
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
یه سوال کتاب رو حتما باید بخونیم نمیشه کتاب صوتیشو گوش کنیم ؟:-"
 
از همین امشب شروع کنیم
هر شب ۵ صفحه چطوره با تحلیل هفتگی
 
آخرین ویرایش:
خب چون الان دوشنبه‌اس و یکم دیر شد برنامه (اعتراف میکنم یادم رفته بود :)) ) ان شالله تا روز جمعه تا پایان صفحه ۱۱ (سر اللا/ بوستون، ۱۷ مه ۲۰۰۸) میخونیم که اگه کسی هنوز کتاب رو تهیه نکرده هم عقب نیوفته.
روز جمعه پارت بعدی مشخص میشه و در مورد این چند صفحه صحبت میکنیم. :دی
 
سلام منم هستم
درسته ک ی س باری خوندمش ولی از خوندنش خیلی لذت میبرم
منم هستم:-"
 
خوبه سرعت بدیم به خوندن
 
آخرین ویرایش:
خب بچه ها خوندید؟
نظرتون؟
تند تر پیش بریم؟
هفته دیگه تا صفحه ۴۵ سر بخش اول می‌خونیم ;;)
 
به نظر من اللا در طول زندگی اش احساسات و خواسته های درونی اش رو خفه کرده بوده و بر اساس نوعی منطق یا قانون که شاید شرایط بهش تحمیل کرده زندگی کرده به این صورت که با یک ازدواج منطقی ( بدون احساس ) خودش رو فدای خانواده و بچه هاش کرده و توجه ای به خودش و خواسته هاش نکرده ، اللا قلبش رو سرکوب کرده و هیچوقت برای تغییر شرایط و به دست آوردن خواسته هاش شجاعت لازم رو به خرج نداده و فقط برای خانواده زندگی کرده ، و قطعا تحمل این سرکوب شدگی احساسات و خواسته های درونی فقط تا مدتی ممکنه و به همین دلیل پس از مدتی این عقده به شکلی خودش رو بروز داده و باعث شده زندگی اللا دگرگون بشه ، اللا عقده ی عشق و هیجان رو در درونش مخفی کرده بوده اما این با یک عشق آنی و احساسی و ترک کردن زندگی که سال ها براش زحمت کشیده آشکار میشه یعنی هر چی برای سرکوب خواسته ها و علایقش در این مدت زحمت کشیده بوده بلاخره به فنا میره چون تحمل زندگی که با وجودت هماهنگ نباشه خیلی سخته
و البته علت این اتفاق فقط به خاطر جنگ دنیای درون اللا نیست و دنیای بیرون هم نقش مهی داشته ، تصور تحقیر آمیز هم کلاسی ها و دوستان و آشنایان اللا از اون و حتی تصور دوست نداشتنی که بچه های اللا به خاطداز مادرشون داشتن برای اللات خیلی آزار دهنده بود ( در حالی که تا مدت ها سعی می کرد این موضوع رو پنهون کنه و بگه نظر مردم مهم نیست )
 
من هنوز از خریدن این اثر پشیمونم :-<
حیف آناکارنینا نبود مثلا؟
هنر شفاف اندیشیدنو پی دی افشو دارین؟:-"
 
قرار بود این کتاب رو کادو بگیرم که قسمت نشد....
نخوندمش ولی اسمش منو یاد خیلی خاطرات میندازه
 
هنر شفاف اندیشیدن خیلی خوب بود که با هم بخونیم...
 
خب خب چه خبرا؟
رسیدید تا صفحه ۴۵ بخونید؟
نظرتون تا اینجا چیه؟
ترجمه رو می‌پسندید؟
 
به نقل از mohad_z :
خب خب چه خبرا؟
رسیدید تا صفحه ۴۵ بخونید؟
نظرتون تا اینجا چیه؟
ترجمه رو می‌پسندید؟
کلیک کنید تا باز شود...
من هنوز شروعش نکردم (آب نبات پسته ای می خوردم ^_^) اما تا فردا شب می رسونم.
 
یعنی من اگه زود تر میدیدم و رای میدادم به جای ملت عشق آناکارنینا میخوندین ~X(:|
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Back
بالا